به گزارش همشهری آنلاین، ملاقات خصوصی نخستین ساخته «امید شمس» در حالی عنوان پرفروشترین فیلم غیرکمدی سینمای ایران را به دست آورده که طبق آمار سامانه سمفا(سامانه مدیریت فروش و اکران سینما) ۳۳ میلیارد تومان فروش داشته است. نخستین فیلم غیرکمدی سینمای ایران در حالی با ۳۶ میلیارد تومان (با فروش ۳ میلیارد در اکران آنلاین) پرفروشترین فیلم شده که بازار فیلمهای کمدی به شدت داغ است و پرفروشترین فیلم سینمای ایران «فسیل» با حال و هوای طنز، نزدیک ۳۰۰ میلیارد تومان فروش داشت و در رنکینگ پرفروشترین فیلمهای کمدی و غیرکمدی سال، ملاقات خصوصی رتبه دوازدهم و پس از فیلمهایی چون «فسیل»، «هتل»، «انفرادی»، «شهر هرت»، «دینامیت»، «بخارست»، «سگبند»، «گشت ۳» و «هزارپا» قرار گرفته که همگی در گونه کمدی طبقهبندی میشوند.
ملاقات خصوصی به تهیهکنندگی «امیر بنان» نخستین بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با وجود حضور در رتبه اول آرای مردمی تا روز آخر، به دلیل تصمیم دبیر جشنواره، جایزهاش حذف شد. ملاقات خصوصیبه کارگدانی «امید شمس»، در بهمن ۱۴۰۰ در بخش سودای سیمرغ چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در آنجا توانست نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای «احمدینیا» و نامزد جایزهٔ بهترین فیلم اول شود.
«ملاقات خصوصی» دیماه سال ۱۴۰۱ و در شرایطی سخت توانست به این رکورد برسد. این رکورد فقط برای میزان فروش فیلم است و از نظر تعداد تماشاگران فیلمهای غیرکمدی، این رکورد جابجا نشده است. حال پرسش اصلی این است که ملاقات خصوصی با دارا بودن چه ویژگیها و امتیازهایی توانسته پرفروشترین فیلم غیرکمدی سینمای ایران شده و از نظر منتقدان و مخاطبان نیز با استقبال روبرو شود؟
سهم حداکثری فیلمهای دو سال اخیر در میان فیلم های پرفروش
رنگ سبز: دهه ۶۰ تو ج / رنگ نارنجی: دهه ۷۰ / رنگ زرد: دهه ۸۰ / رنگ آبی: دهه ۹۰ / رنگ سفید: ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲
بلیط سینما و تعداد تماشاگر: محاسبات ریاضی بهای بلیط، تعداد تماشاگر و فروش فیلمها، شاخص مهمی است که باعث میشود اطلاق پرفروشترین فیلم سال به هر اثری به سادگی ممکن نشود. برای مثال در بسیاری از مواقع فروش گیشه به عنوان عامل پرفروششدن فیلمها در نظر گرفته میشوند که شاخص اشتباهی است و میزان مخاطب و تعداد تماشاگر، مناسبترین شاخص برای مقایسه میزان اقبال فیلمها محسوب میشود که همواره در تبلیغات و رسانهها به اشتباه از محاسبه و مقایسه آن غفلت میشود.
با این مقیاس، موفقترین فیلم سینمای ایران در گیشه، فیلم فسیل نیست و فیلم «عقابها» با بیش از ۸ میلیون مخاطب در سال ۱۳۶۴، پرمخاطبترین فیلم تاریخ سینمای ایران محسوب میشود. با این متر و معیار، اطلاق پرفروشترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینما به فیلم ملاقات خصوصی، تخمین و تحلیل درستی نیست و با توجه به بالا رفتن قیمت بلیط تا ۶۰ هزار تومان، فروش ۳۳ میلیاردی این فیلم نیز به شدت به بهای بلیط وابسته بوده و برای بررسی پرفروشترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران باید شاخص تعداد تماشاگران را مورد مقایسه و بررسی قرار داد.
ژانر ملودرام: با فرض اینکه ملاقات خصوصی یکی از پرمخاطبترین فیلمهای غیرکمدی سینمای ایران است، یکی از دلایل مهم این میزان استقبال، قرار گرفتن آن در گونه ملودرام است. به طور کلی ملودرام، از محبوبترین گونههای سینمایی در ایران و جهان است که طرفداران زیادی در سراسر دنیا حاضرند برای تماشای یک فیلم عاشقانه با خانواده خود بلیط بخرند و به سینما بروند.
در سالهای نه چندان دور که این حجم از فیلمهای کمدی و اجتماعی تلخ در ایران رواج پیدا نکرده بود، ملودرامها پیشروترین و محبوبترین گونه سینمایی بودند که مخاطبان برای تماشای چندباره آنها با ستارگان مورد علاقه خود، سر و دست میشکاندند. نمونهبارز آن موفقیت «هدیه تهرانی» به عنوان مطرحترین سوپراستار زن سینمای بعد انقلاب است که از میان گونه ملودرامهای سینمایی با حال و هوای اجتماعی، اکشن، معمایی و خانوادگی به مخاطبان سینما معرفی شد.
حضور ستارهها و بازیگران چهره: مخاطبان سینمای ایران از توده مردم تا مخاطبان حرفهایتر نشان دادند که بازیگری و حضور ستارهها تاثیر زیادی در استقبال و اقبال یا نادیدهگرفتن فیلمها دارد. این علاقه و عرق به سوپرستارها در سینما، موضوع بومی و محلی نیست و از اساس میتوان گفت یکی از ارکان اصلی جذابیت سینما در سراسر جهان، همین حضور پررنگ و موثر ستارگان است که در سینمای پیش از انقلاب ایران پررنگتر و پراهمیتتر و در سینمای بعد انقلاب کمرنگتر اما همچنان موثر عمل کرده است.
یکی از دلایل تولید قابل توجه آثار نمایش خانگی و استقبال مخاطبان ایرانی از این پلتفرمها، حضور همین ستارگان و بازیگران محبوب و سلبریتی است که در زمانه افول سینما به نمایش خانگی کوچ کردند. از سوی دیگر، شاید بتوان گفت یکی از دلایل مهجور ماندن و عدم استقبال عامه مردم به آثار عباس کیارستمی همین نبود بازیگران مطرح و استفاده از نابازیگرانی بوده که به طور کلی توده مردم را به صرافت دیدن آثار نمیانداخت. انتخاب و معرفی زوج شکیبا و ایزدیار برای نخستینبار در این فیلم نیز مزید بر علت بود تا کنجکاوی مخاطبان برای تماشای این دو بازیگر سینما دوچندان شود.
بازیگری و قدرت هنرپیشگی: «هوتن شکیبا» و «پریناز ایزدیار» به ترتیب جزو پرکارترین و محبوبترین بازیگران مرد و زن سینمای ایران هستند که انتخاب نخست بسیاری از فیلمسازان برای جلب توجه تماشاگران هستند؛ حال تصور کنید حضور همزمان این دو نفر در یک فیلم به عنوان زوج هنری، این میزان توجه و جذابیت را دوچندان خواهد کرد.
در کنار اقبال و استقبال ظاهری از این دو بازیگر، قدرت هنرپیشگی شکیبا و ایزدیار مزید علت شده تا میزان تاثیرگذاری نقشهای فرهاد و پروانه در این اثر تا حد زیادی مورد قبول و باور مخاطبان قرار گیرد زیرا بار اصلی قصه بر عهده این دو نفر بوده و میزان موفقیت یا عدم موفقیت فیلم نیز به طور طبیعی به حضور موثر این دو بازیگر بستگی داشته که آمارها و نظرهای کاربران بعد از تماشای فیلم، دلالت بر رضایت بخشی از مخاطبان از فیلم به دلیل نقش آفرینی خوب این دو بازیگر بوده است.
تبلیغات: تجربه نشان داده تبلیغات زبانی و بازگوکردن خاطرات و احساسات مثبت فیلمها به دوستان و نزدیکان، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین راههای تبلیغ فیلمها در سینمای ایران است که به شدت نسبت به دیگر انواع تبلیغات شهری، محیطی و تلویزیونی موثرتر عمل میکند.
این اتفاقی است که در بسیاری از موارد نادیده گرفته میشود و صاحبان فیلمها بر این باورند با تبلیغات در پلتفرمها و رسانهها بیشتر میتوانند کسب درآمد کنند در حالی که مردم بهترین مبلغها در سینما برای فروش فیلمها محسوب میشوند.
از سوی دیگر، موفقیت در جشنواره فیلم فجر و کسب سیمرغهایی مهم چون بهترین فیلم، بهترین بازیگر، کارگردان و جایزه مردمی نیز در سالهای اخیر به عنوان برچسب خوبی برای کسب اعتبار و کیفیت فیلمها بوده و باعث موفقیت حداقلی بسیاری از این آثار شده است؛ چنانچه در زمینه بازیگری، هنرپیشهای که به تازگی سیمرغ گرفته نسبت به سالهای پیشین خود، دستمزد بیشتری طلب میکند؛ به طور کلی جوایز فجر در اعتباربخشی به عوامل سینمایی موثر بوده است.
با اینکه در سال ۱۴۰۰ جایزه بهترین سیمرغ مردمی یا سیمرغ تماشاگران به فیلمی اهدا نشد اما ملاقات خصوصی در روزهای اولیه برگزاری جشنواره پیشتاز تصاحب این جایزه بود و به نظر میرسد اگر این جایزه اهدا میشد، بیشترین رضایت مردمی از فیلم ملاقات خصوصی صورت میگرفت.
ایده، قصه و اجرا: ایده پرداختن به ملاقات خصوصی در زندان که با نام اصلی ملاقات شرعی شناخته میشود ایده جذابی است که در سینمای ایران، سوژه جدیدی به شمار میآید و در ملاقات خصوصی نیز به خوبی از آن بهره گرفته شده است. فیلمنامه ملاقات خصوصی با اینکه حفرههایی در ارتباط با انگیزههای رابطه عاشقانه و کنشمندی شخصیتها دارد، توانسته فضای احساسی و هیجانی قابل قبولی را خلق کند که به ویژه در بخش دراماتیک و عاطفی آن با اقبال مخاطبان روبرو شده است.
فیلمنامه و ریتم ملاقات خصوصی در برخی اوقات دچار سکتهها، چرخشها و لکنتهایی میشود اما در مجموع توانسته از عهده روایت، قصهگویی و همراهی برانگیزی با شخصیتها برآید. ملاقات خصوصی را باید یک ملودرام اجتماعی خواند که در کنار فضای عاشقانه و رمانتیکی که خلق کرده خواسته و توانسته بخش زیادی از مشکلات اجتماعی مربوط به زندانیان و ماجرای انتقال مواد به داخل زندان و مافیای آن را تبیین کند. در این بخش نیز شاهد نوآوریهای جذابی در داستانپردازی بودیم که در سینمای تجاری و بدنه ایران، کمتر نمونه قابل اعتنایی از آن میتوان سراغ گرفت.
اصولا یکی از ویژگیهای فیلم ماندگار و مخاطبپسند، داشتن پایان جذاب و باورپذیر است که به نظر میرسد ملاقات خصوصی موفق به انجام آن شده؛ با وجود اینکه در زمان جشنواره فیلم فجر انتقادهایی به پایان فیلم وارد شده بود و پایانبندی فیلم را تا اندازهای غیرمنطقی و سورئال عنوان کردند، خوشبودن پایانبندی ملاقات خصوصی و رسیدن فرهاد و پروانه که یک مسیر ادیسهوار و رفتوبرگشتی را برای این وصال طی کردند، به مذاق عمده مخاطبان فیلم خوش آمده است.
البته فیلم با حرکت دوربین به سمت پنجره و نشان ندادن فضای بیرون، انتظار را که تماشاگر میکشیده را نافرجام میگذارد تا مشخص شود ملاقات خصوصی لزوما برای باج دادن به تماشاگر، تمهیدات اجرایی و متنی خود را در نظر قرار نداده و پشت رفتارها و کنشهای شخصیتها و حرکت دوربینها، منطق و اهداف فرمیک نهفته بوده است.
نظر شما