مدیر خوب، فردی است که به افراد کمک کند تا برای منافع فردی خود طوری تصمیمگیری کنند که به نفع مصالح عمومی هم باشد، طرفداران ساز و کار بازار هم عقیده دارند این سیستم میتواند منافع فردی را در مسیر مصالح جمعی هدایت کند.
عدالت به معنای تساوی نیست؛ هر کس این تعریف را داشته باشد، ظلم کرده است. پرداخت مساوی به 2 نفر با کارایی متفاوت عدالت نیست و حتماً در نظام پرداخت و بخشهای دولتی و خصوصی باید قدردانی از نوآوری وارد سیستم شود و با این نگاه بین پیشرفت و عدالت نه تنها تعارض ایجاد نمیشود، بلکه پیشرفت و عدالت قوامدهنده یکدیگر خواهند شد.
عوامل مؤثر در جذاب بودن فضای کسب و کار برای سرمایهگذاری شناخته شده است، ولی اهتمام لازم میخواهد تا تبدیل به مسئله مهم در کشور شود. فضای نامناسب کسبوکار ریشه بسیاری از معضلات در اقتصاد است، ما جمعیت جوانی داریم که نمیشود درباره فرصت سرمایهگذاری فکری نکنیم و وقتی در جای دیگری اثر آن با شکل متفاوت ظاهر شد، راه حل سیاسی، اجتماعی و یا حتی امنیتی پیدا کنیم.
اقتصاد ما از بزرگ شدن سازمانها گریز دارد. این موضوع به دلایل مختلف اقتصادی، فرهنگی و عدمشفافیتها ناشی میشود، ما با کوچک کردن، بنگاههای اقتصادی خود را برای استفاده از مهارتهای بالا محروم میکنیم، باید بر موانع فرهنگی- اقتصادی بنگاهها با تعیین هدف غلبه کنیم.
نگاه اقتصادی سیاسی به بنگاههای بزرگ بدبینانه است، چگونه است در ورزش قهرمانان را قهرمانان ملی میدانیم، اما فرهنگ عمومی ما از قوی شدن در اقتصاد استقبال نمیکند. این موضوع به درآمدهای حاصل از رانت برمیگردد و هنوز در ذهن ملت این تصور وجود دارد که درآمدهای بزرگ از رانت خواری به دست میآید نه خلاقیت و تا این بدبینی هست نمیتوانیم به اهداف سند چشمانداز 20 ساله کشور برسیم.
چگونه ایران میتواند اقتصاد اول منطقه شود، بدون اینکه شرکتهای بزرگ داشته باشیم، لازمه آن شفافیت است و باید افرادی که در رابطه با فرهنگ و اقتصاد فعالیت میکنند، مانند استادان، رسانهها و مدیران فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فضای بدبینی نسبت به تولید واقعی درآمد را اصلاح کنند.
*رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران