همشهری آنلاین-مژگان مهرابی:قدم به قدم این خیابان عریض و طویل، گلخانه دیده می شود و در همه آن ها علاوه بر گل های آپارتمانی، سبزه و سنبل و سینره پرورش پیدا می کند. برای همین روزهای پایانی سال که از راه می رسد، گلخانه های خیابان پاسدار گمنام شلوغند و پر رفت و آمد. همه جور مشتری از کسبه مغازه ها تا دستفروش برای خرید سبزه می آیند تا سوگلی سفره هفت سین را مهمان خانه های مردم کنند.
خیمه های مشمایی
جلوی گلخانه شلوغ است. چند مشتری برای گرفتن سفارش های خود آمده اند. یکی شان پیگیر سبزه هاست و دیگری از کارگر گلخانه می خواهد گلدان های سینره را داخل صندوق عقب ماشین بگذارد. گلخانه فضای بزرگی دارد و از بیرون می توان به خوبی خیمه های مشمایی که در جای جای گلخانه برپا شده را دید. عسگر امیدی فراداره امور گلخانه را برعهده دارد. می گوید: «هر سال مقدار زیادی سبزه تولید می کنیم. معمولا از گندم و عدس استفاده می کنم. گندم را از یک هفته مانده با پایان سال خیس می کنم و وقتی نیش زد در ظرف می ریزم. اما سبز کردن عدس زودتر است.»سبزه های گندم مخملی تر از سبزه های عدس به نظر می آیند. امیدی فر دلیلش را سرمای ناگهانی چند روز اخیر می داند.او به سال های دور برمی گردد: «تا 20- 30 سال پیش، اینجا سراسر زمین کشاورزی و باغ بود. قنات سلیمانیه معروف از اینجا رد می شد. به همین دلیل هم باغ های سرسبزی داشت. حالا تا چشم کار می کند ساختمان است. با این حال هنوز تعداد زیادی گلخانه در خیابان پاسدار گمنام وجود دارد. 10 – 15 تایی می شود. همه شان سبزه عید درست می کنند.»
درست کردن سبزه مختص ابراهیم نصیری کارگر گلخانه است. او این کار را از مادربزرگ مرحومش یاد گرفته و به قول خودش با عشق و نیت خالص انجام می دهد. نصیری سر حرف را باز می کند: «خدا رحمت کند مادربزرگم را، عادت قشنگی داشت. از دو هفته مانده به عید ماش سبز می کرد. چند کیلو ماش می خرید و با سلام و صلوات می شست و خیس می کرد. بعد جوانه که می زد داخل ظرف می ریخت. نه یکی نه دوتا.... شاید 20 تا ظرف سبزه درست می کرد. وقتی سبزه نیش می زد دورشان را با روبان یا نوار پارچه ای قرمز می بست تا زیبایی شون بیشتر به چشم بیایند.» از حرف هایش استنباط می شود مادربزرگ سبزه ها را برای فروش آماده می کرده اما، امیدی فر از یک سنت نیکو می گوید: «مادربزرگم یکی دو روز مانده به عید سبزه ها را به خانه دوست و آشنا می برد. هدیه می کرد. با این کار اگر کدورتی بود از بین می رفت و رشته محبت بیشتر از قبل محکم می شد. تا زمانی که مادربزرگ زنده بود هیچ کس از اقوام سبزه عید نمی خرید.»
سبزه گندم نماد برکت سفره ها
دیوار به دیوار گلخانه پورقربانی، گلخانه دیگری است. داخل آن پیرمردی روی نیمکت چوبی رو به آفتاب لم داده و نظاره گر کارگرهاست. دنیا دیده به نظر می آید. خودش را محمد تقی علی اکبری معرفی می کند و اینکه از بچگی کارش کار در گلخانه بوده است. می گوید: «همه گلخانه های این راسته سبزه تولید می کنند. کار ما خلوتی ندارد. تابستان بذر سینره می کاریم تا اسفند ماه عمل بیاید. دو هفته مانده به عید سبزه می ریزیم. امسال کمتر از سال پیش ظرف آماده کردیم. قبلا اغلب سبزه گندم و سبزه می بردند. حالا سبزه نارنج مد شده است. گلخانه هایی هم در تهران است که فقط سبزه نارنج تولید می کند چون ماندگاری اش بیشتر است اغلب نارنج می خرند. برای همین خرید سبزه گندم مثل سال های گذشته رونق ندارد.»
او دل خوشی از تغییر سنت ایرانی ندارد و سبز کردن گندم را نماد برکت می داند. علی اکبری مطلب جالبی درباره سبزه تعریف می کند که در کتاب تاریخ ایران باستان خوانده است: «گذاشتن سبزه سر سفره هفت سین، یادگاری است از عهد قدیم. از دوران ایران باستان؛ که رسم بود، یکی دو هفته قبل از نوروز، 12 ستون از خشت خام در کاخ پادشاهان می ساختند و روی هر کدام یک نوع غله می کاشتند. معتقد بودند اگر سبزهها خوب بروید سال پر برکتی است. این سنت زیبا همچنان در خانواده های ایرانی انجام می شود و حال و هوای خوشی ایجاد می کند.گندم و عدس را هم برای برکت و شگونش سبز می کردند. حالا مد کرده اند، سبز کردن گندم باعث هدر رفتن گندم می شود.»
بیشتر بخوانید:بوی بهار در قطعه ۵۳
نظر شما