آنها مراودات خود را در حوزه قفقاز افزایش دادهاند. دیدار دیمیتری مدودف، رئیسجمهوری روسیه از جمهوریهای قفقاز و دعوت از رهبران این جمهوریها به کاخ کرملین حکایت از این دارد که مسکو نگاه تازهای به منطقه مهم قفقاز که روزگاری در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی بود، دارد. مدودف که از نوامبر2008 ، چهار بار میزبان روسای جمهوری آذربایجان و ارمنستان بوده بر این باور است که حل بحران قرهباغ چند سال بیشتر طول نمیکشد و این بحران دیری نمیپاید که پایان مییابد. در ماههای اخیر این دیدارها بیشتر شده و حتی هفته گذشته روسیه میزبان روسای جمهوری آذربایجان و ارمنستان در مسکو بود.
رئیسجمهوری جوان روسیه چندی پیش به جمهوری آذربایجان رفت و با الهام علیاف که بر صندلی پدرش تکیه زده است دیدار و گفتوگو کرد.محور این گفتوگوها بحران قرهباغ بود.
2 رئیسجمهوری در کنفرانس خبری در مورد بحران قرهباغ موضع مشترکی گرفتند و از حل و فصل این بحران در آیندهای نزدیک خوشبینانه سخن گفتند.
یک ماه پس از سفر رئیسجمهوری روسیه به جمهوری آذربایجان این بار مدودف میزبان الهام علیاف و البته همتای ارمنی وی، سرژسرکیسیان بود. 3رئیسجمهوری جمعه 28 تیرماه پشت درهای بسته به چانهزنی در مورد بحران قرهباغ پرداختند تا شاید راهحلی مناسب برای پایان دادن به بحرانی که 17سال بر سر قفقاز و همسایههای این منطقه سایه افکنده است، بیابند.
اگرچه هیچ گزارشی از نتیجه این دیدار به بیرون درج نشد اما خبر کوتاه خبرگزاری ریانووستی از زبان سرگئی پریخودکو، مشاور عالی مدودف از دیدار 3رئیسجمهوری بسیار ناامیدکننده است. به هر حال این نشست نیز بهنظر میرسد به مانند 3نشست پیشین بینتیجه پایان یافته است. شنبه 29 تیرماه مدودف روسای جمهوری آذربایجان و ارمنستان را به تماشای مسابقه اسبدوانی دعوت کرد. آنها مسابقه اسبهای زیبا و تندرو را به تماشا نشستند و در پایان مسابقه گفتوگوها دوباره از سرگرفته شد. میهمانی عالی برگزار شد، اما نتیجه گفتوگوها همچنان ناامیدکننده باقی ماند.
بحرانی به قدمت 17سال
بحران قرهباغ از زمان فروپاشی شوروی آغاز شد. در سال 1991 بین نیروهای مرزی آذربایجان و ارمنستان جنگ سختی درگرفت. این جنگ تا سال1994 طول کشید. حاصل این جنگ کشته شدن بیش از 30هزار نفر و آوارگی نزدیک به 2میلیون نفر بود. جنگ اما در سال1994 با آتشبس که با فشارها و میانجیگریهای دیگر کشورها همراه بود بهطور موقت به آتشبس منجر شد. از فردای آتشبس مذاکرات دیپلماتیک برای یافتن راهحلی منطقی برای بحران قرهباغ آغاز شد.
مسئله قرهباغ هماکنون بهصورت موضوع ملی برای هر دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان تبدیل شده است. دولت باکو معتقد است این منطقه جزء خاک جداییناپذیر جمهوری آذربایجان است و باکو هرگز در برابر یک وجب از این خاک که یکچهارم سرزمین جمهوری آذربایجان را تشکیل میدهد کوتاه نخواهد آمد اما ارمنستان مدعی است که ساکنان قرهباغ و هفتمنطقه جدا شده، ارمنی هستند و اکثریت آنها به این زبان سخن میگویند.
در واقع جمهوری آذربایجان تحت هر شرایطی خواستار حاکمیت بر منطقه قرهباغ است. در مقابل ارمنستان که هماینک این منطقه را در تصرف خود دارد در تلاش برای گرفتن بالاترین خودمختاری برای این منطقه است.
تلاشهای منطقهای و بینالمللی برای پایان دادن به این مناقشه پس از گذشت 17سال همچنان بینتیجه باقیمانده است.
تلاشهای روسیه برای حل بحران قرهباغ با توجه به سابقه تاریخی و ماهیتش اندکی مشکوک بهنظر میآید. آیا در پس این تلاشها نیات خیرخواهانه است؟ آیا روسها دنبال صلح در قفقاز هستند؟! با نگاهی ژرف به آنچه در تاریخ حداقل سده گذشته بر ملتهای قفقاز گذشته درمییابیم که ریشه همه این بحرانها در اندیشههای «تفرقهافکن حکومت کن» رهبران کاخ کرملین بوده است.
زخمهای کهنه این سیاست شوم بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سرباز زد و منطقه قفقاز را که بهدلیل وجود اقلیتهای نژادی فراوان به موزائیک اقوام شهرت دارد، شعلهور ساخت. اما این روزها چه شده است که روسها دایه دلسوزتر از مادر شدهاند؟ چگونه است که مسکو 4 نشست پی در پی را برای حلوفصل این بحران تشکیل میدهد؟ برخی از تحلیلگران بر این باورند روسیه در پی آن است که قدرت از دست رفته خود را در منطقه اعاده کند این تنها یک روی سکه است این سکه اما دو رو دارد!
بازی با گاز باکو
امضای قرارداد طرح خط لوله «نابوکو» و مشارکت ندادن ایران و روسیه در این طرح بزرگ گازی بهویژه برای روسها که تامینکننده 45درصد انرژی اروپا هستند بسیار نگرانکننده است. درست از همین روی است که یک مقام ارشد روسی چندی پیش گفت: روسیه برای جلوگیری از اجرایی شدن طرح نابوکو اگر لازم باشد باید بجنگد. نیاز شدید اروپایی به انرژی موجب شده است که آنها راهی جز روسیه برای تامین گاز خود جستوجو کنند. طرح خط لوله گازی نابوکو درست با همین هدف به امضا ترکیه و 4کشور اروپایی رسید.
روسها که پیش از این میتوانستند با موقعیت برتر، تامینکننده انرژی اروپا هر زمان که اراده کنند گلوی اروپاییها را در بازیهای سیاسی فشار دهند اجراییشدن خط لوله نابوکو را بسیار نگرانکننده میدانند زیرا با بهرهبرداری از خط گازی نابوکو از قدرت این کشور در اعمال فشار به کشورهای اروپایی کاسته خواهد شد. بنابراین روسیه در ازای تلاش برای حل هرچه سریعتر مناقشه قرهباغ از دولت باکو انتظار دارد از شرکت در خط لوله نابوکو خودداری کند و در مقابل گاز تولیدی خود را به روسیه بفروشد تا شرکت گازپروم روسی گاز تولیدی جمهوری آذربایجان را به اروپا ترانزیت کند.
به عبارتی سادهتر جمهوری آذربایجان مقداری گاز دارد و دولت روسیه در دستگاه هیأت حاکمه جمهوری ارمنستان از نفوذ بسیار بالایی برخوردار است. درصورتی که مسکو و باکو بتوانند با هم کنار بیابند هر دو در یک بازی برد- برد پیروز میشوند و روسها با خرید گاز جمهوری آذربایجان طرح خط لوله گازی نابوکو را ناکام میگذارند و در مقابل جمهوری آذربایجان در مورد قرهباغ به آرزوهایش میرسد.اما آیا ارمنستان به این سادگی تسلیم معامله آذریها و روسها میشود؟!
مقاومت ارمنستان
وقتی ترکیه با جمهوری ارمنستان چند گام رو به جلو برای عادیسازی روابط برداشتند این ترکها بودند که از همان ابتدا خواهان بازپسدادن سرزمینهای اشغالی جمهوری آذربایجان بهعنوان یک پیششرط اساسی آغاز روابط شدند.
آنکارا در همین رابطه پیشنهادهایی به دولت ایروان داد که براساس آن ارمنستان بخشی از شهرهای اطراف قرهباغ کوهستانی(ناگور نو- قرهباغ) را به جمهوری آذربایجان پس داده و آذریهایی که از این مناطق رانده شدهاند به زادگاهشان برگردند. همچنین اداره قرهباغ کوهستانی به یک نهاد استانی واگذار شود و پس از آنکه وضعیت این منطقه مشخص شد «کلیجار» نیز به آذربایجان برگردانده شود. بر همین اساس، خطوط هوایی و ریلی میان ارمنستان و آذربایجان باز شود و در مرز ارمنستان با قرهباغ کوهستانی، نیروهای بینالمللی مستقر شوند.
ترکیه در حالی این پیشنهادها را بهعنوان یک راهحل ارائه کرد که افکار عمومی ارمنستان واکنش خشمگینانهای نسبت به این طرح نشان داد. مخالفان عادیسازی روابط ارمنستان با ترکیه با برپایی راهپیمایی گسترده در اطراف وزارت خارجه ارمنستان خواستار کنارهگیری دیوید تعلبندیان وزیر امور خارجه شدند. تظاهرکنندگان اعلام کردند دولت با اعلام از سرگیری روابط با ترکیه امنیت ملی کشور را به خطر انداخته است.
پیش از سفر سرژسرکیسیان به مسکو و مذاکره با الهام علیاف هم مطبوعات و رادیو و تلویزیون این جمهوری در موضعی هماهنگ اعلام کردند قرار نیست در این نشست توافقنامهای به امضا برسد.
حساسیت افکار عمومی جمهوری ارمنستان نسبت به موضوع قرهباغ خود گویای این واقعیت است که مقامهای روسی هر اندازه که در دولت ارمنستان نفوذ داشته باشند در مقابل افکار عمومی ارمنی با بنبست روبهرو خواهند شد. از اینرو این گفته مدودف که حل بحران قرهباغ خیلی به درازا نخواهد کشید یک نگاه خوشبینانه به این بحران است. واقعیتها معمولاً در میز دیپلماتیک آشکار میشود. مسئله قرهباغ هماکنون یک مسئله حیثیتی برای دولت و افکار عمومی هر دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان است.
احتمال وقوع جنگ دیگر!
بحران قرهباغ پیچیدگیهای ویژه خود را دارد. از روزی که گروه مینسک متشکل از آمریکا، فرانسه و روسیه از سوی کنفرانس امنیت و همکاری اروپا (OSCE) در سال1992 و با هدف یافتن یک راهحل صلحآمیز شکل گرفت تا به امروز نشستهایی در سطح وزیران و روسای جمهوری ارمنستان و آذربایجان صورت گرفته است اما هرگز نشانههایی از صلح در پی این نشستها دیده نشده است. با این وجود مذاکرات دو طرف براساس توافقنامه مادرید جستهوگریخته پیش میرود. توافقنامه مادرید دربرگیرنده مواردی از جمله خروج نیروهای ارمنستان از مناطق اشغالی جمهوری آذربایجان، تامین امنیت منطقه قفقاز جنوبی، برگزاری همهپرسی در این منطقه، بازگشت آوارگان جنگ قرهباغ به خانههایشان و حضور نیروهای صلح در منطقه است.
با این وجود گروه مینسک پیشنهاد جدیدی به دو طرف داده است؛ براساس این پیشنهاد ارمنستان باید از مناطق اشغالی اطراف قرهباغ کوهستانی عقبنشینی کرده و این منطقه را به جمهوری آذربایجان پس بدهد، در مقابل دولت باکو باید با اعطای جایگاه موقت به قرهباغ کوهستانی موافقت کند. این موضوع موجب زندگی مسالمتآمیز مردم منطقه میشود. در ادامه این طرح آمده است که پس از 5 تا 10 سال از عادی شدن شرایط برای تعیین سرنوشت نهایی قرهباغ کوهستانی، میتوان به همهپرسی روی آورد.
مشکل اما اینجاست که دولت باکو در شرایط فعلی با انجام همهپرسی مخالف است. به هر حال اگر دو طرف همچنان بر مواضع خود پافشاری کنند و نرمشی در سیاستهای خود در این بحران نشان ندهند خطر بروز درگیری دیگری دور از ذهن نخواهد بود؛ بهویژه اینکه بودجه نظامی دو جمهوری در سالهای اخیر افزایش چشمگیری پیدا کرده است.