4سال پیش در همین روزها نخستین کسی که از سوی رئیسجمهوری برای تصدیگری این وزارتخانه معرفی شد نتوانست از نمایندگان مجلس رای اعتماد بگیرد.
سیدمهدی هاشمی، نمایندگان را قانع نکرد تا وزیر رفاه شود و به همراه 3وزیر معرفی شده دیگر با مقاومت مجلسیان روبهروشد. مشابه همین اتفاق هم برای فاطمه آجرلو رخ داد. این بار وزیر معرفی شده رفاه را دو تن دیگر همراهی کردند تا در نگرفتن رای اعتماد تنها نباشد.
هر چند که هر دوی آنها عاقبت به خیر شدند، اول به این دلیل که ناچار نشدند این وزارتخانه پر دردسر را 4 سال رهبری کنند و دومین دلیل عاقبت به خیریشان این بود که هاشمی آنقدر به رئیسجمهوری نزدیک بود که در اردیبهشتماه پارسال سرپرست وزارت کشور شد و آجرلو هم با اینکه نماینده مجلس است زمزمههایی شنیده میشود که بر صندلی ریاست سازمان بهزیستی بنشیند.
دولت نهم و دهم نتوانست در نخستین دور معرفی صندلی وزارت رفاه را پرکند و با روی کار آمدن دو دولت، وزارت رفاه در دست سرپرست ماند تا دیگران بختشان را برای راهیافتن به ساختمان ونک بیازمایند.
نخستین وزیر دولت نهم
دولت نهم با معرفی پرویز کاظمی سرانجام توانست صاحب وزیر رفاه شود که صدارتش پرسروصدا و کوتاه بود. او بهدلیل اختلافاتی که با رئیس سازمان تامین اجتماعی داشت از سوی رئیسجمهوری کنار گذاشته شد و کار به دست یوسفپور افتاد تا سرپرستی وزارتخانه را به امید یافتن وزیری همراهتر بر عهده بگیرد، هر چند زمزمه امکان وزیرشدن یوسفپور از همان روزهای نخست سرپرستیاش به گوش میرسید اما او هرگز وزیر نشد و عبدالرضا مصری توانست اعتماد نمایندگان مجلس را جلب کند.
مصری تلاش کرد تا نظر دولت را در اجرای برنامههای وزارت رفاه تامین کند و تمام هم و غم وزارتخانه را بگذارد روی اقشار آسیبپذیر و میزان مستمریهایشان را بالا ببرد و بانک اطلاعات ایرانیان را راهبیندازد، ولی با این همه تلاش نتوانست آنطور که باید و شاید همکاری کند. بالاخره مصری هم درست همانجایی به مشکل برخورد که کاظمی خورده بود.
مصری از چند ماه پیش از پایان کار دولت با مدیرعامل تازه منصوبشده سازمان تامین اجتماعی مخالف بود و مخالفتش را هرگز اعلام نکرد و تلاش کرد تا رسانهها را به بازی راه ندهد، اما هیچ حکمی هم برای علی ذبیحی صادر نکرد و مدیر سازمان تامین اجتماعی بیحکم وزیر در اتاق مدیریت خانه کرد، هر چند که احتمالا بهنظر ذبیحی چندان هم مهم نبود که وزیر حکم بنویسد و امضا کند.
تیشه به ریشه
وزارت رفاه که امیدها در پی داشت با همین دست به دست شدنها هرگز نتوانست آنطور که باید و شاید نقش مهمش را ایفا کند و در یک بازه زمانی 4ساله هرگز روی ثبات را ندید تا آنجا که تقریبا همه راضی به انحلالش بودند؛
یعنی گروهی از نمایندگان مجلس پیوسته در پی این بودند که تیشه را به ریشه بزنند و وزارتخانه را از جا بکنند؛ بحثی که تا همین یک ماه پیش هم با شدت و قوت ادامه داشت و احتمالا بعد از شروع کار دولت دهم هم ادامه خواهد داشت.