- آقای ذاکرزاده! از چگونگی علاقهمندی خود به موسیقی بگویید و این که چطور به این وادی کشیده شدید؟
من ابتدا با نوازندگی ساز تار وارد دنیای موسیقی ایرانی شدم در کنارش آواز هم میخواندم .ولی آواز را به طور جدی در سال 1373در مرکز حفظ و اشاعه شروع کردم .ابتدا نزد استاد شاپور رحیمی با ردیف استاد محمود کریمی آشنا شدم بعد از آن به محضر استاد محمد منتشری در همان مرکز راه یافتم و ردیف استاد اسماعیل خان مهرتاش را کاملا آموختم و در کنار آن سالیانی چند نزد استاد منتشری با لطایف و ظرایف آوازی آشنا شدم .
بعد از آن در خدمت استاد مجید کیانی ردیف استاد عبدالله خان دوامی را فرا گرفتم و با سبک قدما آشنا شدم و یک دوره شناخت موسیقی را نزد ایشان گذراندم. یکی دیگر از اساتید بنده استاد محسن کرامتی یکی از شاگردان خوب استاد محمد رضا شجریان است که نزد ایشان با شیوه آوازخوانی استاد شجریان آشنا شدم.
- هر کار نخستی با برخی دلهرهها و مشکلات خاص همراه است، از این مشکلات و موانع بگویید؟
همچنانکه شما هم اشاره کردید، در انتشار کار نخست مشکلات فراوانی وجود داشت که عمدهترین و اساسیترین آنها توان کم مالی یا کمبود نقدینگی بو دو بقیه مشکلات هم به نوعی با این مسئله در ارتباط بودند و تحت الشعاع آن قرار داشتند.مانند استودیوونوازنده وگرفتاری های شغلی وزندگی و..
یکی دیگر از مشکلات این بود که مجوزکاررادیگربه شخص نمی دادند واکنون هم نمی دهند بنابراین باید به یک شرکت مراجعه میکردیم تا کاررا به آنها بفروشیم وچون آنها کاررا نمی خریدند بنابراین مبلغ قابل توجهی را به آن شرکت پرداخت میکردیم وزمان طولانی ای رادرانتظارمی نشستیم تامجوز صادرشودومشکل دیگربداخلاقی بعضی ازنوازندگان وهنرمندان غیرمرتبط با موسیقی بود کة آن هم برای خودش داستانی دارد که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.
- آیا در خواندن آواز به شیوه یا سبک آوازی خاصی نظر داشتید؟
من در خواندن آوازبه سبک خاصی نظرنداشتم چون این نوع موسیقی را دوست دارم بنابراین همه سبک ها وشیوه های آوازی برای من دوست داشتنی ودلپسندوقابل احترامند ولی از آن جایی که اینجانب درمکتب اساتید مختلف باسبک واندیشه های متفاوت حضورداشتم سعی کردم هرآنچه آموختم بودم وفکر میکردم درست است و درزیبایی وظرافت اثرمهم بود پیش چشم داشته باشم وتوجه کنم حالا دیگراین مخاطب واهل فن هستند که باید داوری کنند که تا چه اندازه به این امرنزدیک شدهام.
- چرا در آواز و تصانیف از اشعار تقریبا تکراری استفاده کردید؟
علت اینکه من برای قسمت های آوازی ازدیوان های دیگر استفاده نکردم این است که من به دیوان حافظ وسعدی خیلی علاقه دارم و دیگر اینکه مضمون ومحتوی شعرآوازمی بایست با اشعارتصانیف وحال وهوای مجموعه آلبوم هماهنگ باشد و درعین حال با قالب آوازی هم سازگارباشد درضمن چون این کارآغازین من بود سعی کردم ازاشعارجاافتاده وآشنا استفاده کنم ولی به نظرمن مهم درست خواندن وادای مطلب است و نه اینکه شعر تکراری باشد یا غیر تکراری.
- با نگاهی به آلبوم شما میتوان حدس زد که کاردر بخشهایی، به خصوص اوج صدای شما با دشواریهایی روبرو بوده است. فکر نمی کنید اگر از ناظر ضبط استفاده میکردید این مشکلات کمتر میشد؟
همچنانکه گفتم آن چه در کار ما نمود داشت ومانع کار درست میشد ،همان مشکل نقدینگی بود که مجبور بودیم ازاستودیویی استفاده کنیم که چه به لحاظ محیط وچه به لحاظ سیستم صدابرداری دچارکمبودونقصان بودونمی توانستیم توقع زیادی داشته باشیم.درمورد صدابرداری مشکل خیلی اساسی نداشتیم.
از طرف دیگر چون این اثرنخستین کارمن بود وحکم معرفی توانایی صدای من به شمار می رفت سعی کردم ازهمه جای صدایم استفاده کنم این بود که خیلی جاها را دراوج خواندم البته حس و حال آن گوشه وفضای شعر این مطلب را می طلبید اما چون کار با شتاب زدگی ضبط شد وسعی کردیم طبیعی وبدور ازکلکهای استودیویی ضبط شود و ناظر هم نداشتیم ودر عین حال خیلی مسائل کار به عهده خودم بود. طبیعی است که کاستیهایی وجود داشته باشد. البته به عنوان تجربه اول فکر میکنم قابل قبول باشد
من به دلیل اینکه این آلبوم از آثار خودم بود طبیعتا تمام بار کار بدوش خودم بود مانندآهنگسازی وشعرتصانیف وطراحی آواز وچیدمان قطعات وبرنامهریزی وخواندن اثرومدیریت کارها وخلاصه دوندگی وهماهنگیهای مربوطه.
من با نوازندگان کار جدای اینکه رابطه کاری داشتیم دوست ورفیق هم بودیم واحساس نیازبه ناظرضبط نمی کردیم درپاره ای مواقع دوستان درکارنظارت ضبط یاری میکردند اما برای خواندن آواز هیچ ناظری وجود نداشت البته تجربه اول هم بود اما برای کاربعدی اگرببینم که بدون یک ناظر ضبط ثابت وقوی کار صدمه می بیند حتما ازیک ناظر ضبط ثابت وزبردست استفاده می کنم.
- کارهای اول با مشکل توزیع هم روبرویند،در این زمینه با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کردید؟
جدای همه مشکلاتی که عنوان کردم و همچنانکه شما هم به درستی اشاره کردید،مشکل اساسی ومهمی که وجود دارد توزیع وپخش کارمی باشد چه این که وقتی یک هنرمندی کاری را تولید می کند البته با توجه به همه مشکلات این روزها چشم امیدش به پخش اثر است که فروش اثرراهم به دنبال دارد ولی اینجانب ازپخش کارهیچ رضایتی ندارم . با توجه به اینکه کار رابه شرکتهای بزرگ پخش کننده داده ام وهزینه بالایی را بابت پخش پذیرفتهام چون اسپانسر و بنیه مالی و شهرت ندارم کار راخوب پخش نمیکنند بنا براین شنونده کار را نمیتواند بشنود شرکتها تمام انرژی خود را روی آثار بی ارزش یا آثاری میگذارند که شهرت دارند و زودتر تبدیل به پول میشوند. با این توصیف تمام خستگیها به تن ما میماند دیگر چه انگیزهای میتوان داشت.
من فکر میکنم دولت یا نهادهای مربوط مانند مرکز موسیقی اگر از هنرمندان وآثارشان حمایت کنند به نوعی دین خود را به فرهنگ این سرزمین ادا می کنند مرکز موسیقی می تواند درقسمت پخش تعاونیهایی ایجاد نماید وکارهارادر سطح کل کشور با شرایط راحت به فروشگاهها برساند و در کنار آن می تواند با ایجاد نمایشگاههایی کارهای جدید و هنرمندانش رابه مردم بشناساند.
- ... و سخن آخر؟
نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که چون این آلبوم نخستین اثر من است با کمی شتاب زدگی ضبط شد وتجربه کافی وجود نداشت.دربخش خوانندگی آن گونه که بودم ودوست داشتم ومی توانستم خود را نمایان نساختم .از این روی برای کار بعدی امید به این است با تجربه های به دست آمده یک اثر قوی تر و دلپسند ارائه دهم البته با حمایت و تشویق های همه جانبه مردم و هنردوستان این مرز و بوم این امر به دست خواهد آمد.