پدر و پدر بزرگش ناخدا بودند و بر کشتیهای معین التجار دریاها را می پیمودند. شریفیان هم چون بسیاری دیگر از بزرگانی که از بوشهر برخاستهاند محصل مدرسه سعادت بود. یکی از چند مدرسه ایران که به شیوهای مدرن در آن روزگار اداره میشد.
شریفیان جوان برای ادامه تحصیل تا اخذ دیپلم راهی شیراز می شود. سالهای آخر دبیرستان است و میل به ترجمه سبب میشود تا به این وادی کشیده شود، به نحوی که برای روزنامه دیواری دبیرستان هم مطلب ترجمهای مینویسد. وی در این زمینه میگوید:
«در آن سال ها به دلیل شرایط بد آب و هوا و زندگی در بوشهر کمتر دبیر لیسانسهای حاضر میشد محل خدمت خود را در آن شهر انتخاب کند به همین دلیل اکثر کسانی که در دبیرستانهای شهر درس میدادند فارغ التحصیلان دانشسرای مقدماتی بودند. در مورد آموزش زبان هم اوضاع بدتر بود چونان که ما معلمی داشتیم که حقیقتاً زبان بلد نبود ولی درس می داد. من از بدو آموختن زبان تا زمانی که به شیراز رفتم هر چه آموخته بودم از اولین معلم ام میرزا محمد رحیم بوشهری بود که ایشان هم در هندوستان درس خوانده بود و بعد از فوت او ما ماندیم بدون معلم زبان دان واقعی»
شریفیان دوران آموختن تکمیلی زبان انگلیسی را در دوران دبیرستان که با برخی از انگلیسیها حشر و نشری داشت و در دوران سربازی طی کرد. او که میل بسیار به آموختن زبان داشت در دوران سربازی هم در بخش ترجمه میسیونری آمریکا مشغول شد و پس از گذراندن دوره های آموزشی سربازی و گرفتن درجه افسری به عنوان مترجم یکی از افسران آمریکایی که در دانشگاه جنگ تدریس میکرد مشغول به کار شد.
شریفیان پس از پایان دوران سربازی به استخدام یک شرکت ژاپنی در میآید و فعالیت خود را به عنوان مترجم حرفهای آغاز میکند. فعالیتی که تا سال ۶۲ و افول حضور گسترده شرکتهای خارجی در ایران ادامه مییابد. در این بین او در دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه تهران تلاش میکند تا ادامه تحصیل دهد که بر اثر فشار کاری و البته در این میان ازدواج، دانشگاه او را جا می گذارد و او دانشگاه را رها میکند.
با این حساب وی روزها به ترجمه متون اداری ونامهها در اداره خود مشغول میشود و شبها به ترجمه رمان و داستان میپردازد.
شریفیان از جمله مترجمان شناخته شده برخی از نشریات معروف آن دوران چون فردوسی، کیهان هفته و یا امید بوده است.
شریفیان در سالهای عمر ادبی خود بیش از 40 کتاب ترجمه و هشت داستان کوتاه به چاپ رساند که از ترجمههای او میتوان به "اساطیر جهان: داستانها و حماسهها"، "خوشههای خشم"، "ماشین زمان" و "دمیان" اشاره کرد.
وی عمده رمانهای هرمان هسه، نوول نویس انگلیسی را برگردان فارسی کرد که برخی از آنها از سوی انتشارات اساطیر به بازار کتاب عرضه شد.
سال 1382 به خاظر عمری تلاش در برگردان فارسی رمانهای مهم دنیا مراسم نکوداشتی باحضور برخی از همراهان ودوستان شناخته شده شریفیان، از جمله نجف دریابندری، در بوشهر برگزار شد.[گزارشی از مراسم بزرگداشت عبدالحسین شریفیان]
شریفیان صبح دوشنبه 26 مرداد در سن 83 سالگی در گذشت