اندکی بعد از چهارراه «امیریه-گمرک» به سمت شرق در خیابان مولوی، در جبهه شمالی، بر سرکوچهای که مسجد معروف «مشیرالسلطنه» با ساعت معروفش، واقع شده و خودنمایی میکند، تابلونوشته کوچه «شهید تشکری موحد» نصب شده که نام قدیم این کوچه «بلورسازی» است؛ همان کوچهای که به یکی از زیباترین سازههای چوبی تهران منتهی میشود: چهارسوی چوبی.
در میان جهیزیه مرحوم مادرم، 2عدد بشقاب چینی روسی بود که در 4سمت درونی این دو بشقاب، چهره یک مرد سبیل از بناگوش دررفته دیده میشد و مرحوم پدر با اشاره به این تصاویر میگفت: کار روسها و انگلیسیهای پدرسوخته است. پشت بشقاب، با خط کج و معوجی نوشته شده بود: کرتوسوف بزرگ! و گویا در دوران تزارها، تولیدکننده این نوع چینی در روسیه، شخصی به نام کرتوسوف بوده و خود را بزرگ میپنداشته!
سالها گذشت تا اینکه در دهه ۴۰شمسی، پدر خانهای کوچک خرید و هنگام اسبابکشی، بار دیگر چشمم به این دو بشقاب افتاد و از پدر پرسیدم: این آقا کیه؟! که گفت: بیکفایتی به نام ناصرالدینشاه که به درد لای جرز هم نمیخورد و چون امیرکبیر دستور داده بود کالای روسی و انگلیسی دیگر وارد کشور نشود و در داخل آنها را تولید خواهیم کرد و از آنجا که چینی و بلور انگلیسی و روسی باکیفیت بود و اسباب فخرفروشی دارندهاش را فراهم میکرد، خریدوفروش اینگونه ظروف در زمان امیرکبیر قدغن شد. او برای مقابله با روسها و انگلیسیها، کارخانه بلورسازی را بیرون خندق راه انداخت تا از ورود کالاهای آنان جلوگیری کند و به تلافی این کار، روسها و انگلیسیها، دست به یکی کردند و این بلور، چینی و بارفُتَن(نوعی شیشه نیمهشفاف و ضخیم) را باکیفیت بالا و تصویر ناصرالدینشاه ساختند و مجانی روانه کشور کردند و چون «دولت امیر مستعجل» بود، بعد از رفتن او، اینگونه بلورجات و چینیها، قیمت پیدا کردند و عتیقه شدند و بعد هم که بلورسازهای وطنی دیدند این کار مورد استقبال مردم است، آن را تقلید کردند که هنوز هم ادامه دارد!
شادروان میرزا محمدتقیخان امیرکبیر برای قطع وابستگی به کالاهای خارجی و بهخصوص بلور و چینی، دستور داده بود کوزه قلیان، استکان و نعلبکی، سرقلیان و انواع و اقسام ظروف گلی، سفالین و شیشهای در کارخانه بلورسازی ساخته شود و سرقلیان و کوزه قلیانهای ساخته شده در قم از خاک خاص این شهر به قیمت یکشاهی در اختیار رجال و درباریان قرار گیرد و احدی هم حق استفاده از اجناس خارجی را ندارد. او حتی از میرزا یوسف مستوفیالممالک خواست تا سرقلیان چینی انگلیسی خود را که به قیمت ۱۲تومان خریده بود به کناری نهاده و از سرقلیان «یک شاهی» تولید داخل استفاده کند و مستوفیالممالک بهعلت ارادت به امیر چنین کرد.
اما امروز، کافی است چرخی در بازار بلور و چینی در خیابان شوش و تیمچه بازار و لوستر در خیابان ۱۵خرداد بزنید و به چشم خود ببینید که همچنان عکس این شاه ایران برباد ده را روی لاله، جار، کوزه قلیان، استکان و نعلبکی و امثالهم حک میکنند؛ بدون اینکه بدانند چرا چنین میکنند.
اهالی قدیمی چهارراه امیریه-گمرک، هنوز این کوچه را با نام قدیمیاش مینامند و میخوانند: بلورسازی.
نصرالله حدادی؛ تهرانشناس در یادداشتی با عنوان توطئه در کوچه بلورسازی با یکمرد سبیلو از علت فراگیر شدن عکس ناصرالدین شاه بر روی بلور و استکان های ایران در یک مقطع تاریخی رمز گشایی کرد.
کد خبر 832064
نظر شما