زمانی که در آخرین کنسرت استاد شجریان به حضور دو ساز جدید (که ایشان شخصا طراحی کرده بود مژده داده شد، عکس العملها از نوعی کنجکاوی شادمانه حکایت داشت و جنبه های دیگری از قریحه استاد بزرگ ما در سایر زمینههای هنری، غیر از آوازایرانی(همچون خوشنویسی و سنتور نوازی و قرآئت قرآن) آشکار شد.[صراحی؛سازی که شجریان طراحی کرد و ساخت]
استفاده از سازهای نو در موسیقی ایران رویدادی نو نیست.. باقر خان رامشگر (کمانچه کش معروف عهد ناصری) کمانچه بزرگ و بلند و 6 سیمهای ابداع کرده بود و اسم آن را «مجلس آرا»گذاشته بود و آن را در بزمها ایستاده مینواخت.
کلنل علینقی وزیری با فراموش کردن عود (سازدیرینه ایرانی که با نام اصلی بربط که بعد از دوران صفویه از ایران مهاجرت کرده و به قلمرو امپراتوری عثمانی فرمانروایی می کرد) به جهت نیاز به ایجاد و کارسازی صدای بم مورد نیاز در ارکستر، تارباس را طراحی کرد و به کار گرفت.
در دهه 30 سازهای عود و قانون وارد ارکسترهای ایرانی شدند و بعدا تکنوازی با آنها نیز رواج گرفت. تمامی سازهای مهم غربی همچون ویلن و پیانو و گیتار و انواع سازهای بادی مثل کلارینت (قره نی) و فلوت از دوران قاجار و پهلوی به تدریج مورد استقاده قرار گرفتند.
سی تار هندی نیز در دهه چهل توسط مرحوم مهرپویا به کارگرفته شد. تب آکاردئون نوازی در دهه سی و چهل همه گیر شده بود و...[گزارش همشهریآنلاین از نشست تحول در سه دهه سازسازی]
این روند کماکان ادامه دارد. گاهی با نگاه به اصالت های بومی (قیچک آلتو، کوزه، دمام، دف، تار، دهل، تنبور و دوتار و...) و گاهی با ابداع و مخلوط کردن سازهای گذشته و جدید (قیچک آلتو، سنتورباس، سلانه، شورانگیزو..) گاهی هم نوعی وام گرفتن و مبادله فرهنگی (طبلا، سیتار، ساکسیفون و درام).
oلاصه هم از سر نیاز و هم از سر تفنن و هم از سر نوگرایی صرف و جلب توجه از طریق متفاوت بودن، این رشته سر دراز دارد و خواهد داشت و برپایی نمایشگاه سازهای ابداعی و حضور برخی از بزرگان عرصه نوازندگی و حتی استاد شجریان در این همایش از دراز دامن بودن این عرصه حکایت میکند.[گزارش همشهریآنلاین از دومین روز نشست همایش سازهای ابداعی]
مسئله از آنجا آغاز شد که بزرگمرد آواز ایران، در جشن سالیانه خانه موسیقی علاوه بر معرفی سازهایی که ابداع کرده بود، مباحثی راجع به آکوستیک ساز و اصول ساخت ساز بیان کرد که بعضا با انتقاد اهل فن و خبرگان این رشته مواجه شد و از آنجا که شجریان در این رشته شناخته شده و صاحب تجربه نیست، بنا بر این قدری سخنانش به گوش سازندگان ما گران آمد. [گزارش همشهریآنلاین از جشن نهم خانه موسیقی]
استاد البته از پای ننشست و چندی قبل در ابراز نظری به شدت تهاجمی در پاسخ به برخی پرسشهای سازندگان ساز سخنان دیگری گفتندکه آتش این اختلافات را تیزتر کردند.[شجریان،برخی سازسازان نجاران خوبیاند]
شکی نیست که شچریان با بزرگترین نوازندگان موسیقی محشور بوده، صدای بهترین سازهای موجود در گوشش طنین انداخته و خود صاحب کاملترین سازجهان (یعنی حنجره انسانی) و بهترین ساز و نوازنده مدل ایرانی این ساز است. اما این باعث نمیشود که ایشان بگوید«سازندگان ما بیشتر نجارهای خوبی هستند تا سازندگان خوب»
یک مجسمه ساز را که از چوب اثری هنری میآفریند در نظر بگیرید. درست است که ابزارهایی که استفاده میکند با سازنده مبلمان استیل یکی است، ولی پایین آوردن و خفیف کردن کار او که نیاز به بینش هنری دارد، در سطح مبل ساز و نجار (که بیشتر در و پنجره و کمد و کتابخانه می سازد) نوعی توهین و حمله به شخصیت هنری او محسوب میشود. آیا انصاف است که تارسازان و سه تار سازان ما را که برای تداوم سنت از چوب درخت توت برای ساز ساختن استفاده میکنند و خاک و گرد این چوب (که حاوی ترکیبات سیانور بوده و به شدت برای بعضی حساسیت زاست) دمار از روزگار نیمی از آنها در میآورد و با اره و مغار و تیشه و چکش و رنده و سمباده سر و کار دارند و لباس کار میپوشند و ماسک به چهره می زنند تا از خشک چوب و خشک سیم وخشک پوست، آوای دوست را بیرون بکشند و تقدیم نوازندگان و طالبان هنر آسمانی و ملکوتی موسیقی کنند، نجار نامید و به این سخن دل آنها را آزرد، انهم از سوی قافله سالار موسیقی ایران؟
ایشان فرمودهاند« من تحقیق میکنم، ساز فروش نیستم» اینجا نیز به تلویح و تلمیح مقام و موضع بالاتر خود را از شان سازسازی تاکید فرموده و منظورشان هم از ساز فروش قطعا، فروشندگان مغازههای راسته بهارستان نیست، بلکه سازندگان ساز را هدف گرفتهاند و علاوه بر عنوان«نجار» آنها را به لقب سازفروش نیز مفتخر ساختهاند.
استاد بزرگ! مگر فروختن محصولات هنری، خواه ساز باشد، خواه بلیت کنسرت یا سی دی، و کاست و کتاب و رمان و نقاشی اشکالی دارد؟ مگر خود شما کنسرت نمیدهید و بلیت نمیفروشید و حتی یک شرکت مستقل برای این کار ایجاد نکردهاید که سی دی و کاست و دی وی دی کارها را به فروش نمیرسانید و از سالها زحمت هنری خود منتفع نمیشوید؟
در قسمت دیگر، ایشان شرایطی برای سازنده خوب قائل شده و معتقدند سازنده خوب باید خوب ساز بنوازد، استودیو برود و کنسرت بدهد. صد البته اگر سازندهای در این حد از توانایی باشد خیلی بهتر است ولی آیا اگر هنرمتدی در این سطح باشد، عمر خود را در کارگاه سازسازی خواهد گذراند و دستهای خود را با اره و مغار و رنده و سمباده و لاک الکل تباه خواهد کرد؟ یا اینکه سازندهای تفننی (و نه تمام وفت و حرفهای) محسوب خواهد شد؟ از تنی چند انگشت شمار که بگذریم آیا یحیی، قنبری، و عشقی و استرادیواریوس و سازندگان گمنام ویلن ابتالیایی قرون شانزدهم و هفتدهم (که هنوز کسی به گرد پای آنها نمی رسد) استودیو رفته و کنسرت میدادند؟ اصولا یک استودیو و میکروفون خوب باید صدا را همانطور که گوش مستعمین میشنوند به آنها عرضه کند و توجه غیرعادی و رایج به میکروفون و عمل آوری صدا در استودیو باعث مسخ صداهای کلاسیک و سنتی و خروج آنها از اصالت میگردد.
خیر استاد عزیز، سازنده ساز خوب باید اصول اصالتهای کار خود را خوب بشناسد، چوب را خوب بشناسد، تناسبات سنتی و خوش آیند در شکل ساز و صدای درست را خوب بشناسد و از همه مهمتر در تعامل دائم با نوازندگان و اهل هنر باشد.
معروف است که مرحوم یحیی سالی یکبار، همه نوازندگان معتبر تار را دعوت میکرد و ناهاری میداده و نظر آنها را درباره تارهایش جویا میشده و آن سازی راهم که متقفا میگفتند بد است ، میانداخته توی تنور و میسوزانده! عکس یکی از آن جلسات هم در کتاب سرگذشت موسیقی مرحوم روح الله خالقی موجود است که ده بیست نوازنده تارهای او را بدست گرفتهاند و او در گوشه عکس با تیشه و پیش بندی نشسته است. یحیی نه به ساز زدن معروف بود، نه«کنسرت» میداد، نه« استودیو» میرفت. ولی یک تار ساز جاودانه است که به قول مرحوم فرهاد دلشاد ساز فروش سازشناس، بییش و پیش از همه یک زیبایی شناس تمام عیار بوده است؛ هم از لحاظ صوت و هم از لحاظ فرم ظاهری و رعایت تناسبات صحیح و روز به روز بر قدر و قیمت ساخته هایش افزوده میشود.
جناب شجریان برای حضرتعالی نیز که در رشته تخصصی خود به قلهای رفیع و دست نیافتنی رسیدهاید، توفیق روز افزون در سایر رشته های تفننی و تحقیقی خود آرزومندیم و انشاءالله که روزی در تمام ارکسترهای ایرانی ساز ابداعی شما استفاده شود و برگ زرین دیگری به افتخاراتتان افزوده شود، ولی خواهش میکنیم با این جایگاه رفیع، از نقد و نقادی خود را مصون ندانسته و بر آشفته نگردید و از شکستن دل زحمت کشترین اهالی موسیقی (به مفهوم فیزیکی کلمه) پرهیز فرمایید. دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی.
سایه تان بر سر موسیقی ایران، پایدار باشید.
*مهرداد ترابی - سه تارنواز و عضو کانون مدرسین خانه موسیقی