محمد حسین قریب، دو فصل بدون قهرمانی مربیگری امیر قلعهنویی را تحمل کرد تا در سال سوم، استقلال برای اولین بار به قهرمانی لیگ برتر دست یابد.
در لیگ پنجم و درست پیش از جام جهانی 2006 آلمان؛ در روزهایی که از امیر قلعهنویی به عنوان یکی از مربیان برتر ایران یاد میشد و او دیگر مربی تیمهایی چون برق تهران و حتی استقلال اهواز نبود.
او کسی بود که استقلال را بعد از پنج فصل به قهرمانی رساند. قلعهنویی کسی بود که بعد از ناکامی تیم ملی در جامجهانی آلمان، نامش حتی در بین نامزدهای مربیگری تیم ملی قرار گرفت.
برانکو ایوانکوویچ، سرمربی وقت تیم ملی بعد از این اتفاق و پس از چهار سال، در شرایطی که بدون حضور محمد دادکان و حمایتهایش نمیتوانست ادامه دهد، از آلمان به کرواسی بازگشت.
در این روزها برکناری رئیس فدراسیون توسط رئیس سازمان تربیت بدنی و اساسنامه بدون تغییر فوتبال، فدراسیون فوتبال را تا آستانه تعلیق پیش برد و سازمان تربیتبدنی به جای انتخاب رئیس جدید فوتبال برای فدراسیون، سرپرست منصوب کرد.
داریوش مصطفوی، سرپرست جدید با شعار «خرد جمعی» برای انتخاب سرمربی تیم ملی دست روی گزینههای ایرانی گذاشت که یکی از آنها امیر قلعهنویی بود. به گفته مصطفوی، قلعهنویی با خرد جمعی انتخاب شد تا سرمربی استقلال، بعد از پیادهکردن برنامه سه سالهاش در این باشگاه، راهی تیم ملی شود.
خروج قریب، ورود نجف نژاد
صمد مرفاوی، دستیار همیشگی قلعهنویی در استقلال فراتر از آنچه که در گذشته بود، پیش رفت. با رفتن قلعهنویی به تیمملی، تصمیم بر این شد که استقلال با مربیگری مرفاوی در لیگ ششم شرکت کند.
البته به خاطر صمیمیت بین قریب و قلعهنویی، سرمربی تیم ملی هم در استقلال باقی ماند. قلعهنویی به عنوان رئیس سازمان فوتبال باشگاه استقلال منصوب شد. در حالی که گفته میشد این مربی به طور مستقیم در کار مرفاوی دخالت میکرد و به نوعی به این مربی خط میداد. لیگ ششم برای استقلال، اینچنین شروع شد؛ تیمیکه نشانی از تیم قلعهنویی نداشت. تیم مرفاوی برخلاف تیم قلعهنویی بود و ظاهرا توجهی به نمایش قابلقبول نداشت. استقلال لیگ ششم تیمی نتیجهگرا بود، طوری که خیلی زود به صدر جدول رسید.
پیش از شروع فصل، کشمکش در سیستم مدیریتی باشگاه کار را برای ادامه همکاری قریب دشوار کرده بود. بحث واگذاری این تیم به وزارت رفاه مطرح بود و این، بحث روز بود. به این ترتیب، قریب نیز راهی به جز رفتن نیافت و جالب بود که مقداد نجفنژاد مدیرعامل این باشگاه منصوب شد؛ کسی که انتقادهای بسیاری را برانگیخت. با این وجود، برای لیگ ششم آماده شد. استقلال در این فصل بازیکنانی چون فراز فاطمی و علی علیزاده را به خدمت گرفت که هیچ یک بازیکنان درجه یک لیگ به حساب نمیآمدند.
در عین حال، استقلال با مربیگری مرفاوی در گرفتن نتیجه موفق بود و تا مدتها در صدر جدول قرار داشت. تنها ناکامی این تیم در اواسط فصل، باخت در شهرآورد بود. گرچه بعد از این مسابقه مرفاوی گفت: «ما به قهرمانی لیگ فکر میکنیم. به اینکه در حال حاضر 12 امتیاز از پرسپولیس پیش هستیم و این برای استقلال موفقیت خوبی است.»
استقلال در کوران بازیهای این فصل به حضور در لیگ قهرمانان آسیا هم فکر میکرد. برنامه قلعهنویی این بود که یونگ، کمک آریهان در پرسپولیس را به استقلال بیاورد که اینگونه شد.
21 بهمن ماه سال1385 آخرین مهلت کنفدراسیون فوتبال آسیا برای ارسال اسامی تیمهای شرکتکننده در لیگ قهرمانان بود. اما استقلال که ظاهرا خودش را برای این مسابقات آماده میکرد، ناگهان با خبری تکاندهنده روی خروجی سایت AFC روبهرو شد.
به این ترتیب که باشگاه استقلال به دلیل ارسال نکردن فهرست بازیکناش به مقر AFC نمیتواند در لیگ قهرمانان آسیا شرکت کند. این اتفاق در زمان مدیریت نجفنژاد افتاد و با خود حاشیههای زیادی را به بدنه این تیم تزریق کرد. استقلال دیگر از آن روند صعودیاش فاصله گرفت؛ تیمی که با سایپا رقابت نزدیکی داشت و در 8هفته افت حریف جایگاه مناسبی در صدر جدول پیدا کرده بود، کمکم از صدر جدول فاصله گرفت.
فتحاللهزاده، حجازی و کریمی
سه هفته مانده به پایان لیگ در شرایطی که استقلال وضعیت مناسب گذشته را نداشت، تغییرات مدیریتی، فتحاللهزاده را به عنوان مدیرعامل جدید معرفی کرد. او که امیدوار بود استقلال در سه هفته پایانی، قهرمانی را به هواداران هدیه کند، ظاهرا خبر نداشت که در روزهای فروپاشی این تیم، پا به باشگاه استقلال گذاشته است.
البته استقلال 4 امتیاز از سایپا پیش بود اما مسابقه رودر رو با تیم سایپا کار دست آبیها داد. علی دایی، سرمربی سایپا در ورزشگاه آزادی با سه گل استقلال را از قهرمانی ناامید کرد. در این حالت، اختلاف دو تیم به یک امتیاز رسید اما استقلال دیگر همان تیمی نبود که به قهرمانی فکر کند. این تیم به پیکان هم باخت و دست آخر با پاس مساوی کرد. جالب اینکه علاوه بر قهرمانی سایپا، استقلال اهواز دوم شد، پرسپولیس سوم و استقلال به عنوان چهارمی دست یافت.
به این ترتیب،لیگ ششم هم به پایان رسید و فتحاللهزاده فرصت را برای تغییرات مناسب دید. او که علاقه عجیبی به ناصر حجازی دارد، بازهم استقلال سال 76 را با این مربی به یاد آورد و حجازی دوباره به این باشگاه بازگشت.
در فصل نقلوانتقالات بازیکنانی چون آرش برهانی، محسن بیاتینیا و مهرداد پولادی را به خدمت گرفتند. البته پژمان منتظری را هم از چنگ سپاهان درآوردند.
با این وجود، استقلال با مدیریت فتحاللهزاده و مربیگری حجازی مثل گذشته نبود و نتایج ضعیف استقلال در لیگ هفتم، سبب شد فتحاللهزاده در اواسط فصل به دنبال راه دیگری باشد. مدیرعامل استقلال فیروز کریمی را انتخاب کرد.
کسی که در آن روزها سرمربی استقلال اهواز بود اما وسوسه حضور در استقلال تهران را داشت وهر نحوی بود، میخواست از اهواز بیرون بیاید. ابتدا برادران شفیعزاده گمان میکردند که باشگاه همنام هیچگاه چنین کاری نخواهد کرد. اما کمکم موضوع جدی شد و کریمی با بهانه بیماری همسرش به تهران آمد.
حتی خبرنگاران محل جلسههای پنهانی این مربی با فتحاللهزاده را هم کشف کردند و دوربین برنامه 90، وقتی از کریمی درباره حضورش در استقلال پرسید، گفت: «ما برای خرید ماشین اینجا جمع شدیم...»
با همه اینها، کریمی اواخر نیم فصل اول سرمربی استقلال شد و فتحاللهزاده در مورد حجازی گفت: «اگر قرار باشد، حجازی از استقلال برود، من هم میروم.» و به این ترتیب، حجازی هم عنوان جدید مدیر فنی را یدک کشید. در حالی که فیروز کریمی در همان هفتههای اول نشان داد که استقلال، تیمی چون استقلال اهواز نیست، نتایج ضعیف استقلال همچنان ادامه داشت.
کریمی دراینباره گفت: «در تعطیلات نیم فصل، روی تیم کار میکنیم تا استقلال به شرایط ایدهآل بازگردد. کاری میکنم که منچستریونایتد هم نتواند این تیم را شکست دهد.» وعدههای این مربی اما عملی نشد و نیمفصل دوم هم برای هواداران استقلال ناامیدکننده بود.
کریمی، چشم به جام حذفی دوخته بود؛ جایی که گرچه برنده بود اما استقلال در جریان مسابقه هیچگاه برنده نبود و معمولا در ضربات پنالتی پیروز میشد. در عین حال، حضور کریمیحاشیههایی هم داشت و آن اختلاف با برخی بازیکنان بود. از جمله پیروز قربانی که تهدید به جدایی کرده بود. مسائلی که در هفتههای آخر کریمی را در شرایط ویژهای قرار داده بود و این تیم بعد از باخت به پاس همدان دستخوش تغییرات شد.
نکته اینجا بود که در حضور حجازی، فتحاللهزاده تصمیم گرفت قلعهنویی را به سمت مربیگری استقلال منصوب کند. این در شرایطی بود که قلعهنویی سرمربی مس کرمان بود و مسئولان این باشگاه به قدری از این مربی راضی بودند که حاضر به چنین انتقالی نبودند. با این وجود، قلعهنویی پس از پایان لیگ هفتم، دوباره سرمربی استقلال شد.
ناکامی فتحاللهزاده حضور واعظ آشتیانی
فتحاللهزاده با قلعهنویی هم به جایی نرسید. استقلال در شروع لیگ هشتم
به قدری ضعیف بود که باز هم دستخوش تغییرات شد. در دفعات گذشته، گرچه به گمان مدیریت این مربیان بودند که استقلال را به یک تیم معمولی تبدیل کرده بودند، این بار مدیریت طعم برکناری را چشید.
فتحاللهزاده بعد از شش هفته از استقلال رفت و رئیس فدراسیون دوچرخهسواری به دلیل رابطه خوبش با سازمان تربیت بدنی، مدیرعامل استقلال شد. حضورش توام بود با یک پیروزی غیرمنتظره. این تیم توانست استقلال اهواز را با شش گل از پیش رو بردارد.
شاید این از خوش شانسی آشتیانی بود که استقلال از آن به بعد روند رو به رشدی داشت و از قعر جدول فاصله گرفت. این روند تا هفتههای پایانی ادامه داشت و تنها افت آخر فصل این تیم، شانس ذوب آهن را در هفته آخر بیشتر کرده بود.
اما باخت حریف مقابل فولاد و پیروزی استقلال مقابل پیام، در عین ناباوری همگان و البته قلعهنویی، استقلال را برای دومین بار قهرمان لیگبرتر کرد.
حال همانطور که انتظار میرفت اختلاف قلعهنویی و واعظ آشتیانی حکم به جدایی این مربی داد و مدیرعامل استقلال که هفتههاست از فدراسیون دوچرخهسورای جدا شده، صمد مرفاوی را بهترین گزینه برای مربیگری استقلال انتخاب کرد؛ این بار اما بدون حضور قلعهنویی.