آنها دیگر علاقه چندانی به تشکیل زندگی مستقل از خود نشان نمیدهند. پژوهشگران، گسترش بحران اقتصادی جهانی را از عوامل اصلی این روند میدانند.
جوانان آلمانی، امروزه ترجیح میدهند بیشتر در خانه و با خانواده خود زندگی کنند تا مستقل. این نتیجه پژوهشی است که اداره فدرال آمار این کشور، چندی پیش منتشر کرده است. این پژوهشگران، گسترش بحران اقتصادی، کمبود شغل و بالارفتن هزینه زندگی را از عوامل اصلی "دلبستگی" جوانان به خانه و خانواده ارزیابی میکنند.
در فرهنگ آلمانی، به جوانانی که به سن قانونی رسیده و هنوز زندگی مستقلی دست وپا نکرده باشند، اغلب "غیرمستقل"، "راحتطلب" یا "بچهننه" میگویند. ترک خانه پدری یا مادری، نشانه آمادگی پذیرش مسئولیت و "بزرگ شدن" است. "هتل ماما"، اصطلاح طنزآلودی است که معمولاً در مورد "کانون گرم خانواده" بهکار برده میشود. بر اساس نتایج آمار اداره فدرال آمار آلمان، در ۳۷ سال گذشته تا کنون، شمار فرزندان ارشدی که حاضر به ترک "هتل ماما" نبودهاند، از ۲۰ درصد به ۲۹ درصد رسیده است.
روند استقلال جوانان
"روند استقلال" جوانان آلمانی از دهه ۷۰ تا کنون، روند پر پیچ و خمی بوده است. این جوانان در ابتدای این دهه و تحت تأثیر جنبش دانشجویی، فردای روز رسیدن به سن قانونی بار و بندیل را میبستند و با کرایه اتاقی در یک "خانه اشتراکی" یا اجاره آپارتمانی کوچک، زندگی مستقلی را آغاز میکردند. در اوان دهه ۱۹۹۰، شیوه زندگی آنان تغییر کرد: چون «این نسل با پدر و مادرها تفاهم داشتند، در خانه میماندند و پولشان را صرف خرید لوازم مورد نیاز خود و استفاده از وقت آزادشان میکردند.» در آغاز قرن بیست و یکم، ولی علت دیگری برای زندگی مشترک پدر و مادرها با فرزندانشان رخ کرده: بیپولی! پدر ومادرها، جوانان را برای "ترک کانون گرم خانواده" زیر فشار قرار نمیدهند، هرچند که این همزیستی همیشه هم مسالمتآمیز نیست.
استقلال یا عدم استقلال؟
اقامت این جوانان در "هتل ماما"، در حال حاضر دیگر نشانه "عدم استقلال" نیست. اگر استقلال به معنای رتق و فتق امور مالی و اجتماعی باشد، جوانانی که در خانه والدین خود زندگی میکنند، به شهادت آمار، تمامی مسئولیت رسیدگی به امور خود را خود به عهده میگیرند. از آن گذشته، آماری هم وجود دارد که نشان میدهد فرزندانی که سالهاست خانه و کاشانه پدری یا مادری خود را ترک کردهاند، هنوز "مستقل" نشدهاند و مادر "نگران"، باید آپارتمان آنان را تمیز و کارهایشان را روبهراه کند.
دیرکرد عمومی
با اینحال جوانان آلمانی نسبت به گذشته "دیرتر بزرگ میشوند." آمار نشان میدهد که نسل جدید دیرتر از نسل پیش، به استقلال اجتماعی و مالی دست مییابد. یکی از پژوهشگرانی که در گردآوری این آمار شرکت داشته، میگوید:«این که جوانان دیرتر از پیش زندگی مستقلی را شروع میکنند، نشانه این است که نمیتوانند پیوندهایشان را قطع کنند. این جوانان تازه، وقتی شریک زندگی پیدا کردند، خانواده را ترک میکنند. در نتیجه از آغوش یک خانواده به آغوش خانواده دیگری میروند.»
به گزارش دویچهوله، یکی دیگر از دلایلی که جوانان آلمان دیرتر "از آب و گل در میآیند"، این است که خانوادهها از نظر مالی کمتر میتوانند آنان را در این راه یاری دهند. بیشتر آنها از عهده پرداخت شهریه سنگین دانشگاه و اجاره ماهانه اتاقی در "کوی دانشگاه" برای فرزندان خود برنمیآیند. این فرزندان، حتی کسانی که شغلی آموختهاند، باید همچنان در "هتل ماما" بمانند، چون نمیتوانند کار پیدا کنند. از اینرو به تحصیل ادامه میدهند تا تخصصهای بیشتر و بهتری کسب کنند.
دخترها، "مستقل"تر از پسرها
بر اساس نتایج اداره فدرال آمار آلمان، دخترهای جوان دو سال زودتر از مردان، "هتل ماما" را ترک میکنند: تنها ۴۲ درصد از زنان ۲۲ ساله در سال ۲۰۰۵، با خانواده خود زندگی میکردند. این رقم در بین مردان ۲۴ ساله، در همین سال تا ۴۸ درصد میرسید.
در حال حاضر، ولی حتی دخترهای جوان هم دیرتر میتوانند زندگی مستقلی برای خود دست و پا کنند:«چون اغلب این دختران هستند که با معدل خوب دیپلم میگیرند و بعد به تحصیل خود ادامه میدهند.»
جامعهشناسان پیش بینی میکنند که شمار "جوانان خانهنشین" در آینده، به دلیل وجود بحران اقتصادی افزایش خواهد یافت. دیر نیست که این تابلو، زینتبخش سر در اغلب "هتل ماما"های آلمان بشود: «اتاق خالی موجود نیست!»