پس برای تحقق در امر مشارکت مردمی در یک جامعه باید هویت محلهای را تقویت و پایدار ساخت. بخش عمدهای از مشارکت در برنامهریزی شهری مشارکت مردمی و محلی است به این معنی که فعالیت مشارکت که در سطح محلی انجام میشود، جنبهای از آثار کالبدی دارد.
بنابراین برای افزایش مشارکت محلهای نیاز به هویت بخشی و ساختار مدون برای محله و محدوده مشارکت محله است. به همین منظور شهرداری تهران سیاست محلهمحوری و سپس ناحیهمحوری را در دستور کار خود قرار داده تا به ایدهآلهای شهری در زمینه مشارکت شهروندان در اجرای پروژههای شهری دست پیدا کند.
نباید فراموش کرد که محلهها به طور سنتی کارکردهای اجتماعی مهمیداشتهاند. هویتیابی و احساس تمایز، احساس تعلق جمعی، مشارکتیابی و بسیج داوطلبانه منابع و امکانات انسانی و مالی و... از جمله این کارکردها به شمار میرود، به گونهای که محله به عنوان یک واحد اجتماعی بزرگتر از خانواده تلقی میشود
در گذشته ساخت کالبدی محله باعث تقویت هر چه بیشتر این کارکردها میشد، زیرا معابر، میدان عمومی، بازار و مسجد محله و... همه به گونهای طراحی شده بودند که امکان ملاقات و گفتوگوی دائمی، حمایت مالی، هم فکری و مشورت در امور محله و همکاری را فراهم میکرد و هر محله یک مجموعه زیستی کامل به شمار میرفت.
درست است که امروز این کارکرد محلهها دچار تغییر شده و محله جایگاه قدرتمند و ساختاری گذشته را ندارد اما شهرداری قصد دارد با بهای دوباره به جایگاه محلهها و جلب اعتماد شهروندان و شریک کردن آنها در امور مدیریت شهری جایگاه گذشته محلهها را به نوعی بازسازی کند.
تجربههای روزمره و یافتههای علمی نشان میدهند استوارترین و با نشاطترین فضای زیستی شهروندان محلهها هستند، چرا که بررسیها نشان میدهند انسان ایرانی بیشتر از آنکه در خانه و در پهنه شهر حضور داشته باشد در محله خود حضور و عینیت داشته است و جمله معروف «بچه کدوم محلی؟» کاملاً در بین مردم ایران جایی برای خود باز کرده و در پاسخ این سؤال به نوعی طبقه اجتماعی و وضعیت فرهنگی افراد نیز نهفته است. به نظر میرسد به این ترتیب و با اتخاذ سیاست محلهمحوری و ناحیهمحوری توسط شهرداری تهران، شاهد رشد و توسعه پایدار محلهها در شهر تهران و بازگشت محلهها به جایگاه واقعی آنها خواهیم بود.
همشهری محله - 1