یکی از موارد نقص این شعار، حکایت تئاتریهاست و سالهایی که میگذرد، سالهاست که تئاتریهای کشور برای به تماشا نشستن کارهای یکدیگر نه تنها خواست، بلکه کلی هم رایزنی و تلاش کردهاند اما کاری از پیش نبردهاند!
از یک طرف کارگردانان تهرانی میخواهند که اجرای نمایشهایشان فقط منوط به تهران نباشد و حداقل در چند شهرستان نیز اجرا داشته باشند و از طرف دیگر شهرستانیها نیز که برای دیدن هر نمایش نمیتوانند هزینه کنند و به تهران بیایند امیدوارند امکانی پیش بیاید تا تئاتریهای تهران به شکل تور در شهرهای مختلف نمایشهای خود را برای تماشاگران علاقمند و تازه اجرا کنند، اما تنها این شانس نصیب بعضی از اجراها و در شهرستانهای اندک شده است که به تعداد انگشتان یک دست در کارنامه یک دهه تئاتر پایتخت هم نمیشود.
چند سال پیش که نمایش پرهزینه « فنز» به کارگردانی محمد رحمانیان به اجرا رفت تهیه کننده نمایش قول اجرایش را در اکثر شهرستانها داد اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و احتمالا هم گروه این قول را فراموش کردهاند و هم تماشاگران منتظرش! مسلما تمام کارگردانها از دیده شدن نمایشهایشان در سطح کشور استقبال میکنند و از وجود تماشاگر بیشتر بدشان نمیآید چه بسا که بسیاری از کارگردانها خود پیشنهاد تور اجرا در شهرستانها را دادهاند اما به دلایلی هنوز معلق مانده است.
سیامک احصایی، طراح صحنه و کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه حدود یکسال پیش پیشنهاد داشتن تورهای اجرا را به واحد تئاتر استانهای مرکز هنرهای نمایشی داده است، گفت: «این کار مشکلاتی در پی داشت که دیگر عملا آن را دنبال نکردم. به نظرم 3 مانع در مسیر تحقق این ایده وجود دارد، یکی از موانع برمیگردد به بازیگران، از آنجا که اکثر بازیگران به غیر از تئاتر در تلویزیون و سینما هم مشغول هستند کندن آنها از پایتخت برای زمانی حداقل یک ماه باید با برنامهریزی باشد.
در اکثر اجراها حداقل یکی، دو بازیگر همزمان در حال بازی در سریال یا فیلمی هستند هماهنگی ساعتهای تمرین و اجرا با این بازیگران در تهران کار راحت تری است اما برای اجرا در شهرستان باید بازیگر بقیه کارهایش را تعطیل کند و این در شرایطی اتفاق میافتد که مسئولان تئاتر حداقل خسارت مالیشان را جبران کنند در حالی که تئاتر قادر به پرداخت نصف دستمزدهای آنها در سینما و تلویزیون نیست چه برسد به اینکه آن را جبران کند.»
احصایی عامل دوم را سختی در پیدا کردن حامی مالی برای تامین مخارج اسکان گروههای تئاتری و هزینه حمل و نقل دکور به شهرستانها میداند. او با اشاره به اینکه اکثر کارگردانان حرفهای مانند کیومرث مرادی، آتیلا پسیانی و محمد عاقبتی بارها خواستهاند نمایشهایشان در شهرهای مختلف اجرا شود درباره مشکل سوم میگوید: «یکی از دلایل مهم دیگر به نبود امکانات در شهرستانها برمیگردد.
دکتر قطبالدین صادقی، کارگردان و مدرس دانشگاه نیز با گلایه از ضعف مدیریتی تئاترمان گفت: « معلوم است که هنرمندان از اجراهای استانی استقبال میکنند و هنرمندان مقیم شهرستانها هم از تماشای اجراهای غیرخودی خوشحال میشوند اما جابجا کردن یک گروه تئاتری با دکور و وسایل دیگر نیاز به پشتیبانی مالی و حمایتی از سوی مرکز هنرهای نمایشی و ارشاد شهرستانها دارد. چطور یک گروه 20 نفره حرفهای به شهرستان برود؟ چه کسی منتظرش است؟ چطور تبلیغ میشود؟ مرکز هنرهای نمایشی و ارشاد شهرستانها از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.»
عباس غفاری، دیگر کارگردان تئاتر نیز با بیان اینکه 2 سال پیش از بخش امور استانهای مرکز خواسته است تا نمایش «کبوتری ناگهان» او را به شهرستانها بفرستند در این باره گفت: « نامههای من هنوز هم باید پیش آقای حیدری، مسئول وقت امور شهرستانهای مرکز باشد.
اصرار داشتم اما این نمایش به دلیل فضای حاکمش در استان گیلان و چند استان دیگر با استقبال مواجه میشود که متاسفانه به دلیل فقدان بودجه موافقت نشد. به نظر میرسد غیر از پشتیبانی مرکز هنرهای نمایشی در تهران، اداره ارشاد شهرستانها نیز باید این خواسته را داشته باشند و امکانات لازم را فراهم کنند و هر 2 طرف بودجه برای اجراها را متقبل شوند.
البته خیلی از شهرستانها کل بودجه تئاتر یک سالشان برابر با هزینه یک اجرا در تهران است و در چنین شرایطی ترجیح میدهند که بودجه اندکشان را بین گروههای تئاتری خود تقسیم کنند تا به اجرا شدن نمایشهای پایتخت کمک کنند.
اما غیر از این مسائل یادمان نرود که بعضی از نمایشهایی که در تهران اجرا میشود در خیلی از شهرهای دیگر به دلیل فضای مذهبی یا قومی که وجود دارد اصلا قابل اجرا نیستند و این هم میشود یک دلیل دیگر برای عدم اجرا.»
همشهری استانها