همه قتل‌هایی که اتفاق می‌افتد با نقشه قبلی نیست و همه افرادی که به اتهام قتل دستگیر می‌شود، قاتلان بالفطره نیستند؛ بلکه وضعیت روحی بد و موقعیتی نامناسب و کمی بدشانسی دست به دست یکدیگر می‌دهند تا یک موضوع ساده به یک فاجعه تبدیل شود. این ماجرای جنایت های پیش پا افتاده است.

درگيري خياباني

همشهری آنلاین - حوادث: «قتل بخاطر بوق زدن، جنایت بخاطر جای پارک، آدم کشی برای یک انگشتر و ...» اینها انگیزه‌هایی عجیب اما واقعی برای ارتکاب جنایت است که در بعضی از پرونده های جنایی ثبت شده. همه قتل‌هایی که اتفاق می‌افتد با نقشه قبلی نیست و همه افرادی که به اتهام قتل دستگیر می‌شود، قاتلان بالفطره نیستند؛ بلکه وضعیت روحی بد و موقعیتی نامناسب و کمی بدشانسی دست به دست یکدیگر می‌دهند تا یک موضوع ساده به یک فاجعه تبدیل شود. این ماجرای جنایت های پیش پا افتاده است.

جنایت در صف مرغ

این روزها مقابل بعضی از مرغ فروشی‌ها صف تشکیل شده است و مردم مرغ را با قیمت دولتی خریداری می‌کنند. هرچند اغلب شهروندان با کمی صبر و حوصله در صف می ایستند و با رعایت حقوق دیگران مرغ مورد نیازشان را خریداری می‌کنند؛ اما همیشه شرایط همین طور آرام نیست. درست مثل حادثه ای که چند روز قبل در صف یکی از همین مرغ فروشی‌ها در جیرفت اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که مردی که از آشنایان صاحب مرغ فروشی بود دو مرتبه بدون رعایت نوبت جلو رفت و مرغ خرید و همین موضوع باعث اعتراض سایر افرادی شد که در صف منتظر بودند. یکی از آنها اما اعتراض سفت و سخت‌تری کرد و همین موضوع باعث درگیری شد. با وجود اعتراض شهروندان این مرد باز هم مرغ را بدون نوبت خرید و رفت اما دقایقی بعد در حالی که یک چاقو در دست داشت به مرغ فروشی برگشت. او آمده بود تا با افرادی که اعتراض داشتند حمله کند اما آن موقع فقط آن فردی که بیشتر به او معرض بود حضور داشت. او باچاقو ضربه ای به دست فرد معرض زد و او را مجروح کرد اما این جوان ساعتی بعد از انتقال به بیمارستان به دلیل خونریزی شدید جانش را از دست داد. این جنایت هولناک در شرایطی اتفاق افتاد که به گفته شاهدان هنگام درگیری فقط ۶ نفر در صف ایستاده بودند و اگر متهم به قتل کمی صبر می‌کرد چنین حادثه ای اتفاق نمی‌افتاد.

قتل بخاطر جای پارک خودرو

جنایت‌های پیش پا افتاده یکی دو مورد نیست. با جستجو در اخبار حوادث می‌توان موارد بیشتری را پیدا کرد. نمونه اش قتل مردی جوان بخاطر جای پارک خودرو است که مدتی قبل در اصفهان اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که به پلیس خبر رسید دو جوان با یکدیگر درگیر شده اند، اما یکی از آنها که ۳۵ سال داشت به دست دیگری به قتل رسیده است. اطلاعات اولیه نشان می‌داد که قاتل و مقتول با یکدیگر همسایه بودند و سالها در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند و معلوم نبود چه انگیزه ای باعث رخ دادن این جنایت شده است.

وقتی متهم به قتل پس از ۴ روز فرار در قزوین دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت ضمن اعتراف به قتل در اظهاراتی عجیب مدعی شد که به دلیل درگیری بر سر جای پارک دست به جنایت زده است. او در اعترافاتش گفت: مدتی بود به دلیل کمبود جای پارک با همسایه مان دچار اختلاف شده بودم. روز حادثه بر سر همین موضوع با یکدیگر درگیر شدیم و چون او فحاشی کرد، من هم خونم به جوش آمد و چاقوی ضامن داری که همیشه در جیبم بود را در آوردم و چند ضربه به او زدم و فرار کردم.

درگیری مرگبار بر سر بوق زدن

یکی دیگر از پرونده های قتلی که بخاطر هیچ و پوچ تشکیل شد به پرونده قتل بخاطر بوق زدن مربوط می‌شود. ماجرا از این قرار بود که چندی قبل به پلیس اصفهان خبر رسید مردی جوان در یکی از خیابان‌های شهر بر اثر شلیک گلوله به قتل رسیده است. آنطور که چند شهروند می‌گفتند راننده یک خودرو با مقتول درگیر شده و با شلیک گلوله او را به قتل رسانده بود. یکی از آنها گفت:‌ مقتول و راننده دیگری بر سر موضوع نامعلومی با هم درگیر شدند. هر دو نفرشان درحالی‌که خیلی عصبانی بودند از خودرو پیاده و با هم درگیر شدند که ناگهان قاتل با اسلحه یک گلوله شلیک و فرار کرد.

کاراگاهان با شناسایی هویت متهم به قتل پی بردند که او فردی سابقه‌دار است که پیش از این در سال۸۸ در درگیری با چند نفر از دوستانش، یکی از آنها را با چاقو به قتل رسانده اما با وجود محکومیت به قصاص توسط اولیای دم مقتول بخشیده و در نهایت آزاد شده است. افسران پلیس با ردزنی متهم توانستند متهم را در آمل دستگیر کنند. او که شغلش مسافرکشی بود وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد و گفت: روز حادثه در حال مسافرکشی بودم که بوق‌های پشت سرهم یک ماشین اعصابم را به‌هم ریخت و ناگهان شروع به فحاشی کردم. راننده طرف مقابل هم به‌خاطر فحاشی با من درگیر شد. هر ۲نفر از ماشین‌های‌مان پیاده شدیم. او چوب دستی خود را ازماشین بیرون آورد و من هم با کلت کمری که همراهم بود به طرفش نشانه رفتم و شلیک کردم.

قتل ۱۷۵۰ ریالی

باورش سخت است اما چندی قبل راننده یک خودرو کارگر پمپ بنزینی در ورامین را بخاطر ۱۷۵۰ ریال به قتل رساند. اما این حادثه تلخ چگونه رقم خورد؟ ماجرا از این قرار بود که راننده یک خودرو مدتی قبل برای پرکردن باک خودرواش به پمپ بنزین رفته بود که در آنجا بر سر مبلغ ۱۷۵۰ ریال با کارگر پمپ بنزین دچار اختلاف شد. او به دلیل نداشتن پول خرد نمی‌خواست این مبلغ را پرداخت کند اما کارگر پمپ بنزین مصر بود که این مبلغ را دریافت کند. آنها بر سر همین مبلغ اندک با یکدیگر درگیر شدند اما با پادرمیانی چند نفر درگیری به پایان رسید. این اما پایان کار نبود؛ چرا که راننده خودرو که از کارگر جوان کینه به دل گرفته بود ساعت ۵ صبح دوباره به آنجا برگشت و در شرایطی که بجز کارگر جوان هیچ کس در پمپ بنزین نبود با چاقو ضربه ای به کارگر زد و او را به قتل رساند. هرچند متهم گریخته بود اما چند روز بعد دستگیر شد و به قتل ۱۷۵۰ ریالی اعتراف کرد.

یک انگشتر جنایت آفرید

یکی دیگر از قتل های پیش پا افتاده مربوط به قتل پسری جوان به دست دوست صمیمی‌اش است؛ آن هم بخاطر یک انگشتر. پسری جوانی که بر اثر اصابت یک ضربه چاقو دچار خونریزی شده بود ساعتی بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. جوانی که بر اثر اصابت ضربه چاقو به قتل رسیده بود با یکی از دوستان نزدیکش زندگی می‌کرد. مأموران برای انجام تحقیقات سراغ همخانه‌اش رفتند اما او در آنجا حضور نداشت. ماموران در بازرسی خانه مشترک ۲پسر جوان متوجه به هم‌ریختگی آنجا شدند. شواهد موجود در خانه نشان می‌داد که در آنجا درگیری اتفاق افتاده است و رد خون از همانجا تا کوچه امتداد داشت. شواهد به‌دست‌آمده نشان می داد همخانه مقتول در این جنایت نقش دارد و مدتی بعد وی دستگیر شد. در حالی که چند روز از این جنایت می‌گذشت متهم به قتل دستگیر شد و ضمن اعتراف به قتل گفت: دوستم یک انگشتر داشت که هیچ وقت آن را از خودش دور نمی‌کرد. نمی‌دانم این انگشتر چقدر می‌ارزید اما برای او خیلی مهم بود. روز حادثه انگشترش را دیدم که روی میز گذاشته بود. من هم از سر کنجکاوی آن را برداشتم و دستم کردم. همان موقع او آمد و انگشتر را در دستم دید و خیلی ناراحت شد. هیچ وقت او را تا این اندازه ناراحت و عصبانی ندیده بودم. من هم دیدم اینطور شده، انگشتر را از انگشتم درآوردم و به او دادم اما او به من پرخاش کرد و با هم درگیر شدیم و من با چاقو ضربه‌ای به پایش زدم. فکر می‌کردم چون ضربه را به پایش زده‌ام خطری تهدیدش نمی‌کند و فقط مجروح شده است اما بعد فهمیدم فوت شده و از ترسم فرار کردم.

زمینه قتل های آنی چیست؟

قتل های پیش پا افتاده ؛ از قتل بخاطر بوق زدن تا جنایت ۱۷۵۰ ریالی

وقوع قتل های اتفاقی زمینه هایی دارند که برطرف کردن این زمینه ها می‌تواند از تکرار چنین حادثه های تلخی پیشگیری و به سلامت روانی جامعه کمک کند. مریم رامشت، روانشناس و مدرس دانشگاه در این باره به همشهری می‌گوید: در حوادثی مثل قتل بخاطر صف، جنایت بخاطر جای پارک و... می بینیم بین دلیل وقوع جرم و جرمی که اتفاق افتاده تناسبی وجود ندارد، به این شکل که موضوع خیلی کوچک و پیش پا افتاده اما اتفاق خیلی بزرگ است. چنین حوادثی نشان دهنده پایین آمدن آستانه مقاومت و رفتن تحریک پذیری در افراد جامعه است. به این شکل که افراد آنچنان حساس شده اند که کوچکترین اتفاقی می تواند آنها را از حالت عادی خارج کند. مثل ظرف آبی که گنجایش معینی دارد اما سرریز می شود. اگر خشم را درونی کنیم منجر به افسرده می شود اما و اگر بروز پیدا کند و بیرونی شود به پرخاشگری می انجامد.

این مدرس دانشگاه در ادامه درباره زمینه های پرخاشگری می‌گوید: معمولا افرادی که دچار اختلالات شخصیتی و روحی، شخصیت های دوقطبی، اختلالات مرزی و ... هستند از خود رفتارهای هیجانی نشان می‌دهند و ممکن است در بروز چنین رفتاری به دیگران و حتی خودشان آسیب برسانند. گاهی هم علت خشمگین شدن افراد را باید در شرایطی که در آن رشد کرده اند جستجو کرد. اینکه او در چه خانواده ای بزرگ شده و در چه شرایطی زندگی کرده است. در کودکی با خشم والدین یا کودک آزاری مواجه شده و ... همه اینها در بروز خشم افراد موثر است.

رامشت در ادامه به عوامل دیگری اشاره می‌کند و می‌گوید: گاهی هم آسیب های محیط زندگی است که فرد با به این سمت سوق می‌دهد. مثل حاشیه نشینی که افراد را در معرض انواع خطرات قرار می‌دهد. گاهی نیز ممکن است فرد رفتار خشونت آمیز را در گروه هم سالان یا گروه اجتماعی که در آن قرار دارد آموخته باشد و البته از فقر و فشارهای مالی نیز نباید غافل شد. در چنین حوادث تلخی گاهی افراد احساس می کنند حقوق شان رعایت نشده و حق شان ضایع شده و نباید زور را بپذیرد و باید از حقش دفاع کند و در چنین شرایطی گاهی اتفاقی جبران ناپذیر رخ می‌دهد.

این روانشناس درباره اینکه افراد چطور می‌توانند خشم خود را کنترل کنند می‌گوید: همه اینها نشان می دهد که خشم در جامعه افزایش پیدا کرده است. در جامعه روی مسئله کنترل خشم کار نمی‌شود. مثلا در شهر تهران چند مرکز برای کنترل خشم وجود دارد؟ برای کنترل خشم عمومی چه می کنیم؟ البته شاید برخی مسائل غیرقابل کنترل باشد اما می توانیم این آموزش را بدهیم که اگر خشم دارید و از درون منقلب هستید و ... باید چه کار کنیم؟

او در ادامه می‌گوید: کنترل خشم، خودآگاهی، تفکر خلاق، تفکر نقاد، کنترل اضطراب، حل مسئله و ... از جمله مهارتهایی هستند که باید در مدارس و حتی دانشگاهها آموزش داده شود تا جامعه به لحاظ روانی ارتقا پیدا کند. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که اگر کسی خشمش را درونی کند شاید بزهی اتفاق نیفتد اما او دچار افسردگی می شود و به تبع آن ممکن است آمار آسیب زدن به خود بیشتر شود. این شرایط زنگ خطر را در خصوص سلامت جامعه به صدا درآورده است و باید اقدامات عاجلی در این باره انجام داد.

کد خبر 826106

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • امیرحسین بیدار IR ۱۲:۴۷ - ۱۴۰۲/۱۱/۰۱
    1 0
    پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
  • IR ۲۰:۰۴ - ۱۴۰۲/۱۱/۰۱
    0 0
    در ایران مسیر ویژه ی دوجرخه =========موتور سیکلت =========چهار چرخ =========کالسکه ی اسبی =========6چرخ تا =========18 چرخ و انتقال کارخانه ها نداریم. شهر سازی استاندارد بین المللی نداریم تقاطع غیر هم سطح به تعداد کافی نداریم ولی برخورد + و درگیری و تصادف داریم. کاری که خارجی ها یپیشرفته از مدتها پیش عیب یابی و راه حل برای ان درست نمودند.و ایران از انها عقب افتاد.
  • GB ۱۲:۵۲ - ۱۴۰۲/۱۱/۰۲
    1 0
    امیر حسین از شر شيطان این شيطان بد بخت این انسانها بودند همدیگه کشتند چه ربطی به شيطان داشت همه کار می‌کنیم میندازیم گردن شيطان