دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۱
۰ نفر

مترجم- وحیدرضا نعیمی: در هفته‌های اخیر نابسامانی در بازارهای مالی کشورهای توسعه‌یافته که امواج آن به کشورهای در حال توسعه نیز رسیده سرخط اصلی بحث در محافل علمی و خبری اقتصادی بوده است.

علل شکل‌گیری و گسترش این بحران موضوع درون‌‌کاوی‌های گسترده در علم اقتصاد شده است. اما این امر سبب نشده که دیگر روندهای نوظهور در اقتصاد جهانی مورد غفلت قرار گیرد. از جمله این روندها می‌توان از تخصصی‌شدن فزاینده انواع مختلف فعالیت‌های اقتصادی نام برد.

در گذشته، تمام فعالیت‌های مربوط به تولید یک فراورده به‌طور متمرکز در یک شرکت صورت می‌گرفت اما با گسترش جهانی‌شدن و مطرح‌شدن بحث امتیاز نسبی، اقتصادی‌بودن تمرکز کلی زیر سؤال رفته است. در مقاله‌ای که از پی می‌آید، نویسنده استدلال می‌کند که در دوره جاری، این‌گونه تمرکز باعث کاهش توان رقابتی بسیاری از تولیدکنندگان می‌شود و منافع این تولیدکنندگان ایجاب می‌کند بخش عمده‌ای از فعالیت‌های جانبی را به دیگران واگذار کنند.

بحران مالی جهانی محافظت‌گرایی را در برخی کشورها گسترش داده و باعث این سؤال شده است که آیا تجارت بین‌المللی و همکاری جهانی کاهش خواهد یافت. امسال دویستمین سالگرد تولد چارلز داروین، دانشمند انگلیسی است. داروین معتقد بود که افرادی که در گونه‌ای قرار دارند که بهتر با محیط‌زیست تناسب پیدا می‌کنند، می‌توانند آنانی را که کمتر سازگاری دارند، از میدان خارج کنند و جایگزین آنان شوند. در آثار داروین به مفاهیم همکاری و نوع‌دوستی، تنها اشاره‌ای گذرا می‌شود. در 25‌سال گذشته، نوعی فرهنگ تفوق شرکت‌ها مبتنی بر رقابت و سودجویی حاکم شده بود اما زیر پوشش چنین ایدئولوژی شرکتی عمدتاً انگلیسی- آمریکایی، یک روند اقتصادی متفاوت ریشه گرفته است؛ روندی که بازگشت به محافظت‌گرایی یا انزواگرایی را ناممکن می‌کند.

دانشمندان تکامل‌گرا و اقتصاددانان رفتار‌گرا تدریجاً‌ به این نتیجه می‌رسند که همکاری به اندازه رقابت، موتور محرکه پیشرفت است. همکاری بین شرکت‌ها بخشی جدایی‌ناپذیر از الگوی جدید برای تجارت در دنیای جهانی‌شده است. امروزه بزرگ‌ترین گروه‌بندی اقتصادی نه شرکت‌های چندملیتی بلکه شبکه صنعتی جهانی متشکل از شرکت‌هایی است که به‌طور همزمان رقابت و همکاری می‌کنند. سازگارترین شرکت قرن بیست‌ویکم و فراتر از آن، شرکتی است که هنر رقابت به‌تنهایی و هنر همکاری در چارچوب عضوی از یک شبکه جهان‌گستر را بیاموزد.

اقتصاد جدید دانش‌محور و خدمات‌مدار قرن بیست‌ویکم بر الگویی از ائتلاف‌ها و شبکه‌های شرکت‌ها متکی است و زنجیره پژوهش، تولید و توزیع را – که قبلاً‌ درون یک شرکت واحد انجام می‌شد – روی شرکت‌های جداگانه‌ای سرشکن می‌کند که در طول دوره‌های طولانی‌تر، مخاطرات و پاداش کار را به‌طور مشترک قبول می‌کنند.

بوئینگ قبلاً‌ کل هواپیما را با قطعاتی که از هزاران عرضه‌کننده می‌گرفت می‌ساخت، در عین حال که با آنها رابطه دوستانه‌ای نداشت. امروز این امر فرایندی مبتنی بر همکاری است؛ در حالی که بوئینگ از فناوری‌های خود حفاظت می‌کند، هواپیمای 787 ملقب به «Dreamliner‌» با تولیدات عمده شرکایی از 7کشور ساخته می‌شود. کل پژوهش و توسعه از ابتدا و نیز هزینه توسعه و دانش فنی که بوئینگ نداشت نیز به همین شکل بین 7کشور تقسیم می‌شود. هر شریک شبکه‌ای،  هزینه پژوهش و توسعه را بر پایه اطمینان و اعتماد متحمل می‌شود و قبول می‌کند که تا یک دهه یا بیشتر امکان برگشت پول وجود ندارد.

صرف‌نظر از سود آنی، افکار خوب و فناوری بین شبکه عرضه‌کنندگان تقسیم می‌شود، هرچند که شاید هیچ نفع آنی برای آن طرف متصور نباشد اما کل شبکه منتفع می‌شود.  شرکت کمک‌کننده که افکار خوب یا هزینه‌ها را متقبل می‌شود، جبران آنی مطالبه نمی‌کند ولی منتظر آن است که نهایتاً‌ به آن سود برسد زیرا دیگر شرکت‌ها کمک‌های آن را به یاد دارند. اقتصاد شبکه‌ای جدید مبتنی بر شکیبایی و اعتماد در میان شرکت‌های همکاری‌‌کننده، حافظه درازمدت و شبکه‌های اجتماعی و‌ نه قراردادهای رسمی یا سلسله‌مراتب هدایت‌شده است.

3دهه پیش شرکت‌ها معتقد بودند باید تمام کارها را خودشان زیر نظر مدیریت سلسله‌ مراتبی و داخلی انجام دهند. مثلاً‌ شرکت آی.بی.‌ام در سال‌1977 پیشنهاد دولت هند را برای پذیرفتن شرکای محلی قبول نکرد و کل فعالیتش را از این کشور خارج کرد. امروز آی.‌بی.‌ام مدعی است به‌تنهایی بیش از 90 هزار شریک تجاری دارد. شبکه‌های همکاری‌کننده، سایر روابط از راهبردی تا بهره‌برداری تا راهکاری را در بر می‌گیرد و صدها هزار روابط مبتنی بر همکاری را در سراسر جهان شامل می‌شود. داشتن فعالیت در مقیاس جهانی برای بسیاری از شرکت‌ها به‌منظور حفظ کارایی الزامی است.

هزینه‌های سنگین پژوهش و توسعه در بخش‌های فناوری بالا سبب می‌شود تا یک شرکت واحد به‌سختی بتواند فراورده‌ای را تولید کند، مخاطرات آن را بپذیرد و تمام بخش‌های زنجیره ارزش را بر مبنای جهانی قرار دهد. اقتصاد ائتلافی جدید مبتنی بر شبکه، انعطاف‌پذیری بیشتری ایجاد می‌کند، مخاطرات را برای هر کدام از شرکت‌های عضو پایین می‌‌آورد و واکنش نسبت به تغییر بازار یا شرایط بازار را تسریع می‌کند، به‌گونه‌ای که در یک شرکت واحد امکان‌پذیر نیست. زنجیره ارزش به چندین شرکت در کشورهای مختلف برون‌سپاری می‌شود. یک کفش کتانی نایکی ممکن است اجزایی داشته باشد که توسط عرضه‌کنندگان مختلف در 9‌کشور تولید شده باشد آنگاه زیر نظر و هماهنگی نایکی در یکی از کارخانجات آن در آسیا سر هم شده باشد.

نایکی صرفاً‌ یک طراح است؛ یک هماهنگ‌کننده زنجیره عرضه؛ در نتیجه، الگوی اساسی کار و کسب در حال دگرگونی است. زمانی شرکت خودروسازی فورد در هر قسمتی از زنجیره ارزش حضور داشت – از فولاد‌سازی‌ تا بازاریابی خودروهای خود – اما حالا الگوی غالب این است که هر شرکت، ظرفیت اصلی خود را در همکاری با دیگر شرکایی پیدا می‌کند که بخش‌های دیگر زنجیره ارزش را اشغال کرده‌اند. هر شریک در کاری تخصص پیدا می‌کند که به بهترین یا ارزان‌ترین شکل انجام می‌دهد. مثلاً نایکی در طراحی و بازاریابی تخصص دارد و تولید کفش‌هایش را به شرکا سپرده است.

بیشتر موارد برون‌سپاری تعاملی فاصله‌دار نیست بلکه مستلزم رابطه‌ای صمیمی مبتنی بر همکاری بین مدیریت‌ها و مهندسان شرکت‌های عضو شبکه است. هر چقدر که این رابطه بهتر مدیریت شود، بازده این ائتلاف بهتر می‌شود. رفتار، معیارهای کیفیت و آوازه شرکای خارجی به‌راحتی در جهان به‌هم‌پیوسته قابل تشخیص است. در حالی که برون‌سپاری در تولید پدیده‌ای 200 ساله است، برون‌سپاری خدمات تجاری به‌تازگی گسترش یافته و کاهش هزینه‌های انتقال اطلاعات و افزایش ظرفیت جذب در کشورهای درحال توسعه به آن کمک کرده است.

تغییرات گسترده در محیط قانونگذاری جهانی مانند آزادسازی مقررات، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، گسترش اعمال قوانین مالکیت فکری در سطح بین‌المللی، همسان‌سازی معیارها و قانونمندی کارکردهای تجاری به این دگرگونی مبتنی بر همکاری کمک کرده است؛ در نتیجه تقریباً‌ هر فرایند تجاری قابلیت برون‌سپاری پیدا کرده است.

یک شکل دیگر از همکاری مستلزم آن است که شرکای تجاری، منابع موجود را یک‌کاسه و از آن برای انجام یک کارکرد تجاری یا یک قطعه از زنجیره ارزش استفاده کنند. به این شکل، از استعدادهای متنوع‌تری استفاده می‌شود، هزینه‌ها پایین می‌آید و افکار خوب تولید می‌شود ؛  به‌خصوص اگر تحقیق در خارج انجام شود. یک انگیزه دیگر، پخش‌کردن مخاطره است. مثلاً‌ هزینه ساخت یک کارخانه تولید نیمه‌رسانا حدود 4میلیارد دلار است و شرکت‌های اندکی می‌توانند این سرمایه‌گذاری را توجیه کنند. 

مخاطرات توسعه صنایع بیشتری را متوجه این امر کرده است که بازگشت سود به‌صورت بین‌المللی برای بقا در محیط رقابتی ضروری است. این امر تا 2دهه پیش آشکار نشده بود. بودجه فیلم‌های هالیوودی هرگز بدون برآوردی از امکان سود آن در بازار‌های خارج از آمریکا معین نمی‌شود. کمتر شرکت‌هایی می‌توانند برای رسیدن به تمام مشتریان بالقوه بازاریابی کنند تا سود تحقیق و توسعه را به حداکثر برسانند.

شرکت اپلاید متریالز که از عرضه‌کنندگان اصلی ابزار تولید برای تراشه‌سازان است، در نانوفناوری تخصص پیدا کرده است که در حوزه‌های متنوعی مانند انرژی خورشیدی، صفحه‌های نمایشگر تخت، شیشه‌های پایین‌آورنده میزان تبادل انرژی و سلول‌های سوخت کاربرد دارد اما اپلاید متریالز در تولید یا بازاریابی در این عرصه‌ها تخصص ندارد.  راه حل، ایجاد ائتلاف در این حوزه‌های تجاری است.

به غیر از یکسان‌سازی گسترده اطلاعات تجاری، ظرفیت جذب بهتر فناوری در کشورهای
 در حال توسعه و انقلاب در عرصه فناوری اطلاعات و نیز یک رشته تحولات نهادینه جهانی باعث تقویت شکل‌گیری ائتلاف‌ها بین شرکت‌ها شده است. افزایش حق ثبت اختراع و اکتشاف سبب شده است که فناوری‌ها برای متحدان بالقوه تجاری اهمیت پیدا کند. اعمال مقررات حمایت از حقوق مخترعین سبب کاهش بیم از امکان بروز رفتارهای فرصت‌طلبانه توسط متحدان تجاری می‌شود. البته در چندین بازار در کشورهای در حال توسعه هنوز با اعمال قوانین مالکیت حقوق فکری فاصله زیادی وجود دارد، اما این وضع بهبود خواهد یافت. روی‌هم‌رفته، گسترش حقوق مالکیت فکری در سطح جهان همکاری را افزایش خواهد داد.

آزادسازی فضای سرمایه‌گذاری جهان که از سال 1975 آغاز شد، ادامه دارد. در خلال سال‌های 1992 تا 2007 از حدود 2788 مورد تغییر قوانین، 91 درصد ماهیت آزادکننده داشت و فقط 9‌درصد در قبال سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی موضع محدودکننده داشت. دولت‌ها اکنون داوطلبانه و حتی مشتاقانه به پیمان‌هایی مانند سازمان تجارت جهانی می‌پیوندند که بر آزادی اقتصاد داخلی تأکید دارد. این امر در مورد حکومت‌های اقتدارگرا مانند چین که از تفحص خارجی بیزارند، نیز صدق می‌کند.

اقتصاد صنعتی قدیمی بر تولید انبوه و مالکیت، کنترل و یکپارچگی عمودی درون اقتصادی واحد تأکید داشت. اقتصاد مبتنی بر افکار از انعطاف‌پذیری، مناسب‌سازی، واکنش سریع و تقسیم مخاطره، پاداش و افکار در داخل شبکه‌های متشکل از شرکت‌ها طرفداری می‌کند.

شرکت‌های همکاری‌کننده در یک شبکه اعضای جدیدی را به داخل آن جذب می‌کنند و این امر باعث افزایش ارزش، کاهش هزینه‌ها و تقویت معیارهای مشترک می‌شود. امسال که سؤالاتی درباره شکل آتی سرمایه‌داری جهانی مطرح شده، الگویی مبتنی بر همکاری بدون جاروجنجال زیاد شکل گرفته است. در روند تکامل زندگی روی کره زمین، همکاری موضوعی به اهمیت رقابت بوده است. اقتصاد و تمدن در این سیاره همکاری را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

ییل گلوبال

کد خبر 81636

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز