نخست آنکه ایران طی روزهای آینده با مسائل سیاست خارجی خود در بحث هستهای مواجه خواهد شد و نشست گروه 1+5 درخصوص پرونده هستهای ایران، تشکیل جلسه مجمع عمومی سازمان ملل و پایان ضربالاجل آمریکا به ایران برای مشخص کردن برنامهاش در استفاده از انرژی هستهای در پیش است.
با نگاهی به سخنان لاریجانی، رئیس مجلس میتوان اهمیت رد پای این مسائل را در بررسی کابینه دید؛ جایی که او میگوید: همراهی حداکثری مجلس با رئیسجمهوری در این مقطع ضروری است؛ البته این هرگز بدان معنا نیست که در بررسی صلاحیتهای عمومی و تخصصی وزرای پیشنهادی کوتاهی شود بلکه کمک در راستای استقرار هر چه سریعتر دولت با حداکثر وزرا به این دلایل است.
شانس دوم احمدینژاد این است که دست او برای مجلسیان کاملا باز نیست. نمایندگان بر این باورند که شاید احمدینژاد افرادی را معرفی کرده که در مرحله اول رای اعتماد کسب نکنند و او در مرحله بعد فرد نزدیکتر به خود را معرفی کند. به عبارت دیگر برخی بر این باورند که در صورت تأییدنشدن وزرای پیشنهادی، اولا تضمینی نیست که وزیر پیشنهادی در بار دوم یا سوم، قویتر از وزیر پیشنهادی کنونی باشد و ثانیا رد افراد پیشنهادی ممکن است راه را برای معرفی کاندیداهای مطلوب رئیسجمهوری باز کند. با وجود آنکه احمدینژاد از این دو شانس برای تائید کابینهاش برخوردار است اما مسائلی هم بین او و مجلس وجوددارد که کار تائید کابینه را با مشکل مواجه میکند.
احمدینژاد دراین دوره پیش از آنکه وزرایش را به مجلس معرفی کند از طریق تلویزیون به مردم معرفی کرد. این شیوه عمل از سوی مجلسیان با انتقاد مواجه شد بهطوری که مصباحیمقدم ابراز امیدواری کرد که قصد وی این نباشد که نمایندگان برای رایدادن به وزرای پیشنهادی تحت فشار افکار عمومی قرار بگیرند. نمایندگان مجلس در اقدامی دیگر که نوعی پاسخگویی به بیتوجهی احمدینژاد نسبت به جایگاه مجلس بود در مهمانی افطار او شرکت نکردند؛ کاری که در طول 30سال تشکیل دولت پس از انقلاب، سابقه نداشته است.
درباره دلایل نمایندگان برای شرکتنکردن در ضیافت افطار احمدینژاد گفته شد: در زمان ضیافت کمتر از یک هفته به بررسی کابینه پیشنهادیاش در مجلس باقیمانده بود.درحالیکه انتخابهای محمود احمدینژاد نشان میدهد که او به اشخاص وفادار به خود بیشتر تکیه کرده است تا به افراد مجربی که در برابر قانون و مجلس هم مسئولند.
آقای احمدینژاد در دور اول ریاستجمهوریاش ماهها تلاش کرد تا وزرایش از مجلس رای اعتماد بیاورند ولی بعدا بسیاری از آنها را از طریق استعفا و اخراج از دست داد تا آنجا که نزدیک بود دولتش از اکثریت بیفتد.
حال مشخص نیست در این دوره هم بتواند افراد کاملا همگرا با خود پیدا کند و دولت یکدست و قوی تشکیل دهد. هواداران احمدینژاد در مجلس هم در آستانه انشعاب قرارگرفتهاند.چالشهایی که پس از انتخابات در جامعه سیاسی ایران به وجود آمد یکی دیگر از مسائل پیشروی احمدینژاد است. پایگاه پارلمانی احمدینژاد ضعیف است و مشکلات سیاسی و اقتصادی کشور نیز بیشتر شده است.
درحال حاضر صادق لاریجانی هم قوه قضاییه را در اختیار گرفته است. حالا لاریجانیها در راس 2قوه از 3 قوه حکومت هستند و در مقابل احمدینژاد وزنه سنگینتری را ایجاد میکنند.