درباره مضرات عدمتشکیل شورای پول و اعتبار طی 2 سال اخیر با دکتر مهدی تقوی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفتوگو کردهایم.
- عدم تشکیل شورای پول و اعتبار چه زیانهایی در پی داشت؟
زمانی که سنگ بنای شورای پول و اعتبار گذارده شد، فلسفه منطقی پشت تشکیل این شورا قرار داشت. هدف از تشکیل چنین نهادی این بود که تصمیمات پولی و بانکی کشور را تنها رئیسکل بانک مرکزی نگیرد و تصمیمگیری با کمک گروهی خبره صورت گیرد.
فلسفه وجودی شورای پول و اعتبار در این مثل قدیمی«یک دست صدا ندارد» و آیه «شاورهم فیالامر» تجلی یافته است. خوب مشخص است زمانی که این شورا را منحل کردند، آن علل وجودی را کنار نهادند و بازوی تصمیمگیری درباره مسائل پولی و بانکی کشور را حذف کردند.
- مهمترین پیامد انحلال شورای پول و اعتبار را چه میدانید؟
در پاسخ به این سؤال، مثالی میزنم. مثلا در مورد تعیین نرخ سود بانکی که وظیفه شورای پول و اعتبار بود، بعد از انحلال آن، دولت و بانک مرکزی یک تنه این وظیفه را عهدهدار شدند و تصمیم به کاهش نرخ سود بانکی گرفتند.
هرچه من و امثال من فریاد زدیم که این کار به سرکوب مالی میانجامد، پسانداز را کاهش میدهد، اقتصاد زیرزمینی را رونق میبخشد، بانکها را به عدمپرداخت وام مجبور میکند و در نهایت به عدمتوسعه بخش مولد محتاج وام بانکی منجر میشود، کسی گوش فرا نداد. حال آنکه در شورای پول و اعتبار، خبرگانی هستند که این حرف را بزنند.
- تشکیل مجدد شورای پول و اعتبار، چه پیامیدارد؟
حالا که دوباره رای به بازگشت شورای پول و اعتبار به بانک مرکزی داده شده، میتوان اینگونه برداشت کرد که این اقدام، نوعی اعتراف به این است که حذف این شورا کار اشتباهی بوده است.
البته دولت هم حتما، استدلالهایی برای انحلال این شورا داشته است.مسئله و مشکل این است که درباره انحلال شورای پول و اعتبار، عجولانه تصمیم گرفته شده که پس از مدتی دوباره مجبور به تشکیل آن شدهاند.