همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: امروز در نهمین روز از جشنواره تئاتر فجر، نمایش «چند روایت نامرتب» در سالن سایه تئاترشهر اجرا میشود. این نمایش کار مشترک محمد لارتی و کامران شهلایی است و جزو چند نمایشی است که برای اولین بار در جشنواره روی صحنه میروند. محمد لارتی در این گفتوگو از نوشتن و تمرین و اجرای این نمایش در جشنواره میگوید:
در باره نمایش گفته شده مسئله اصلی آن تنهایی است. این تنهایی چه معنایی در کار شما دارد؟
نمایش چند روایت نامرتب یکی از دغدغههای ذهنی من و کامران شهلایی بود. موضوع برمیگردد به مسئله بسیار مهم تنهایی که سبک و شیوه زندگی امروزی بشر است. چه در ایران و چه در هرجای جهان. نمایش در باره انسانهایی است که سبک زندگی مدرن و تکنولوژی باعث تنهاتر شدن و دور شدن آنها از زندگی جمعی شده است. این برای من و آقای شهلایی همیشه دغدغه بوده است.
از روند تمرین و رسیدن به اجرا بگویید.
نوشتن و تمرین این کار حدود ۶ ماه طول کشید. نوشتن متن را ۶ ماه پیش به شکل کارگاهی شروع کردیم که البته کل کار توسط آقای شهلایی نوشته شد، اما به شکل تجربی و کارگاهی. این کار را برای اجرای عمومی کار کردیم، ولی درخواست شرکت در جشنواره را هم دادیم که پذیرفته شد.
نمایش همانطور که اسمش هم توضیح می دهد، ساختار اپیزودیک دارد. چرا این شکل را انتخاب کردید؟
ما میخواستیم زندگی شخصیت اصلی نمایش را در سه دوره نمایش دهیم و شرایط زندگی جوان امروز و آنچه را با آن درگیر است، تصویر کنیم. قصد داشتیم در مقاطع مختلف زندگی شخصیت را نمایش دهیم و به همین دلیل بهترین گزینه همین ساختار اپیزودیک بود که اجازه میداد در زمانهای مختلف با این شخصیت روبهرو شویم.
در این نمایش سه شخصیت زن هم حضور دارند. این سه شخصیت چه کارکردی در نمایش دارند؟
در هر اپیزود ارتباط شخصیت مرد با یکی از این زنها بررسی میشود و در این ارتباط است که این شخصیت را بیشتر میشناسیم.کار ما یک بستر اجتماعی دارد، اما در قالب طنز روایت میشود. با توجه به این که مخاطب برای ما مهم است و میخواهیم حتما با کار ارتباط برقرار کند، کار را در فضای طنز طراحی کردیم و سعی کردیم آن را با مشخصههای طنز اجتماعی آماده کنیم تا مخاطب با آن ارتباط کامل برقرار کند.
شما کار را به صورت مشترک با کامران شهلایی کارگردانی کردهاید. این کارگردانی مشترک چطور پیش رفت؟
من و آقای شهلایی بیشتر نمایشهایمان را با هم کارگردانی کردهایم و از این کار هم راضی هستیم. اشتراکات فکری و ذهنی زیادی با هم داریم که باعث میشود بتوانیم راحت با هم کار کنیم. چون هم نسل و هم سن هستیم و تجربیات مشترک زیادی از نظر زیست اجتماعی داریم. هر دوی ما متولد کرمانشاه هستیم و به تهران مهاجرت کردهایم و این باعث شده فکرهایمان خیلی به هم نزدیک باشد. از نظر کارگردانی و تقسیم کار هم باید بگویم کارگردانی تئاتر کار گستردهای است و با مشغلههای کاری که برای همه وجود دارد، هماهنگ کردن همه چیز برای یک نفر کار واقعا سختی است. در تئاتر ما کارگردان باید همه کار از تدارکات گرفته تا تهیه فضای تمرین و کار کردن با بازیگران و روتوش کار و هر هماهنگی دیگری را خودش انجام دهد. به دلیل همین گستردگی کار به نظرم کارگردانی مشترک کار را دلچسبتر میکند. به شرط این که با هم تفاوت داشته باشند.
برای رسیدن به اجرا چه مشکلی داشتید؟
مشکل خاصی نداشتیم. دو ماه برای تمرین وقت داشتیم و سعی کردیم در همین مدت با برنامه ریزی و هماهنگی و همراهی گروه کار را پیش ببریم. به همین دلیل دوست دارم از گروه اجرایی تشکر کنم که درست مثل یک خانواده در کنار ما بودند. تئاتر کار گروهی است و همه چیز در آن به گروه بسته است. رفتار و همراهی گروه باعث میشود کار راحت تر و به شکل درست تری پیش برود و خوشحالم که در چند روایت نامرتب این گروه همراه را کنارمان داشتیم.
وضعیت اجرای عمومی چطور میشود؟
این کار را به تئاترشهر پیشنهاد دادهایم و خواستیم امروز اجرا را ببینند و اگر شرایط مهیا بود اردیبهشت و خرداد در این مجموعه اجرا داشته باشیم.
نظر شما