اینکه این انتظار چگونه در جامعه ما تبیین میشود و مردم چگونه با شناخت و آگاهی منتظر موعود خود هستند، بحثی گسترده است که در گفتوگو با حجت الاسلام مجتبی کلباسی، مدیر مرکز تخصصی مهدویت، برخی از ابعاد این انتظار و آسیب های احتمالی که را متوجه آن است، بررسی کردهایم.
- در نگاهی کلی به موضوع مهدویت، فکر میکنید عوامل مغفول مانده در بحث مهدویت در جامعه چیست؟
یکی از دلایل مغفول ماندن بحث مهدویت در جامعه این است که این قدر این مسئله مهم است که میخواهیم چشممان را به روی اهمیت آن ببندیم و آن را نبینیم. در واقع خواستهایم تا از تحلیل چنین موضوعی فرار کنیم و راحت بنشینیم.
دلیل دیگر این است که انسان وقتی ارزش چیزی را به معنای واقعی نداند آن را ارزان از دست میدهد. بحث مهدویت به حرکت تاریخ و کل جهان و حیات بشر مرتبط است، اگر اهمیت آن و آثار جمعی آن به درستی شناخته شود طبیعتا آن را به راحتی از دست نمیدهیم.
گاهی به بحث مهدویت در جامعه در حد یاد یا تبسم و توجه خلاصه میشود . کمتر به ابعاد اجتماعی آن توجه میکنیم. پس ریشه اصلی مغفول ماندن از این مسئله در جهل و تجاهل نسبت به مهدویت است و اگر اهمیت و آثار موضوع گفته شود طبیعتاً در جایگاه واقعیاش قرار خواهد گرفت.
- فکر میکنید این غفلت از بحث مهدویت چه عواقبی برای جامعه دارد؟
غفلت از هر امر مهمی آثار و تبعات خودش را دارد، اگر انسان از آن حقایقی که بایستی به آنها توجه کند غافل شود، وقتی با واقعیت آن روبهرو شود آمادگی پذیرش آن را ندارد و آسیب خواهد دید.
مثلا هواشناسی پیشبینی میکند در فلان روز و موقعیت سیل میآید کسی که خودش را برای این سیل آماده میکند در بستر رودخانه توقف نمیکند، در جاهایی خطرناک تردد نمیکند و سعی میکند خودش را مجهز کند.
در جریان تاریخ نیز همینگونه است، اگر انسان از آن حقایقی که پیش بیاید غافل باشد و آینده را نبیند با مسائلی روبهرو میشود که اصلاً آمادگی برخورد با آنان را نداردو طبیعی است که نمیتواند از نتایج واقعه منافعی ببرد و دچار خسارت میشود.
- با این شرایط فکر میکنید درجامعه ما تا چه اندازه به بحث مهدویت پرداخته میشود؟
نمیشود گفت که نسبت به این مسئله به طور کلی غفلت شده است.میدانیم که در کشور هیاتها، انجمنها، مساجد، محافل، کتابها، برنامهها و مراسم بسیاری برای بحث مهدویت برگزار میکنند و یک آگاهی نسبی درباره مهدویت وجود دارد، اما این آمادگی در بسیاری از موارد عمق ندارد؛ یعنی مثل دریاچهای است که عمقاش یک بند انگشت است.
اگر میگویم عمق ندارد به این دلیل است که نگاه بسیاری از ما نسبت به مسئله مهدویت نگاهی شبیه کمیته امداد است؛ یعنی فکر میکنیم، امام زمان(عج) یک کمیته امداد است و وقتی حاجت و مشکلی داریم متوجه آن حضرت میشویم.
این مسئله همانند این است که شخصیت پیامبر اکرم(ص) را که رحمتی برای جهانیان است صرفا به این خلاصه کنیم که آن حضرت به مشکلات ما رسیدگی کند . این که صرفا نگاهمان این باشد که حضرت، مقامی نزد خدا دارند و میتوانیم از این مقامشان استفاده کنیم و مشکلاتمان را حل کنیم درست نیست.
در صورتیکه پیامبر(ص) در اصل برای این موضوع نیامده بودند، ایشان آمده بودند ایجاد قسط کنند، تعلیم بدهند و مردم را به رشد و تکامل برسانند. اگر در بحث مهدویت میگویم عمق کم است به خاطر این است که در حد دعا و ثنا و یا جشنی به امام زمان(عج) توجه میشود و به این توجه نمیشود که خدا این موضوع را برای چه چیزی گذاشته است، آخر الزمان چه اتفاقی میافتد، در برابر این وضعیت چه مسئولیتی داریم، در مقابل معرفت امام زمان چه مسئولیتی داریم و اینها همه مسائل عمق بخشی است که نسبت به آنها کوتاهی کردهایم.
- همواره جشنوارهها، نمایشگاهها و همایشهای مختلفی در آستانه ولادت امام زمان(عج) در کشور برگزار میشود، این موارد آیا در شناخت بحث مهدویت موثر است؟
اغلب این جشنوارهها، نمایشگاهها و همایشها به بخش آسان قضیه میپردازند؛ یعنی فقط شور هستند، اما باید بدانیم که شور و شعور باید کنار هم باشند.برگزاری جشنها، پذیرایی و چراغانی در آستانه ولادت امام زمان(عج)، بیشتر یک شور است و به مایهای که بایستی توجه شود معرفت و شناخت امام زمان(عج) است.ما نیاز داریم اگر نیمهشعبان است یک کتاب راجع به امام زمان(عج) بخوانیم.
یک گفتوگوی علمی، سازنده و ارزنده گفته شود. اما به این موارد کمتر پرداخته شده است، چون سختتر هستند. درست است ما به این جنبههای ظاهری نیز نیاز داریم، اما در سطح این جنبههای ظاهری باقی ماندن خسارت است. ما باید این سطح را پشت سر بگذاریم و حرکتهای سریع و نو در عرصههای مختلف صورت دهیم.
- در دورههای مختلف مطالعات وسیعی راجع به ابعاد مختلف مهدویت صورت گرفته است این مطالعات تا چه اندازه با نیاز سنجی از شرایط جامعه بودهاند؟
قضاوت کلی نسبت به این مسئله مشکل است، اما در تحقیقات، اولویت بسیار مهم است.گاهی تحقیق میشود، اما این تحقیق یک تحقیق غیرکاربردی و غیر مثمر است، یعنی ثمره چندانی ندارد. بیشتر مطالعاتی که راجع به بحث مهدویت صورت گرفته ، در حد کارهایی کهنه است.
درواقع حرکت ما در عصری که عصر فیلمها، رمانها، نمایشنامهها، شعر، هنر و داستان است، بسیار کند بوده است. درست است حرکتهای علمی و پژوهشی بسیار ضروری هستند، اما اولویت، نگاه کردن به این است که فعالیت در کدام عرصه ضروریتر است. کدام زبان، زبان بهتری است. باید به این جنبهها توجه ویژه شود.
گاهی تحقیقات تکراری است، حرکتها اساسی و بنیادی نیست و لازم است در این مسئله نهضت فکری صورت گیرد که باید به کدام عرصه بیشتر تکیه شود و بر روی آن سرمایهگذاری کرد.
- بوجود آمدن مدعیان دروغین در موضوع مهدویت چه دلایلی میتواند داشته باشد ؟
اصولا هر حقیقتی به دلیل اینکه حقیقت است کنارش بدلهای باطلی رشد میکند، مثلاً در کنار انتشار اسکناس حقیقی، مقداری اسکناس تقلبی هم پیدا میشود، کنار انبیا که پیامبران حقیقی و واقعی خدا هستند، مدعیان نبوت هم پدیدار میشوند. هر جا که تقاضایی درست و حقیقی وجود دارد ، عرصه برای باطل نیز پدیدار میشود، اینکه آن باطل بیاید خودش را جا بزند و از این تقاضاهای موجود استفاده کند و بهره ببرد.
در خود دین و معارف اهل بیت و قرآن مشخصات امام زمان(عج)، عصر ظهور و نشانههای ظهور ذکر شده است. با وجود این مشخصات، عملاً امکان اینکه کسی بخواهد بدلی پدید آورد و بدلی درست کند، وجود ندارد.
علت اینکه مدعیان دروغین پدید میآیند این است که معرفتها عمق ندارد؛ یعنی تحقیقات راجع به بحث مهدویت در جامعه صورت میگیرد، نظریههای مختلف پدید میآید، ولی چون عمق لازم در آنها وجود ندارد و دقت لازم به موضوع در آنها رعایت نمیشود و همه جانبه به مسئله نگاه نمیشود میبینیم همین مسائل، سر از موضوعات مدعیان دروغین در میآورد.
بنابراین برنامهریزان فرهنگی و تبلیغی و کسانی که در این عرصهها فعالیت میکنند مثل رسانهها، نقش موثر و حساسی دارند.
لذا نگاه استراتژیک و جامع به مسئله مهدویت، اینکه چه میزان بایستی مسئله مهدویت در جامعه مطرح ، و بر روی چه مسائلی تکیه شود، اینها مسائل بسیار حساسی است و اگر توجه نشود عوارض زیادی همچون همین موضوعات مدعیان دروغین خواهد داشت.
وجود این مدعیان در جامعه مانند سم مهلک هستند، یعنی بدترین آسیب به یک عقیده حق، وجود همین مدعیان است که در این عرصه پدیدار میشوند؛ نه اینکه فقط مدعیان امامت در سست شدن اعتقادات مردم موثر هستند. حتی ادعاهای پایینتر مثل اینکه میشود حضرت را دید یا با یک کارهایی خدمت ایشان رسید ولو اینکه این مسائل در جای نظری خود درست باشند، اما وقتی افراط در آنها صورت میگیرد عوارض و مشکلاتی برای جامعه دارند.
میبینیم وقتی فردی به نتایج فرد دیگر نمیرسد عقیدهاش سست میشود، چون اصلا راه درستی را طی نکرده است، از اول اشتباه کرده است، فکر کرده است اگر مثلا چهل شب چهارشنبه برود جمکران حتما امام زمان(عج) را میبیند و میتواند حاجتاش را بگوید و وقتی این فرد موفق نشد باعث سست شدن اعتقادش میشود، اینکه این مسائل از کجا آمده است، چه کسی این حرف را زده است اصلاً ریشه ندارد.
- تا چه اندازه برروی این آسیبها در جامعه کار شده است تا عامه مردم این مسائل را باور نکنند؟
کارهایی برروی آسیبهایی که در عرصههای عرفان و مهدویت است صورت گرفته است، ولی وقتی میشود از این آسیبها جلوگیری کرد که شناختها توسعه پیدا کند. طبیعی است که وظیفه رسانهها، دستگاههای تبلیغی، مبلغان و نویسندگان این است که این مسئله را به خوبی باز کنند، آسیبها و مسببان این آسیبها را به درستی بشناسانند تا ریشه این مسائل خشک شود.
همشهری جمعه