مهدی امیری که در گردهمایی مدیران سازمان بازرسی کل کشور- بهمنظور نظارت بر کیفیت و حسن جریان امور دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری- سخن میگفت، ادامه داد:مستحضرید که خط و نشانهایی در این زمینه کشیده شده است تا شیطنتهایی بهصورت سخت افزاری و نرم افزاری در آستانه انتخابات صورت بگیرد.
وی تاکید کرد: البته دستگاههای اطلاعاتی اشراف کاملی به اینگونه مسائل دارند اما سازمان بازرسی بر حسب وظیفه قانونی خود در انتخابات اینگونه مسائل را پیگیری خواهد کرد.
اتفاقاتی از قبیل آنچه دیروز در دانشگاه امیرکبیر افتاد. دیروز خبر این بود: یکی از نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری که برنامه سخنرانیاش در دانشگاه امیر کبیر موفق به کسب مجوز نشده بود، با گشایش درهای این دانشگاه از سوی دانشجویان حامی، وارد محل سخنرانی شد.
همزمان مدیرکل روابط عمومی دانشگاه امیرکبیر اعلام کرد که این سخنرانی و تجمع از نظر دانشگاه کاملا غیرقانونی است.
مسئولان دانشگاه پیش از آن نیز گفته بودند که براساس تصمیم هیأت نظارت بر تشکلهای اسلامی دانشگاه، با سخنرانی نامزد مذکور در دانشگاه امیرکبیر، در روز چهارشنبه 13 خرداد موافقت شده است.
اما رسانههای بیگانه و همچنین رسانههای وابسته، اتفاقات دیروز را به تشنج و حتی زد و خورد(!) در دانشگاه امیرکبیر تعبیر کردند.
اتفاق دیگر اما بین تماشاگران 2 مسابقه اخیر فوتبال افتاد. الفاظی که هواداران نامزدها در دقایق پایانی -و شاید در اثر فشار روانی باخت در مسابقه- از روی سکو به هم و به نامزد رقیب اعطا میکردند، هرگز یکجا از این عده شنیده نشده بود.
این فشار را اما نباید مختص تماشاگران استادیوم دانست،بلکه ریشههای آن را در روزهای انتخاباتی بهار 88 و در رفتار و گفتار – بهاصطلاح- نخبگان فرهنگی ومطبوعاتی و حتی فکری و فلسفی باید جست.
بداخلاقیها و بددهنیهایی که در قالب یک محاکمه غیابی در برخی روزنامهها تحریر و منتشر میشوند، از آنچه در ورزشگاه دیده میشود، عریانتر است؛ آن هم به قلم کسانی که خود را سرآمد حوزه اندیشه، ادبیات و فلسفه میپندارند.
بیتوجهی به جایگاه رسانهای و فکری که فرد –به حق یا غیرآن- در آن قرار گرفته و بیحسی نسبت به تاثیر گفتهها و نوشتهها بر امنیت اخلاق سیاسی مردم، تاوانی خواهد داشت که دامنه آن از 2 یا 3 هفته آینده و 4 سال پس از آن فراتر خواهد بود.
با مطالعه تطبیقی رفتارها در «آستانه» انتخابات، شدت و حدت این رفتارها از جانب همان نخبگان و هواداران تحتتأثیر آنها، تابعی است از تخمین جهتگیری مردم به سمت نامزد رقیب. بیم افزایش آرای رقیب هرچه بیشتر، عصبیت عدهای هم برای ترور شخصیت نامزد رقیب فزونتر.
اما آیا این عصبیت محصولی زشتتر از این هم میتواند داشته باشد؟ محصولاتی که حتی دیدن فهرست آنها هم برای خوانندگان تاریخ این کشور در نسلهای آتی شیرین نخواهد بود.