همشهری آنلاین؛ حوادث: چند روز قبل پسری جوان به نام رامین با مادرش تماس گرفت و گفت: «من در کمپی در ... زندانی هستم. خواهش میکنم نجاتم دهید.»
مادر رامین از تماس پسرش شوکه شده بود. چرا که تصور میکرد پسرش به همراه دوستانش به مسافرت خارج از کشور رفتهاند و حالا این تماس برایش عجیب و باورنکردنی بود.
زن میانسال پس از گرفتن آدرس کمپ، راهی آنجا شد. کارکنان کمپ مدعی بودند که رامین به گفته پدرش به شیشه و گل اعتیاد دارد و این در حالی بود که پسر جوان هرگز موادمخدر مصرف نکرده بود.
با این حال وقتی زن میانسال با پسرش رامین روبهرو شد، پشتپرده این ماجرا فاش شد.
رامین گفت در خانه مجردیام خواب بودم که با شنیدن سر و صدا از خواب پریدم. ناگهان ۴ مرد قوی هیکل را بالای سر خود دیدم و آنها با تهدید و کتک کاری، مرا ربودند و به کمپ انتقال دادند. در مدت ۲۴ ساعتی که در کمپ بودم، مدام کتکم می زدند. آنها مجبور می کردند دارو مصرف کنم و هرچه می گفتم من معتاد نیستم باورشان نمی شد. کمی بعد متوجه شدم که همه این ماجرا زیر سر پدرم است. یکی از کارکنان کمپ گفت که پدرم از آنها خواسته تا مرا در کمپ بستری کنند. پدرم به آنها گفته بود که من معتادم و اعتیاد شدیدی به شیشه و گل دارم.
رامین پس از نجات از کمپ، قدم در اداره پلیس گذاشت و به طرح شکایت از پدرش پرداخت. با شکایت این پسر جوان، پدر وی احضار شد و به طراحی نقشه عجیب انتقام جویی از پسرش اقرار کرد. او گفت: چند روز قبل با دخترم بر سر مسائل مالی درگیر شدیم که پسرم در حمایت از خواهرش، به جدال با من پرداخت و فحاشی کرد. خیلی از برخورد او و توهین هایش ناراحت شدم. از سوی دیگر شنیدم که قرار است با دوستانش به سفر تفریحی برود. برای انتقام جویی نقشه کشیدم تا او را معتاد نشان بدهم و در کمپ بستری اش کنم تا نتواند به دوستانش به این سفر تفریحی برود.
به دستور بازپرس جنایی، تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
نظر شما