به روزهای سالی در احتضار که نفسهای آخر را میکشد تا به خاطرهای بدل شود. در این میان البته بازار گزارشهای سالانه هم میان اهالی مطبوعات گرم است ؛گزارشی از حوزه کاری یا تخصصی روزنامه نگارانی که یکسال تمام با خوب و بد اتفاقات دست و پنجه نرم کردهاند و با سختیهایش ساختهاند تا حالا در این روزهای پایان سال، گزارش سالی که گذشت را با مروری بر آن اتفاقات روایت کنند. اما روایت صنعت نشر و حوزه کتاب در سال 84 برگهای تلنبار شدهای دارد که حتی در این واپسین لحظات نیز گویا سر تمام شدن ندارند. شاید میبایست این روایت را از همین ورقهای ناتمام آغاز کرد؛ از برگهای آخر دفتری که همچنان ورق میخورد بیآنکه چشمانداز روشنی را متصور باشد؛ از آخرین نامه ناشران به وزیر ارشاد در سال 1384 هجری شمسی.
سال نوی اهالی کتاب و بهخصوص ناشران این ملک شاید نه از یکم فروردین ماه که از اردیبهشت ماه آغاز میشود؛ از مساحت وسیع مکانی به نام نمایشگاه بینالمللی در اتوبان چمران که البته امسال،سومین سالی است که به مصلی تغییر جا داده است و چیزی به نام نمایشگاه کتاب؛ نمایشگاه بینالمللی کتاب. همین جاست که ناشران هر سال تازه هفتسین کتابهایشان را برپا میکنند و جواب یکسال انتظار و تلاش را میگیرند.
چند سال پیش وقتی شورای شهر تهران با هماهنگی شهرداری اعلام کرد قصد دارد مکان نمایشگاه کتاب را بهخاطر ایجاد ترافیک سنگین و تبعات ناشی از آن تغییر دهد وزارت ارشاد دولت خاتمی، با چهره بهت زده ناشرانی روبهرو شد که از اتخاذ این تصمیم ناگهانی رنگ و روی شان پریده بود. به همین خاطر وزارت ارشاد با همراهی اتحادیه ناشران که آن سالها مسئولیت برگزاری نمایشگاه کتاب را نیز عهده دار بود، تمام تلاش خود را کرد تا دست از سر نمایشگاه کتاب برداشته شود و اجازه داده شود این نمایشگاه کمافیالسابق در همان حاشیه اتوبان چمران جا خوش کند.
این تلاش سرانجام با پا در میانی محمد خاتمی رئیسجمهوری پیشین، به ثمر نشست و دوباره آدمهای بسیاری از گوشه و کنار کشور راهی نمایشگاه کتاب شدند تا همبرگز ذغالی، ساندویچ سرد، سیب زمینی سرخ کرده و بستنیهای گوناگون بخورند و البته اگر وقت شد و مخارج سنگین زندگی اجازه داد کتابی هم بخرند؛این داستان دست کم دو بار تکرار شد و هر بار موافقان جابهجایی نمایشگاه چنان از ترافیک و شلوغی حول و حوش این مکان به فغان میآمدند که آدم خیال میکرد آقایان فقط در ایام ده روزه نمایشگاه است که با گرههای ناگشودنی ترافیک شهر تهران مواجه میشوند.
همان سالی که در دولت نهم اعلام شد قرار است نمایشگاه کتاب دو پاره شود، هنوز سال نو از راه نرسیده و در حالی که اتحادیه تلاش داشت تا تکلیف نمایشگاه پیش از آغاز سال نو مشخص شود، زمزمه جابهجایی نمایشگاه به گوش رسید؛ زمزمههایی که البته بیشتر دست به کار خلق کابوسهایی بودند که قرار بود 13روز تعطیلی عید را بر اهالی نشر حرام کند. به همین خاطر دفتر مدیر اداره کل کتاب و کتابخوانی این روزها با نامههای رنگارنگی از سوی ناشران مواجه شد؛نامههایی که عموما با همان مطلع همیشگی آغاز میشد: جناب آقای صفار هرندی! وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی... در این نامه، ناشران ضمن اعتراض به جابهجایی نمایشگاه به رسم و رسوم تازهای که امسال از سوی ارشاد برای برپایی نمایشگاه کتاب بنا نهاده شده نیز معترض شدند چرا که این بار اتحادیه ناشران متولی برگزاری نمایشگاه کتاب نشده اما به قول جلال فهیم هاشمی عضو هیئتمدیره اتحادیه ناشران، «این که چیزی نیست!»
ظاهرا عدمبرگزاری نمایشگاه کتاب توسط اتحادیه ناشران تنها گوشهای از تغییرات و تحولاتی بود که دامن نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را فرا گرفت. تغییراتی که فهیم هاشمی با تعجب و وحشت از آنها یاد میکرد: «ظاهرا قرار است مکان استقرار ناشران داخلی و خارجی را از هم جدا کنند. با این حساب ما نمیدانیم تکلیف ناشرانی که یکسال صبر کردهاند تا در ایام نمایشگاه برای خرید کپی رایت و ایجاد ارتباط با ناشران خارجی اقدام کنند چه خواهد شد؟» که البته به خیر گذشت.
افزایش نرخ 25 درصدی غرفهها آن هم در شرایطی که بحرانی فراگیر گریبان صنعت نشر کشور را گرفته بود، یکی دیگر از مواردی بود که ناشران هنگام ثبت نام در نمایشگاه کتاب با آن مواجه شدند.
نامشخص بودن محل برگزاری نمایشگاه دیگر نکتهای بود که در آن روزها روزگار اهالی نشر را سیاه کرده بود. فهیم هاشمی همان روزها گفته بود: «نامشخص بودن محل برگزاری نمایشگاه و منوط بودن آن به تصمیم یکجانبه یک طرف قرارداد - آن هم پس از امضای قرارداد - از شگفتیهای دیگر مسئولان برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است.» باز هم هست، فهیم هاشمی با این جمله کوتاه سخنان خود را پی میگیرد تا مصایب نشر را تنوع بیشتری ببخشد: «امسال، اختصاص غرفه مستقل به ناشران را موکول به انتشار 40 عنوان کتاب در کارنامه 3 سال گذشته ناشران کردهاند در حالی که در شرایط سخت اعمال شده به دستاندرکاران نشر و رکود عمومی بازار از شتاب کار ناشران در یکی دو سال گذشته بهشدت کاسته است.»
نتیجه تمام این حرفها، همانطور که گفته شد نامههای مختلفی بود که از سوی گروه ناشران به وزارت ارشاد فرستاده میشد. در این میان اتحادیه ناشران نیز خواستار ملاقات با وزیر شد تا در دیداری رودررو او را از تبعات اتخاذ چنین تصمیماتی آگاه کند.
حالا با آنکه 3 سال از آن روزها میگذرد، اما مدت هاست بسیاری از ناشران از این موضوع گله دارند که انگار وزارت ارشاد آنها را فراموش کرده است.
این را میشود از برخوردهای وزارت ارشاد با ناشران و وضعیت نشر کتاب دریافت.
در همین شرایط، بجز باطل کردن مجوز کتابهایی که در زمان دولت هشتم چاپ و نشر شده بودند، تاخیر بسیار زیاد در دادن مجوز به کتابهایی که برای مجوز فرستاده میشوند، سیستم یارانه کاغذ و مسائلی از این دست، مسئولان ارشاد به اصرار رئیسجمهور، پا در یک کفش کردند تا نمایشگاه در مصلی برگزار شود هر چند که ناشران یا هر کس دیگر با آن مخالف باشد.
از آن زمان چند سال گذشته و هرچند بسیاری از ناشران در این نمایشگاه هر ساله حضور دارند اما مدت هاست این حضور تبدیل به حضوری صرفا فیزیکی شده است؛ حضوری که هر سال کمرنگتر و بیکیفیتتر از گذشته میشود.
در حالی که برخی خبرگزاریهای وابسته به وزارت ارشاد هر ساله در روزهای نزدیک به نمایشگاه با ایجاد سر و صدای کاذب اعلام میکنند که ثبت نام ناشران در نمایشگاه با هیجان دنبال میشود، اما در همان نخستین سالی که قرار شد نمایشگاه بینالمللی کتاب در مصلی برگزار شود 18 تشکل نشر کشور از عدمشرکت در این نمایشگاه سخن میرانند.
نه تنها آنها بلکه تشکلهای دیگر نشر همچون ناشران گروه 80 نیز شرکت در نمایشگاه کتاب در مصلای تهران را برنتافتند و آن را تحریم کردند. هر چند این تحریم چندان به طول نینجامید. علاوه بر این، پس از قطعی شدن حضور ناشران در نمایشگاه کتاب در همان نخستین روزهای نخستین نمایشگاه بینالمللی کتاب دولت نهم خبر آمد که کتابهای بسیاری توقیف شدهاند؛ کتابهایی که چندان مشکلی هم نداشتند؛کتابهایی از فروغ فرخزاد و صادق هدایت، کریشنا مورتی و کتابهایی درباره آیین بودا و عرفانهای غیراسلامی.
نخستین بار که قرار شد نمایشگاه کتاب در مصلا برگزار شود مسئولان وزارت ارشاد دولت نهم 3 دلیل اصلی را برای برگزاری نمایشگاه در مصلای تهران بر شمردند:
مشکل ترافیک در اطراف نمایشگاه بینالمللی تهران، کمبود جا در نمایشگاه بینالمللی تهران و این که نمایشگاه بینالمللی برای نمایشگاه کتاب ساخته نشده است.
اولین تجربه برگزاری نمایشگاه در مصلای تهران و مشکلات پیش آمده ناشی از آن، بهانهای به دست منتقدان داد که با وجود اتمام نمایشگاه دست از انتقادهای خود برندارند. تردید در مورد برگزاری یا عدمبرگزاری نمایشگاه به همراه مشکلات پیش آمده در جریان برگزاری موجب شد تا نمایشگاه بیستم بهمراتب پر انتقادتر از دورههای قبلی باشد.
گذشته از مشکلات ناشی از نیمهکاره بودن ساختمان مصلی و عدمرعایت مسائل بهداشتی در فضای سالنها و غرفههای مختلف و عدمتمایل بعضی از ناشران معتبر برای شرکت در نمایشگاه از جمله مهمترین انتقادهای وارده بر دوره بیستم نمایشگاه بود.در این دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب، ناشران و غرفه داران بیش از سایرین معترض بودند. اغلب آنان به میزان پایین فروش خود اشاره داشتند. اغلب ناشران اندازه نامناسب غرفهها، اطلاع رسانی ضعیف و همچنین تغییر مکان را دلایل عمده میزان پایین فروش میدانستند اما برخی دیگر علاوه بر موارد فوق به سختگیری وزارت ارشاد درخصوص مجوز به انتشار کتابهای خود داشتند.
اما از اینها که بگذریم بسیاری از نویسندگان و اهالی فرهنگ مدت هاست اعلام کردهاند که
مدت هاست دیگر به نمایشگاه کتاب نمیروند. دلیل این امر را باید در اقدامات متاثرکننده وزارت ارشاد نسبت به نویسندگان و ناشران دانست.
با انتقاداتی که به بیستمین و بیستو یکمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب واردشد، از محل برگزاری نمایشگاه، سازههای نیمه کاره و محیط پر از خاک و مصالح گرفته تا عدممجوز به انتشار بسیاری از کتابهای تازه و جلوگیری از فروش برخی کتابهای موجود در نمایشگاه، مسئولان برگزاری نمایشگاه امسال تصمیم گرفتهاند برای برگزاری دوره بیستودوم آن تدابیر و تصمیمات خاص و برنامهریزی شدهای اتخاذ کنند تا میزان توقع دوستداران کتاب را از سطح استاندارد نمایشگاه بالا ببرند.
علاوه بر این، با توجه به وضعیت صدور مجوز کتاب و درحالیکه بسیاری از نویسندگان نتوانستهاند کتابهای خود را تنها بهدلیل عدماجازه چاپ در نمایشگاه کتاب ببینند، اگر مسئولان بر همین منوال اقدام به برپایی بیست و دومین دوره نمایشگاه کنند شاید پر بازدیدترین سالن نمایشگاه در سال آینده سالن ناشران کتب کودکان باشد و از میزان حضور وسیع مردم در سالنهای ناشران عمومی و دانشگاهی کاسته شود. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، بینالمللی بودن نمایشگاه کتاب و چگونگی شرکت کردن ناشران خارجی است.
در 3 دوره گذشته هر سال حضور ناشران خارجی کمرنگتر از گذشته شد چنانکه در نمایشگاه پیشین خبری از ناشران بزرگ و معتبر جهانی نبود و اغلب شرکتکنندگان در بخش بینالمللی نمایشگاه مؤسسات پخش کتابهای خارجی در ایران بودند که هریک نمایندگی فروش چند ناشر را بر عهده داشتند اما در امور فرهنگی و تحریریهای آن ناشران دخالتی نداشتند. چنین وضعیتی به اعتبار نمایشگاه بینالمللی کتاب در دورههای آتی، لطمه بسیاری میزند. در سالهای گذشته نمایندگانی از نمایشگاه فرانکفورت (بزرگترین نمایشگاه کتاب در دنیا) در نمایشگاه شرکت داشتند اما در دوره پیش از نمایندگان آنها خبری نبود. همچنین در دورههای قبلی نمایشگاه بینالمللی کتاب شاهد تذکرهایی به ناشران درخصوص فروش برخی از کتابهای آنان بودیم.
چیزی تا آغاز به کار بیست ودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران باقی نمانده است. در روزهای آتی هر روز شاهد سیل جمعیتی خواهیم بود که به دلایل مختلفی از جمله علاقه به کتاب مشتاقانه به سوی مصلی میروند. نمایشگاه کتاب تهران در راه است.