در کشور ما نیز هر سال جایزههای ادبی دولتی و خصوصی در حوزه رمان، مجموعه داستان کوتاه و... برگزار میشود که در کنار چندصد جایزه ادبی کشورهایی چون فرانسه، انگلیس و... قابل مقایسه و بررسی نیست.
اما در ایران تعداد جوایز ادبی قابل توجه، به زحمت از انگشتان یک دست تجاوز میکند. با این حال حتی همین جوایز اندک نیز در سال گذشته، عملا برگزار نشدند و تقریبا همه جوایز داستانی خصوصی، ابتدا یا نیمه راه به دلایل مختلف توقف کردند.
از اینرو سال 87 اگر چه سال به سامان رسیدن برخی از جایزههای ادبی دولتی چون جلالآل احمد، پروین اعتصامی، اصفهان و کتاب سال با سکههای قابل ملاحظه بود، اما برای جوایز ادبی مستقل، بیشتر به زمستانی سرد و طولانی میمانست با خوابی عمیق و کمنظیر.
تعداد کم رمانها و مجموعه داستانهای منتشر شده در دو سه سال گذشته، کیفیت نامناسب آثار ارائه شده، مشکلات مالی برگزارکنندگان جایزههای ادبی و همراهی نکردن مسئولان و مدیران دولتی، از جمله عواملی بود که سبب شد از بین جایزههای ادبی مستقل در حوزه ادبیات داستانی، نظیر گلشیری، منتقدان و نویسندگان مطبوعات، مهرگان و روزیروزگاری، تنها جایزه « روزیروزگاری» برای دومین بار آن هم بدون برگزاری بخش رمان برگزیدگان خود را معرفی کند.
جایزه گلشیری که حتی تا مرحله اعلام نامزدهایش نیز پیش رفته بود، ناگهان با انتشار بیانیهای از برگزاری مرحله نهایی و اعلام برگزیده صرفنظر کرد. در این بیانیه، بیش از هر چیز بر کیفیت و کمیت پایین آثار تاکید شده بود اما شایعات درباره مشکلات به ظاهر سادهتری نظیر نبود محل برگزاری مناسب، همچنان وجود دارد.
جایزه مهرگان نیز در بیانیهای که مهر سال گذشته منتشر شد، اعلام کرد بهمنظور رعایت حق نویسندگانی که آثار شایسته و ارزشمند خلق کردهاند جایزه مهرگان در سال 88 مجموع کتابهای 2 سال را مورد بررسی و داوری قرار میدهد.
اما نهایتا دبیرخانه این جایزه نیز اعلام کرد که تنها در شرایطی حاضر به برگزاری جایزه است که تولید و نشر آثار ادبی در کشور با رونق و تحول اساسی روبهرو شود.فتحالله بینیاز، دبیر جایزه مهرگان در این باره میگوید: در سالگذشته تنها 20 رمان و 45 مجموعه داستان منتشر شد که متأسفانه 18 مورد از این مجموعه داستانها در زمره آثار عامهپسند بود.
از اینرو بهنظر رسید برگزاری جایزهای با جمعیت 70 میلیونی ایران که تنها 20 رمان و 25 مجموعه داستان برای داوری دارد، وزن لازم را به همراه نخواهد داشت؛ بنابراین سال گذشته مهرگان برگزار نشد.
به گفته بینیاز، در سالهای گذشته این جایزه، دستکم 80رمان مورد داوری قرار میگرفته است و این افت محسوس، انگیزه کار را به کلی از بین برده است.
اما جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات که از سال 79 بهطور منظم برگزار شده بود، سال گذشته، بدون هیچ توضیح و بیانیه و خبری، در سکوت کامل، عطای کار را به لقایش بخشید و میدان را خالی کرد.
جوایز دیگری چونجایزه ادبی والس، واو و... هر کدام بهدلیلی چون نداشتن محلی مناسب برای برگزاری مراسم، به سرانجام نرسیدن آرا برای به دست آمدن بهترین اثر ادبی، مشکلات مالی و... در سال 87 به سرانجام نرسیدند و نیمهکاره به حال خود رها شدند.
وجود این مشکلات برای برگزاری جوایز ادبی اندک در تقویم ایران، در مقایسه با جوایز ادبی که در جهان برگزار میشود در کنار اظهار نظر برخی از مسئولان و مدیران ردهبالای وزارت ارشاد در قبال این جوایز و نهادهای خصوصی برگزارکننده آنها، بیش از پیش به رخوت حاکم بر فضای ادبی و جریانهای ادبی دهه حاضر دامن میزند.
در این بین، اعلام موضع بیسابقه معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قبال جوایز ادبی خصوصی درباره مشخص نبودن منابع مالی این جوایز، یکی از بحثبرانگیزترین جریانها در سال گذشته بود که با اظهار نظر برخی از دبیران جوایز ادبی همراه شد.
سعید طباطبایی، دبیر جایزه والس و از مسئولان و دستاندرکاران اصلی جایزه روزیروزگاری، در این باره میگوید: اگر چه شفاف بودن مسائل مالی، داوری و... در جوایز ادبی در مجموع به نفع ادبیات است، اما اینگونه اظهار نظر کردن بهنظر ناعادلانه میآید.
جایزه روزیروزگاری هر سال با منابع مالی و اسپانسرهای مشخص که از طریق رسانهها و سایت رسمی جایزه به اطلاع هیئت امنا و عموم میرسد، برگزار میشود. منابع مالی و اسپانسرهای دوره سوم این جایزه که اردیبهشت هر سال برگزار میشود، بهدلیل تکمیل نشدن این فهرست و احتمال حذف یا اضافه شدن اسپانسرها به آن تا روز برگزاری مراسم مسکوت باقی میماند.
اما اسپانسرها و منابع مالی روزیروزگاری در سالهای قبل همان طور که بهطور رسمی اعلام شد شرکتهایی چون پارس، ایکات و سگال شرق بودند که اسناد همکاری آنها با این جایزه موجود است و مسئله غیرشفافی در این زمینه وجود ندارد.
فتحالله بینیاز، دبیر جایزه مهرگان نیز دراین باره معتقد است: متولیان وزارت ارشاد بهتر از هر کسی با اسپانسرهای جایزه مهرگان آشنا هستند و اظهارنظرهای کلی و از این دست تنها چهره جوایز خصوصی داخلی را مخدوش میکند؛ جوایزی که به نوعی از جمله معتبرترین جوایز ادبی کشورمان محسوب میشوند.
مدیا کاشیگر، دبیر روزی روزگاری نیز میگوید: منابع مالی، اساسنامه، آییننامه و نحوه اعطای لوح و تندیسها هر ساله از طریق رسانهها و سایت جایزه قابل دسترسی است.
هرسال طبق روال همه جوایز، گزارشی را به تایید هیئت امنای جایزه میرسانیم که این گزارش نشان میدهد در هزینه مبالغی که اسپانسرها در نظر گرفتهاند، ریالی جابهجا نشده است. این هیئت نیز هر سال گواهی کرده که حتی یک رای در داوری این مراسم و یک ریال در برگزاری آن پس و پیش نشده است. بنابراین مسئله غیرشفافی در این میان وجود ندارد.
از طرفی کل هزینههایی که برای این جایزه در نظر گرفته میشود، حتی تنها به سکههایی که در مثلا مراسم جایزه کتاب سال به نویسندگان اهدا میشود، نمیرسد.
با این وصف بهنظر میرسد مسائل مالی به نوعی آخرین دلیل خواب زمستانی جوایز ادبی خصوصی و برگزار نشدن این جوایز محسوب میشوند؛ چرا که عموما این جوایز با کمترین هزینهها و با همراهی منابع مالی مشخص برگزار میشوند.
داوران غالبا بهصورت خودجوش و بدون دستمزد به داوری میپردازند و سالنهای برگزاری مراسم تا حد امکان بهصورت رایگان و با همکاری اسپانسرها در اختیار برگزارکنندگان این جوایز قرار میگیرند.
بنابراین مسئله بزرگتری که در این میان وجود دارد کیفیت و تعداد کم آثار منتشر شده ادبی است که در سالهای اخیر به حداقل میزان خود رسیده است.