متون کهن ادبیات پارسی با وجود همه ارزش و احترامی که نثار آنها میشود،
به ندرت واقعا خوانده میشوند، در حقیقت جلدهایگالینگور و چاپهای نفیس بسیاری از این کتابها خوبیاش این است که با درکنار هم قرارگرفتن میتوانند جلوه قشنگی به ظاهر اتاق بدهند و بر زیبایی دکوراسیون خانهها بیفزایند. از سوی دیگر این کتابها برای تشخص فرهنگی بخشیدن به صاحب آنها میتوانند در جایی از کتابخانهها که بیشترین توجه را برمیانگیزند و جلوی چشم هستند، جا خوشکنند تا صاحب این کتابها به میهمانان خود بفهماند که بله ما هم... اما گردوخاک نشسته روی کتابها و اینکه کاملا آشکار و مشخص است که این کتابها یک بار هم لایشان باز نشده است، از واقعیت دیگری خبر میدهند؛ واقعیتی که با توجه به میانگین مطالعه مردم این دیار در سال (آن رقمی که اجازه بدهید به دلیل پرهیز از سرشکستگی آن را تکرار نکنیم) به خوبی گواه آن است که ایرانی جماعت چقدر اهل کتاب و مطالعه است. حتی معروفترین متون ادبیات فارسی (آنها که توسط ناشران متعدد و با چاپهای مکرر به بازار ارائهشدهاند) نیز از چنین سرنوشتی برخوردارند.
تاریخ جهانگشای جوینی نوشته علاءالدین، ملکبنمحمد یکی از همین متون کهن است؛کتاب معروفی که شاید در کتابخانهها یا کتابفروشیها با دورههای آن که به صورت سه جلدی منتشر شده است، برخوردداشته باشید. تاریخ جهانگشای جوینی یکی از آن متون قدیمی است که از نثر بسیار دشواری برای خواننده امروز برخوردار است. در واقع با وجود اینکه این کتاب اثری است تاریخی درباره یکی از کنجکاوی برانگیزترین دورههای تاریخی ایران (روزگار حمله مغول و فجایع خونینی که به دنبال داشته است)، اما دشواری متن آن باعث شده که خوانندگان چندانی نداشته باشد، جز یکسری دانشجویان و محققان که به شکل تخصصی دست به کار تحقیق در متون قدیمی هستند
. به این ترتیب میتوان تاریخ جهانگشایجوینی را از جمله آثاری محسوب کرد که برای بهوجود آوردن شرایطی که طیف گستردهتری از مخاطبان از آن استفاده کنند، ضرورت بازنویسی و اصلاح متن در جهت ساده شدن نثر و امکان دریافتن آن توسط طیف گستردهتری از مخاطبان احساس میشود. کتاب «تاریخ عصر چنگیزخان مغول» نیز پاسخی است به این ضرورت که به همت فروزانآزادبخت انجام شده و توسط انتشارات روزبهان در 368صفحه، 1000نسخه و به قیمت 5هزار تومان منتشر شده است.
نویسنده کتاب تاریخ جهانگشای جوینی، علاءالدین عطاملکبن محمد از رجال و مورخین ایرانی در قرن هفتم هجری قمری است. او که به سال 622 هجری متولد شده از جوانی، قبل از آنکه به سن 20سالگی برسد وارد کارهای دیوانی شد و به خدمت امیر ارغونخان (حکمران خراسان) درآمد و به همراه او نیز 2 بار به مغولستان سفر کرد. عطاملک، در سال 654 هجری که هلاکوخان به خراسان آمد به خدمت او رسید و در جنگهایی که او با اسماعیلیان الموت و خلیفه عباسی در بغداد داشت، شرکت کرد. چند سال پس از آن نیز به حکومت عراق و خوزستان منصوب شد و 20سال از عمر خود را در این سمت سپری کرد. در عهد اباقاخان، عطاملک به همراه برادرش دستگیر و زندانی شدند، اما مدتی بعد زمانی که تگودار به سلطنت رسید، از زندان آزاد و چندی پس از آن در اران درگذشت و جسدش در تبریز به خاک سپرده شد.
در کتابی تحتعنوان «تسلیهالاخوان» شرح آنچه در ایام اباقاخان بر او گذشته را به تحریر درآورده است. معروفترین اثر او تاریخ جهانگشا است که مشتمل بر یک دیباچه و 3جلد است که تألیف آن را در بین سالهای 58-650 هجری قمری انجام داده است. تاریخ جهانگشا نثری منشیانه دارد و از مراجع معتبر تاریخ مغول محسوب میشود، بهویژه آنکه نویسنده بدان روزگار نزدیک بوده و برخی از آنچه در ایام حمله مغول بر ایران گذشته را نیز از نزدیک درک کرده است. تاریخ جهانگشا از آنجا که مملو از اطلاعات دستاولی است که در دیگر متون بهدست نمیآید، منبع موثق و معتبری برای بسیاری از محققانجدید و قدیم بوده است.
این اثر را اولینبار علامه محمد قزوینیتصحیح کرده و در 3 مجلد در بین سالهای1329 تا1355 هجری قمری در لیدن هلند به چاپ سپرده است. در ایران نیز این کتاب بارها توسط ناشران مختلف (از کلالهخاور در سال 1337 تا دنیای کتاب به سال 1375) به چاپ رسیده است.
تصحیح قزوینی از تاریخ جهانگشا اگرچه از اعتبار ویژهای برخوردار است اما دشواریهای متن، همچنان برای خواننده ناآشنا به واژههای رایج در متون قدیمی و نثر خاص آن روزگار، باقی است. نزدیک به یک دهه پیش از این نیز دکتر منصور ثروت، تحریری تازه از این کتاب را صورت داده و توسط انتشارات امیرکبیر(1378) به چاپ سپرده است.
اما شیوه کار فروزان آزادبخت به شیوهای دیگر و مناسبتر برای مخاطب غیرمتخصص اما علاقهمند صورت گرفته است، بهگونهای که اگرچه از زیباییهای خاص زبان اثر کاسته است، اما به دلیل بهوجودآوردن شرایطی برای ارتباط با مخاطبان بیشتر از اهمیت ویژهای برخوردار است. تاریخ عصرچنگیزخان مغول درواقع، بازنویسی جلد اول تاریخ جهانگشاست که آزادبخت کوشیده است برای آنکه کار تطبیق متن با نسخه اصلی آسانتر باشد، کار بازگردانی هر صفحه با معنی واژه آغازین صفحه موردنظر شروع شده و با معنی آخرین واژه به پایان برسد و در نهایت شماره صفحه نیز در متن کتاب آورده شده است.
بازنویسیکننده تاریخ جهانگشا در مقدمه کتاب، درباره نحوه کار خود مینویسد: «نهایت تلاش این بود که معنی هیچ واژهای هدر نرود که خوشبختانه معانی تکتک واژههای متن اصلی در جملاتمتن بازگردانی موجود است و البته بهخاطر دستیابی به این مهم، سبک ترسل متن بازگردانی بیشباهت به سبک جهانگشا نیست و بهناچار مملو از مرادفات است... ساختار جملات هم تا حد امکان حفظشده که ناگزیر از زیبایی شیوه بیان کاسته است.»(ص 11)
کتاب تاریخ عصر چنگیزخان مغول دربردارنده یک پیشگفتار و یک مقدمه، افزون بر دیباچه خود نویسنده و متن اثر نیز هست. آزادبخت در این مقدمه برای آشنایی خواننده با کتاب و نویسنده آن دست به گزینشی سنجیده زده و از منابع معتبر موجود، آنچه را که لازم بوده در این مقدمه، گنجانده است. به این ترتیب برای آشنایی با زندگینامه عطاملکجوینی از مقدمه علامهمحمدقزوینی بر تصحیح جهانگشا استفاده کرده است. پس از آن برای روشنساختن زمینه وقوع حوادث موجود در متن کتاب به بیان اوضاع اجتماعی عصر مغول بهنقل از «تاریخ ادبیات ایران» نوشته ماندگار ذبیحالله صفا بهره برده است و سرانجام نیز برای روشنشدن سبکنگارش تاریخ جهانگشا به کتاب سبکشناسی محمدتقی بهار رجوع کرده و نظر استاد درباره این اثر را نقل کرده است. این مجموعه بهخوبی، خواننده علاقهمند را آماده بهرهگرفتن از متن این کتاب خواندنی، میسازد.
در این کتاب ابتدا خلاصهای از چگونگی پیدایی قیام چنگیزخان و رخدادهایی که به فتح و تسخیر دیگرممالکدنیا میانجامد، آمده است. پس از آن نوبت به حمله مغول به ایران رسیده و به شرح چندوچون حمله قوم وحشی مغول به کشور سلطان محمد خوارزمشاه پرداخته شده است و پس از آن نیز به ماجرای تسخیر و تصرف شهرهای آن روزگار ایران از خوارزم، خراسان و مرو گرفته تا نیشابور قاآن و بخارا پرداخته شده است.
کتاب تاریخ عصرچنگیزخانمغول مملو است از درد و رنجی که بر مردم این دیار گذشته؛ فجایعی دهشتبار که در حمله وحشیترین قوم تاریخ بر نیاکان ما گذشته و سرشار است از صحنههای قربانیشدن کودکان، زنان و مردان بیگناه که تاب مقاومت در برابر قوم مغول را ندارند.
وفاداری فروزان آزادبخت به متن اصلیکتاب، با وجود تغییراتی که در متن برای سهولت خواندن آن داده است بهگونهای است که به هیچ روی نکتهای از آنچه در اصل کتاب آمده به هدر نمیرود، بنابراین میتواند برای محققانی که قصد بررسیهای تاریخی در آن دوران را دارند و از سوی دیگر حوصلهسروکلهزدن با متنهای دشوار را هم ندارند، کارآمد باشد.
نکته قابل اشاره دیگر آنکه بازنویسیکننده کتاب، فهرستی از واژههای دشوار متن اصلی را در انتهای کتاب با ذکر شمارهصفحه و خطی که این کلمه در متن اصلی آمده است، جمعآوریکرده و معنای آن را نیز در کنار کلمات آورده است و به این ترتیب شیوه خود را برای کارآمدیکتاب، در جهت استفاده آن علاقهمندانی که قصدتطبیق اثر با متن اصلی و استفادههای آموزشی از آن را دارند، کامل کرده است.
در پایانکتاب نیز فهرستی از نام شخصیتهایی که در جلدنخست تاریخ جهانگشا ذکری از آنها بهمیان آمده، آورده شده است و همچنین توضیحاتی (کم یا بیش) با توجه به اهمیت شخصیت، بر آن افزوده شده است که میتواند برای خواننده اثر، راهنمای خوبی برای درک متن و شناخت اشخاص باشد. در یک جمعبندی کلی انتشارکتابهایی نظیر تاریخ عصر چنگیزخان مغول که حاصل بازنویسی و زدودن دشواریهای متنهای قدیمی هستند، ضرورتیاست که باید بیش از این مورد توجه قرار گرفته و در مورد دیگر آثاردشوار قدیمی نیز صورت پذیرد تا شرایط برای استفاده از آثار بیشتری فراهم آید.