وی از سال 50 تا 55 دروسی از جمله زبان عربی، انگلیسی و ادیان (مسیحیت و یهودیت)، تفسیر قرآن، فلسفه غرب و فلسفه اسلامی را یاد گرفت و از سال 71 تا 78 رئیس و امام مرکز اسلامی هامبورگ بود.درحال حاضر کارشناس مسائل اروپا و آمریکا ست وآنچه در ذیل آمده گفتوگوی ما با ایشان است.
به عنوان یکی از شاگردان شهید بهشتی در ابتدا کمی از شخصیت ایشان برای ما بگوئید؟
شهید بهشتی دو بعد شخصیتی برجسته داشت، یک بعد شخصیت علمی و بعد، دیگرشخصیت اجتماعی (منش و رفتار) ایشان بوده است.
در بعد شخصیت علمی، ایشان مجتهد بودند و علاوه بر علوم حوزوی در زمینه فلسفه اسلامی و فلسفه غرب نیز تسلط کامل داشتند واز نظر بعد شخصیت اجتماعی ایشان بسیار شخصیت پرجاذبهای داشتند و هرکس با ایشان یکبار مینشست و صحبت میکرد مجذوب و شیفته اخلاق و رفتار ایشان میشد.
در زمینه رفتار اجتماعی، رفتار بسیار خوبی داشتند، با افراد برخورد مناسب و خوبی ایجاد کرده و با هر کس با احترام خاصی گفتوگو میکردند و وقتی با کسی وارد مذاکره میشدند به نظرات و عقیده افراد احترام میگذاشتند و اگر اختلاف نظری با کسی داشتند خیلی مودبانه و با حفظ احترام گفتهها و نظرات خود را مطرح میکردند.
- مبارزات سیاسی شهید بهشتی چگونه بود، آیا روش خاصی داشتند؟
دکتر بهشتی بعد از ترور حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت که عدهای متهم شدند، به توصیه حاجسید محمد خوانساری از کشور خارج و در آلمان مستقر شدند و در آنجا ضمن اداره مرکز اسلامی و امامت مسجد هامبورگ، فعالیتهای سیاسی نیز داشتند.
ایشان بنیانگذار اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمان در اروپا بود که دانشجویان را در آن زمان متحد کردند و جلساتی برای آن دانشجویان داشتند که تا هم اکنون نیز فعالیت این انجمنها ادامه دارد.
مزاحمتهایی نیز در آلمان برای ایشان وجود داشت و ساواک و سفارت شاهنشاهی اعلامیههای ایشان را زیرنظر داشتند و فعالیتهای سیاسی ایشان از نظر آنها دور نبود تا اینکه در یکی از سفرهایی که به ایران داشتند در فرودگاه پاسپورتشان توقیف میشود و در ایران میماند.
- از چه سالی فعالیت سیاسیشان را در ایران آغاز کردند و این فعالیتها چگونه انجام میشد؟
از سال 49 فعالیتهای سیاسی خود را در ایران شروع کردند. ایشان از ابتدا در آموزش و پرورش فعالیت میکردند. -در اوایل طلبگی در قم در مدرسه دین و دانش، زبان انگلیسی تدریس میکردند- در واقع وابسته به آموزش و پرورش آن زمان بودند.ر آن زمان با بعضی از دوستانشان از جمله شهید باهنر تصمیم گرفتند
که تعلیمات دینی و اسلامی را در مدارس سراسر کشور و در مقاطع ابتدایی متوسطه و راهنمایی نوسازی کنند و کتابهای جدیدی نیز برای این دورهها تالیف کردند، آموزش و پرورش آن زمان نیز این کتابها را چاپ کرد، این کتابها در مدارس سراسر کشور تدریس میشد و مطالب بسیار ارزنده و خوبی داشتند یعنی بنیان عقیدتی نوجوانها و جوانها را تامین میکرد، در واقع ساختار دینی آنها را درست میکرد و این کتابها سپس به صورت مجموعهای به نام «شناخت اسلام» به چاپ رسید.
- آیا میتوان گفت که فعالیت سیاسی ایشان هم بیشتر وجهه فرهنگی داشت؟
درست است ایشان بیشتر کارهای فرهنگی و زیربنایی میکردند و فعالیتهای سیاسی تند که مانع فعالیتشان شود را کمتر انجام میدادند، البته کارهای فرهنگی ایشان در راستای اهداف انقلاب بود و به خاطر همین فعالیتها دستگیر و زندانی شدند.
در واقع باید گفت بنیان فرهنگی انقلاب اسلامی را شهید مطهری و دکتر بهشتی انجام دادند، این دو بزرگوار در بین دانشجویان و جوانان و دانشگاهیان کارهای زیادی انجام دادند.دانشجویان و طلاب خاص را برای اهداف مختلف تربیت کردند و در مدرسهای در قم که شهید قدوسی مسئولیت آن را به عهده داشتند برنامههایی را برای طلاب تدوین کردند و تمام کارهای سیاسی را تحت پوشش فرهنگی و تربیتی انجام میدادند.
- دلایل متعددی برای مظلومیت شهید بهشتی بیان شده است. شما فکر میکنید چرا از شهید بهشتی به عنوان شهید مظلوم یاد میکنند؟
در اوایل پیروزی انقلاب مخالفان انقلاب و نظام اقدام به ترور شخصیتهای برجستهای که اطراف امام بودند،کردند و شخصیتهای بزرگی چون شهید مطهری و مفتح را ترور فیزیکی کردند که در کنار این ترور فیزیکی آنها، ترور شخصیتی نیز وجود داشت. ترور شخصیتی آنان اینگونه بود که شایعاتی برای شخصیتهای برجسته نظام درست میکردند.
هر شخصیتی که مقامش والاتر بود، این شایعات در موردش نیز بیشتر بود. یکی از این شخصیتها دکتر بهشتی بود که بهخاطر شخصیت برجستهای که داشت شایعات دربارهاش زیاد بود، مخصوصا در دولت کوتاه بنیصدر که یکی از بحرانهای اوایل انقلاب به شمار میرود، شخصیت ایشان را زیر سؤال بردند و شایعاتی مبنی بر اموال زیاد ایشان و یا مسائل دیگر درست کردند.
در مواردی به خاطر این شایعات شخصیت ایشان در جامعه تضعیف و در واقع پنهان ماند و هیچ کس جرات دفاع از ایشان را نداشت. عنوان شهید مظلوم که امام(ره) به شهید دکتر بهشتی دادند، یعنی اینکه بین خودی و غیرخودی مظلوم واقع شدهاند.
- فکر میکنید اگر امروز ایشان در قید حیات بودند، این شایعات فروکش میکرد یا وضعیت بدتر میشد؟
من در مورد این سؤال برای اینکه پیشگویی نکنم از قراین استفاده میکنم. شخصیت دکتر بهشتی شخصیت جامعی بود چون ایشان از ارکان نظام جمهوری اسلامی و فکر اصلی و مغز متفکر نظام و قانون اساسی بودند و اگر ایشان درحال حاضر نیز در قید حیات بودند کمکم شایعات و دروغهایی که در موردشان وجود داشت واضح و آشکار میشد و مردم پی به شخصیت ایشان میبردند.
ایشان میتوانست نقش مهمی در عرصه اسلام به دنیای اسلام داشته باشد،چون ما برای تبلیغ اسلام به دنیا شخصیتی مانند ایشان کم داریم، زیرا در زمینههای مختلف جامع، عالم، آگاه و مسلط به علوم و حوادث زمان خود بودند. به نظر من شخصیتهایی مانند شهید بهشتی، مطهری و شهید محمدباقر صدر میتوانستند برای جهان اسلام بسیار مفید باشند.
- شهید بهشتی تا چه اندازه اصول اخلاقی را رعایت میکردند؟
در همان موقعیت که بنیصدر رئیس جمهور بود و نتوانست ادامه بدهد و مجلس او را عزل کرد، بعد از آن اتهامات زیادی که متوجه علما و بزرگانی چون شهید رجایی و شهید بهشتی شد، اما دکتر بهشتی بهرغم تمامی این اتهامات هیچگاه از سیاست اخلاقی خود خارج نشدند و حتی در سخنرانیهایش هیچگاه سعی نکردند طرفهای مقابل خود را بکوبند و یا تخریب کنند.
همان سیاست اخلاقی خود را دنبال کردند و هیچگاه از مرز اخلاق و اصول عدول نکردند که بخواهند برای منافع خود حرف نامطلوبی بزنند. حتی نسبت به منافقین یا مجاهدین که بیشترین اخبار و اتهامات را نسبت به ایشان منتشر میکردند، هیچگاه حرف غیراخلاقی و تندی نزدند.
همشهری جمعه