این هنرمند جوان مجسمه انسانی را که کت و شلوار پوشیده و کیف چرمی در دست دارد بر سردر این ساختمان نصب کرده است. اما این مجسمه طوری نصب شده است که به نظر میرسد هر لحظه احتمال پایین افتادن آن وجود دارد و بیننده آن مدام از خود میپرسد آیا او میپرد ؟ برخی منتقدان این طرح میگویند که این مجسمه خودکشی را در جامعه ترویج و این تصویر را در ذهن تداعی میکند که این مرد در حال سقوط از ارتفاع است. اما در مقابل برخی این اثر هنری را بسیار قابل تامل توصیف میکنند.
سرقت پول خرد
فلوریدا: زنی که مبلغ ناچیزی پول خرد از یک پمپبنزین سرقت کرده است در انتظار رای دادگاه قرار دارد. این زن 19ساله که کیف پولش را در خانه جا گذاشته بود و مدت زیادی زیر آفتاب قدم زده بود، به شدت احساس تشنگی کرد.
او برای اینکه تشنگیاش را برطرف کند باید یک بطری آب میخرید اما حتی یک سنت هم پول نداشت. به همین دلیل وارد فروشگاه یک پمپبنزین شد و در یک چشم بر هم زدن چند سکه از روی پیشخوان سرقت کرد و پا به فرار گذاشت.
اما نگهبان فروشگاه به تعقیبش پرداخت و توانست او را به پلیس تحویل دهد. این زن به پلیس گفت که تنها برای رفع تشنگی دست به این اقدام زده است و حتی یک سابقه خلافکاری هم در پروندهاش ندارد. با وجود این او در دادگاه محاکمه خواهد شد. گفتنی است او تنها 7سنت از روی پیشخوان برداشته بود اما مدیر فروشگاه قصد ندارد به هیچ وجه این زن را ببخشد.
باغ مواد مخدر در حیاط
پنسیلوانیا: در حالی که پلیس روز به روز تدابیر سختگیرانهتری را برای مبارزه با مواد مخدر به اجرا میگذارد، مردی در کمال خونسردی حیاط خانهاش را به مزرعهای برای کشت مواد مخدر تبدیل کرد.
این مرد میانسال که همسر و فرزندانش در شهر دیگری زندگی میکنند در شرایطی دست به این اقدام زد که در نزدیکی خانهاش پیرمردی زندگی میکند که در مورد همه همسایگانش بسیار کنجکاو است.
این پیرمرد 89 ساله که برای صرف چای به خانه این مرد رفته بود از روی کنجکاوی به حیاط خانهاش سرک کشید و متوجه گیاهانی عجیب شد. او پس از اینکه از خانه این مرد بیرون آمد موضوع را با پلیس در میان گذاشت و ماموران پس از بررسی این موضوع متوجه شدند که این مرد در حیاط خانهاش ماریجوانا کاشته است.
البته این مرد ادعا میکند که از این گیاه هیچ استفادهای نمیکرده و نمیدانسته که مخدر است. او به پرداخت جریمهای سنگین و حبس محکوم شده است.
بیرون انداختن دوست از خودرو
آلاسکا: با اینکه پیوسته روانشناسان، افراد را از مشاجرههای ساده نیز باز میدارند اما بگو مگوهای به ظاهر ساده 2 دوست بر سر رانندگی کردن موجب یک اتفاق ناگوار شد. ماجرا از این قرار بود که 2 مرد جوان برای صرف شام به رستوران رفتند اما هنگامی که قصد داشتند به خانه بازگردند بر سر اینکه چه کسی پشت فرمان بنشیند با هم درگیر شدند.
سرانجام مرد جوانتر پشت فرمان نشست اما در طول مسیر این مشاجره ادامه داشت. بالاخره راننده به اندازهای عصبانی شد که در خودرو را باز کرد و دوستش را از خودروی در حال حرکت بیرون انداخت.
بر اثر این سانحه دوست او جراحتهای سختی برداشت و به بیمارستان منتقل شد. این راننده به اندازهای دچار عذاب وجدان شد که خودش با پلیس تماس گرفت و اعتراف کرد که مقصر این حادثه است. به طور حتم پشیمانی برای او سودی نخواهد داشت و وی مجازات خواهد شد.