این نخستین بار پس از 61سال تحمیل اسرائیل به منطقه است که یک مقام اسرائیلی از این وحدت رویه و نگرانی سخن میراند و جالب اینکه هیچ کدام از کشورهای عربی موسوم به محور اعتدال از زمان انتشار این خبر تا این لحظه، واکنشی در قبال آن نشان ندادهاند که خود میتواند نوعی تایید همین اخبار و سخنان باشد.
برای واکاوی این سخنان باید به آخرین سفر جان کری، چهره دموکرات و رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا اشاره کرد. دقیقا 2ماه پیش کری طی توری منطقهای، با برخی از رهبران اسرائیلی و عرب منطقه دیدار کرد و در پی آن، در سخنانی در مرکز خاورمیانه سابان در مؤسسه بروکینگز از همین نگرانی مشترک عربی اسرائیلی پرده برداشت و آن را فرصتی تاریخی برشمرد که میباید آن را مغتنم شمرد.
از نظر جان کری، ظهور ایران بهعنوان قدرتی منطقهای باعث ایجاد نگرانی برای کشورهای عربی میانه رو و اسرائیل شده است و از زمان شکلگیری اسرائیل در خاورمیانه تاکنون اینهمه کشورهای میانهرو عربی و اسرائیل نگرانی مشترک نداشتهاند. در واقع منتقل شدن نقطه نگرانی از اسرائیل به ایران فرصتی تاریخی است که میباید از آن بهره برداری کرد.
جان کری در آن سخنرانی به ضرورت ترسیم نقشه راه منطقهای جدیدی اشاره کرد که براساس آن، هر کدام از کشورهای خاورمیانه و از جمله سوریه و ایران دو دشمن دیرینه استراتژیهای اسرائیل و آمریکا درمنطقه میباید نقشی را برای پیشبرد آن به کار گیرند.
از نگاه وی، نزدیک شدن به ایران به بهانه گشودن باب مذاکره و پایان دهی به اختلافات بر سر برنامه هستهای آن از طریق ابزارهای دیپلماتیک، علاوه بر ترمیم چهره آمریکا – که پس از به راه انداختن دو جنگ افغانستان و عراق بهعنوانی کشوری جنگ طلب در نگاه افکار عمومی قلمداد میشد - ایران را به دام انداخته و میتوان از این رهگذر، قدرت و نفوذ آن در منطقه را مهار یا خنثی ساخت. از همین روست که ایالات متحده از ایران برای حضور در کنفرانس مربوط به افغانستان دعوت کرد.
سوریه بهعنوان متحد استراتژیک ایران نیز میباید اینگونه مهار شود. کری به رهبران آمریکا توصیه میکند که مذاکره با ایران و سوریه باید در حد مذاکره بماند و نباید فراتر رود و مثلا به امتیاز دادن منجر شود. براساس دیدگاه کری، مهار ایران و سوریه، مهار گروههای مقاوم هممحور آنها را در پی خواهد داشت. اقبال کشورهای محور اعتدال به سوریه و نیز سفرهای پی در پی مقامات آمریکایی به این کشور و اشاره لندن به امکان مذاکره با حزبالله لبنان در همین راستا صورت گرفته و میگیرد.
اما این نقشه راه منطقهای جدید - که سوای نقشه راه کنونی میان اسرائیل و فلسطین است- در حد همان نقشه راه خواهد ماند چرا که کری در سخنان خود به تحقق این صلح هیچ اشارهای نکرد و راه حلی در این زمینه ارائه نداد.
اکنون 2ماه از این سخنرانی گذشته است و دقیقا همزمان با سالگرد تحمیل اسرائیل به منطقه، نتانیاهو و همزمان با وی، جفری فلتمن از مسئولان وزارت خارجه آمریکا از همین نگرانی مشترک سخن میرانند و گویی زمینه برای اعلام آن بهصورت رسمی و از طریق مقامات رسمی فرا رسیده است.
سوای تمامی این رویدادها، باید به سفر محرمانه لئون پانتا، رئیس سیای ای آمریکا به اسرائیل و سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به قاهره طی روزهای گذشته اشاره کرد. پانتا در اسرائیل به پرونده هستهای ایران پرداخت و سفر نتانیاهو به مصر هر چند با عنوان واکاوی روند صلح در خاورمیانه صورت گرفت اما در نهان بیش از آنکه به این روند پرداخته شود، به بسیج کردن کشورهای عربی میانهرو علیه محور موسوم به ممانعت یا مخالف در منطقه یعنی ایران و سوریه پرداخته شد. قرار است باراک اوباما طی ماه آینده میلادی عازم مصر شود و در قاهره درباره روند صلح سخنرانی کند.
براساس برخی خبرهای منتشره، اوباما در این سخنرانی از طرحی آمریکایی پرده برخواهد داشت که براساس آن، روابطی عادی میان کشورهای عربی و اسرائیل آغاز خواهد شد و حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین مادریشان از ابتکار عمل صلح عربی – برای راضیکردن اسرائیل به پذیرش این ابتکار عمل – ساقط خواهد شد و در مقابل، آمریکا نتانیاهو را به توقف شهرکسازیها در کرانه باختری ملزم خواهد کرد و دولتش را به پذیرش مذاکره براساس تشکیل 2کشور واخواهد داشت.
علاوه بر اینها، بیتردید اوباما از نگرانی مشترک کشورهای عربی و اسرائیل بهعنوان بهترین گزینه برای تحقق صلح یاد خواهد کرد – البته در پشت پرده - و ضمن به فال نیک گرفتن آن، به پرونده هستهای ایران اشاره کرد و از ضرورت مهار قدرت این کشور سخن خواهد راند و بدین ترتیب با جلب خاطر آزرده محور میانهرو منطقه، به آنان اطمینان خواهد داد که نزدیک شدن به تهران نه به بهای انزوای محور میانهرو بلکه خدمتی برای این محور خواهد بود.
میبینید که چگونه آرمانهای فلسطینیان پس از 61 سال مبارزه برای پایان دادن به اشغالگری، به ابزاری برای منزوی سازی ایران و تثبیت وجود اسرائیل در منطقه بدل میشود و به توقف شهرکسازیها و کشاندن نتانیاهو به میز مذاکره و نه تحقق صلح تقلیل مییابد؟ مسئلهای که کشورهای میانه رو عربی و دولت اوباما از این رویدادها بهعنوان دستاوردی بزرگ در روند صلح خاورمیانه سخن خواهند راند. در هر صورت باید به انتظار سفر آتی اوباما به مصر و نتانیاهو به واشنگتن نشست تا بخش دیگری از این پازل کامل شود.