دوشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۵:۲۴
۰ نفر

حسن میثمی: وارد محوطه مصلی که می‌شوید، 3 یا 4 صدای همزمان با شما صحبت می‌کنند و شما را به سمت خود دعوت می‌کنند.

بلندگوهای تبلیغاتی نمایشگاه، بلندگوی شبکه رادیویی جوان، بلندگوی شبکه رادیویی ایران و چند صدای دیگر، خیلی سخت در ذهن، تحلیل و دسته‌بندی می‌شوند. البته در این میان ظاهرا حجم صدای بلندگوهای تبلیغاتی نمایشگاه – که در هر ثانیه بازدیدکنندگان را به بازدید از یک غرفه دعوت می‌کنند – بیشتر است و بهتر می‌توانند شنیده بشوند. اگر جذب ملغمه صداها نشدید، احتمالا وارد یکی از سالن‌های طبقه همکف می‌شوید. شاید ثانیه‌های اول از جایگزینی صدای همهمه مردم و بلندگوهای مختلف محوطه راضی باشید اما مشکل دیگری سراغتان خواهد آمد؛

مشکلی که بسیاری از غرفه‌داران آن را معضلی می‌دانند که ظاهرا در هیچ سالی قرار نیست حل بشود: «مشکل عمده اینجا تهویه نشدن هواست. ازدحام جمعیت را هم که به این مسئله اضافه کنید متوجه می‌شوید که چه فضایی را در سالن ناشران عمومی به وجود خواهد آورد. سال گذشته هم این مشکل را به‌صورت بسیار جدی‌تر داشتیم و به مسئولان هم منتقل کردیم اما هنوز برطرف نشده است.»

عقاب علی احمدی، متصدی غرفه یکی از انتشاراتی‌هاست که از غیرقابل تنفس بودن هوای داخل سالن بسیار گله دارد.

البته عدم‌امکان تنفس راحت فقط ویژه غرفه داران نیست حتی بازدیدکنندگان هم از این موضوع دل پری دارند. رضامزینانی، بازدیدکننده‌ای که از شهر کاشان به تهران آمده است می‌گوید:«چند دقیقه اول مشکل عدم‌تهویه هوا محسوس نیست اما کمی که در میان راهروها دنبال غرفه مورد نظرمان می‌گردیم، متوجه می‌شویم که در چه سونایی داریم قدم می‌زنیم. همسرم نتوانست دوام بیاورد و به محوطه بیرون رفت تا آنجا بنشیند.»

بگرد تا بگردیم

برای پیدا کردن کتاب مورد نظرتان، امسال کمی کار ساده‌تر شده است. در پایگاه اینترنتی نمایشگاه به نشانی www.tibf.ir امکان جست و جوی اینترنتی کتاب‌ها وجود دارد. اما اگر خدای ناکرده فراموش کردید و به نمایشگاه رفتید، دیگر راهی جز گشتن و پیدا کردن ندارید.

کمبود جدی پایگاه‌های اطلاع رسانی و هم چنین موضوعی نبودن ترتیب غرفه‌ها، به‌خصوص در سالن ناشران عمومی باعث می‌شود که پیدا کردن یک کتاب برای شما مقداری مشکل شود. با وجود دسترسی به فناوری کیوسک‌های خودکار اطلاع‌رسانی که بازدیدکنندگان به‌طور مستقیم بتوانند خودشان کتاب‌ها را جست و جو کنند، هنوز هیچ خبری از این کیوسک‌ها نیست و فقط تعداد محدودی غرفه به این منظور در حال پاسخگویی مراجعان هستند. بر همه این محدودیت‌ها اضافه کنید ازدحام مردم در این غرفه‌ها و نداشتن صبر ایوب مسئول غرفه و درگیری‌های احتمالی که ممکن است به وجود بیاید!

البته در این میان موضوعی نبودن چیدمان غرفه‌های انتشارات‌های سالن ناشران عمومی هم درد دیگری است. یکی از غرفه‌داران می‌گوید: «در اطراف غرفه ما انواع و اقسام انتشارات تخصصی دیده می‌شود؛ مذهبی، زبان خارجی، داستان و هر موضوعی که بخواهید به‌صورت نامنظم چیده شده است. این باعث می‌شود که فردی که به‌دنبال یک کتاب مذهبی می‌گردد، کل نمایشگاه را زیر پا بگذارد تا دست آخر بتواند یا نتواند کتاب مورد نظر خود را پیدا کند. اگر چیدمان غرفه‌های انتشارات‌ها، به جای ترتیب حروف الفبا، موضوعی بود بسیاری از مشکلات بازدید‌کنندگان حل می‌شد.»

البته منوچهری، متصدی یکی از غرفه‌ها، تخصصی نبودن ناشران عمومی را قبول ندارد؛ «در حال حاضر بسیاری از انتشارات‌های عمومی داخلی، تخصصی هستند یا دارند به سمت تخصصی شدن حرکت می‌کنند. ناشرهایی که کارهای مشترک دارند، هستند اما ناشرهایی که کارهای تخصصی دارند بسیار زیادند؛ مخصوصا ناشرهای مذهبی بسیار زیادند.»

این انتقاد را یکی از بازدیدکنندگان روحانی نمایشگاه قبول دارد؛ «مثل همیشه برای خریدن یک کتاب حوزوی باید بین صدها غرفه عرضه‌کننده قرآن و مفاتیح و حافظ و فال و امثال آن بچرخیم تا بتوانیم یک کتاب فقه و اصول پیدا کنیم. نمی‌دانم چرا در نمایشگاهی که برای انتشارات دانشگاهی، کودکان و غیره یک سالن اختصاص داده‌اند، برای انتشارات حوزوی و مذهبی نباید جایگاهی تعریف بشود؟»

بخش‌های دیگر و اوضاع مشابه

بخش‌های دیگر هم اوضاع بهتری ندارند. بخش کودک همانند سال‌های گذشته در سالن بتونی و بی‌آرایشی قرار داده شده است که احتمالا از نمایشگاه کتاب برای کودکان هیچ خاطره خوشی به جای نخواهد گذاشت. یکی از مادرهای بازدید‌کننده که به‌همراه کودکش برای خرید کتاب‌های کودکانه به این بخش آمده است، از این موضوع ابراز نگرانی می‌کند؛

«من که بزرگسال هستم، از این بخش خشک و بی‌تزیینات می‌ترسم، چه برسد به کودکان که روحیات بسیار لطیف‌تر و شکننده تری دارند. مسلما در فضای گسترده مصلای تهران، جای بهتری برای کودکان پیدا می‌شد که اولا ساخت و ساز آن تمام شده باشد و همچنین این قدر زمخت و وحشتناک نباشد. اینجا مثلا بخش کودک و نوجوان است!»

بخش بین‌الملل اوضاع نسبتا بهتری دارد. اما قرار گرفتن سالن ناشران دانشگاهی و آموزشی در منطقه‌ای دور‌دست، کار را برای جویندگان علم و دانش کمی سخت کرده است.
خوشبختانه اکثریت مخاطبان بخش‌های دانشگاهی و آموزشی دانش‌آموزان و دانشجویان هستند و برای بالارفتن از پله‌های تمام نشدنی نمایشگاه انرژی کافی دارند. اما اگر خدای ناکرده گذر فرد مسنی به اجبار به بخش دانشگاهی بیفتد، باید قید سلامت زانوهای خود را بزند!

به تمام اینها معضل بالا‌آوردن کتاب‌های غرفه‌های فروشندگان را هم اضافه کنید؛ یک غرفه‌دار در‌این‌باره می‌گوید:«برای بالا آوردن کتاب‌ها مشکلات جدی داشتیم. تمام این پله‌هایی که بعضی از بازدیدکنندگان به‌دلیل زیاد بودن، از بالا آمدن از آنها منصرف می‌شوند را روزانه ده‌ها بار بالا و پایین می‌کنیم. نمی‌دانم در روزهای آخر نمایشگاه قرار است چه بلایی سرمان بیاید؟» متصدی یکی از غرفه‌های سالن ناشران دانشگاهی از نیمه ساخته بودن بخش هم گله‌دارد؛ البته این موضوع را در برابر مشکلات دیگر قابل چشم‌پوشی می‌داند.

مشکلات دیگر

کمبودها و مشکلات به آنهایی که در قبل آمد، محدود نمی‌شود. گله‌ها بیشتر از سوی ناشران و متصدیان غرفه‌هاست و ظاهرا در روزهای گذشته، برخی از تصمیمات،  گریبانگیر آنها شده است:«امسال تصمیم جدیدی گرفته‌اند و 2 ناشر را در یک غرفه به‌صورت مشترک جا داده‌اند. موضوع‌های کتاب‌های غرفه‌ها بعضا با یکدیگر نمی‌خواند و احتمال بروز مشکل با این تفاسیر بسیار زیاد می‌شود. چون ممکن است 2متصدی غرفه‌ها نتوانند با یکدیگر در این چند روزه کنار بیایند. برخی از ناشران که این مشکل برایشان پیش آمد از همان ابتدا عطای آمدن را به‌لقایش بخشیدند، اما آنهایی هم که آمدند مشکلات زیادی دارند.»

البته مشکلات این متصدی به اینها ختم نمی‌شود؛ «مدارک خود را برای صدور کارت شناسایی در این 10 روز ، پیش از عید ارسال کرده‌ایم اما هنوز که هنوز است کارت شناسایی برای ما و هیچ کدام از متصدیان غرفه‌ها صادر نشده است.  برای ورود زودتر از موعد نیاز و رسیدگی به کارهای غرفه، نیاز به کارت شناسایی داریم. شاید می‌خواهند کارت‌های شناسایی را در روزهای آخر به ما بدهند و در همان روزهای آخر هم از ما تحویل بگیرند.»

نیمه پر لیوان

ناعادلانه است اگر بخواهیم تمامی نمایشگاه بیست و دوم را ضعف ببینیم و از ذکر نقاط قوت آن چشم پوشی کنیم. بی‌شک نمایشگاه بیست و دوم نسبت به نمایشگاه قبل رشدهای بهتری داشته است که این رشدها با کمی حضور در نمایشگاه مشخص می‌شود. حضور پررنگ غرفه‌های مختلف، پرداخت آن‌لاین بانک صادرات ایران برای برطرف کردن نیاز مالی مردم، مجهز شدن تمامی غرفه‌ها به دستگاه کارت‌خوان متصل به شبکه شتاب، وجود خودروهای ون صلواتی برای انتقال مردم از دو ایستگاه متروی شهید بهشتی و مصلی،  وجود غرفه‌های متعدد تغذیه معتبر برای برطرف کردن نیازهای تغذیه‌ای مردم، حضور پررنگ‌تر نیروهای انتظاماتی و حراستی برای برقراری هر چه بیشتر و بهتر نظم، تعبیه چند مکان مسقف به‌عنوان استراحتگاه و همچنین چینش بهتر غرفه‌ها براساس حروف الفبایی، نکات مثبتی است که نمی‌توان از آن چشم پوشی کرد. برخورد مناسب مسئولان که تمامی غرفه داران به آن اذعان داشتند، از نکات مثبت دیگری بود که امسال می‌توان به آن اشاره کرد.

نمایشگاه بیست و چندم

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، به‌عنوان بزرگ‌ترین جشنواره کتاب ایران و حتی منطقه،
سال به سال مهم‌تر و مؤثرتر می‌شود. جدا از تاثیری که این نمایشگاه در کتابخوان‌تر کردن مردم می‌تواند داشته باشد، در نظر گرفتن یک مکان درخور و مناسب برای برگزاری نمایشگاه کتاب و نمایشگاه‌های همانند آن بسیار ضروری به‌نظر می‌رسد.

در این میان برگزاری هر چه بهتر و با کیفیت‌تر این نمایشگاه می‌تواند مردم را در کتابخوان‌تر کردن و علاقه‌مندتر کردن به کتاب تشویق کند و به نوعی کتاب را در سبد خرید خانوار وارد کند. اما وجود مشکلات بسیار پیش پا افتاده‌ای که تعدادی از آنها در گزارش آمد، زیبایی این نمایشگاه بین‌المللی را خدشه دار می‌کند؛ نمایشگاهی که با وجود گذشت 22دوره از آن، هنوز دارد با مشکلات ابتدایی دست و پنجه نرم می‌کند؛ مشکلاتی که اغلب از مناسب نبودن مکان مصلای بزرگ تهران برای برگزاری کارهای نمایشگاهی خبر می‌دهند.

از این‌رو انتظار می‌رود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای برگزاری بیست و سومین دوره از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، به‌دنبال گزینه‌ای بهتر از مصلای بزرگ تهران باشد. حضور مردم در نمایشگاه آن‌قدر چشمگیر هست که الکسیس کریکوریان، نماینده نمایشگاه فرانکفورت از دیدن اشتیاق این چنینی مردم «شگفت زده» بشود. 

اما وقتی نیازهای بازدیدکنندگان در جست و جوی یک کتاب و در راهروها و پله‌های نمایشگاه گم شود، دیگر نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، هر قدر هم که پرمحتوا باشد، کارکرد اصلی خود را از دست می‌دهد و به جای فرهنگ‌ساز بودن فقط به یک بازار کتاب صرف تبدیل می‌شود. آن هنگام است که باید کم کم فاتحه نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و اعتبار آن و به‌صورت همزمان، مقوله کتابخوانی در ایران را هم بخوانیم.

کد خبر 81062

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز