سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۶:۵۴
۰ نفر

سردار سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی: مهم‌ترین سؤالی که از سوی محافل روشنفکری، دانشگاهی و گاه لائیک و اصلاح طلب کشور در حیطه تعاملات و سیاست خارجی مطرح می‌شود، این است که چرا باید جمهوری اسلامی هزینه‌های گسترده و گوناگون سیاسی، مالی و تبلیغاتی در دفاع از فلسطین و مردم آن را بپردازد؟

و گاه نیز خصومت غربی‌ها با انقلاب اسلامی را مرتبط با رویکرد سیاست خارجی ایران در دفاع از فلسطین و یا دیگر نهضت‌های اسلامی تصور می‌کنند. جدای از اینکه پایه سؤالات فوق چیست و به‌دنبال چه هدفی است، پاسخ روشن به دلایل حمایت جمهوری اسلامی از فلسطین  یا دیگر نهضت‌های آزادیبخش امری ضروری و مهم ارزیابی می‌شود. برای پاسخ دادن به این سؤال باید با مبانی و چهارچوب‌های زیر به مقوله فوق نگریست و از این زوایا، پاسخ نهایی را استخراج کرد: 1- مبانی و حوزه انسانی در دفاع از مظلوم، 2- مبانی فقهی دفاع از سرزمین‌های اسلامی 3- مبانی حقوقی دفاع از مقاومت اسلامی

1- مبانی و حوزه انسانی در دفاع از مظلوم

رویدادهای خشن و غیرانسانی در فلسطین که با آغاز مهاجرت یهودیان به فلسطین به تصویری مستمر در یکصد سال گذشته تبدیل شده، عواطف هر انسان آزادی خواهی را تحریک می‌کند که نسبت بدان از خود واکنش داشته باشد. نکته‌ای که امروز در غرب تحت عنوان حقوق بشر تبلیغ می‌شود، باید پاسخگو به این نیاز و صحنه‌های غیرانسانی در فلسطین باشد.  از آنجا که این قوانین حقوق بشری به‌دست قدرت‌های جهانی با عینک سیاسی آلوده می‌شوند، کارکرد و کارآمدی خود را در دفاع از حقوق انسانی و حقوق بشر  از دست می‌دهند. منشور ملل و حقوق بشر و بسیاری از معاهدات و کنوانسیون‌های ژنو به شکل مستقیم و غیرمستقیم ناظر به حقوق انسانی و حمایت از آن هستند.

لذا واکنش انسانی نسبت به مظلومیت فلسطین و صحنه‌های دلخراش آن و قتل و آوارگی و غصب سرزمین فلسطین، امری طبیعی و منطبق بر سرشت و فطرت بشری است.

2- مبانی فقهی دفاع از سرزمین‌های اسلامی

وجوب دفاع از سرزمین‌های اسلامی از ضروریات فقه اسلام است؛ براساس آیات، روایات و ادله عقلی متعدد، جامعه اسلامی پیکره واحدی است و مسلمانان نمی‌توانند در قبال تهاجم بیگانگان به سایر هم‌کیشان بی‌تفاوت باشند، چنان‌که خدای متعال در قرآن کریم، با صراحت به حمایت و دفاع از ستمدیدگانی که مورد ظلم قرار گرفته، از وطن و کاشانه خویش اخراج و آواره شده‌اند. آنجا که فرمان می‌دهد:«قاتلوا فی سبیل‌الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان‌الله لایحب المعتدین و اقتلوهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم و الفتنه اشد من القتل و لا تقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلوکم فیه فان قاتلوکم فاقتلوهم کذلک جزاء الکافرین» و «اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان‌الله علی نصرهم لقدیر الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا‌الله و لولا دفع‌الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم‌الله کثیرا و لینصرن‌الله من ینصره ان‌الله لقوی عزیز» و نیز«و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل‌الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا»؛ «چرا در راه خدا و برای رهایی مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران تضعیف شده اند) پیکار نمی‌کنید؟! همان افراد (ستمدیده‌ای) که می‌گویند: پروردگارا ما را از این شهر(مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر، و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما».

از پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز روایت شده است: «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» و «من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم» هر کس فریاد استغاثه هر مظلومی (اعم از مسلمان یا غیرمسلمان) را بشنود که مسلمانان را به یاری می‌طلبد، اما فریاد او را اجابت نکند، مسلمان نیست در صحیح بخاری نیز از آن حضرت روایت شده که فرمودند: «همه مسلمانان برادر یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمی‌کنند و در مقابل دشمنان، یکدیگر را رها نمی‌کنند و به‌خود وانمی‌گذارند».

در مُسند احمد بن حنبل نیز از آن حضرت آمده است:«هرکس مؤمنی نزد او خوار شود، ولی او را یاری نکنند، در حالی که قادر بر نصرت او باشد، خداوند عز وجل، روز قیامت نزد خلایق او را خوار خواهد کرد».

دستور نورانی امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (علیه السلام): مبنی بر اینکه «کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا» همواره خصم ظالم و یار و یاور مظلوم باشید نیز بر این نکته مهم دلالت دارد که در اسلام، مقابله با تهدید و ارعاب، وظیفه‌ای همگانی است؛ همه باید یکپارچه، در برابر عوامل تهدید و ارعاب بایستند و از مظلوم دفاع کنند و خصم ظالم باشند.

بر این اساس، دفاع تنها بر کسانی واجب نیست که از سوی دشمن مورد هجوم قرار گرفته اند، بلکه همه مسلمانان وظیفه دارند، در مقام دفاع از مسلمانانی که در بخشی از سرزمین‌های اسلامی مورد تجاوز قرار گرفته اند، دفاع کنند و با جان و مال خود، در راه خدا جهاد کرده و در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی، حمایت‌های لازم را به عمل آورند. این موضوع مورد اتفاق فقها و اندیشمندان شیعه و سنی است، که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم:

ابوالصلاح حلبی در این زمینه می‌نویسد: «اگر از بعضی کافران یا محاربان، بر سرزمین‌های اسلامی خطری متوجه شود، بر اهل هر منطقه‌ای جنگ با کسانی که در نزدیکی آنها هستند و دفاع از دارالایمان واجب است و بر کسانی که در مناطق دور دست زندگی می‌کنند، واجب است به نزدیک‌ترین مرزهای نبرد با کفار کوچ کنند؛ البته مشروط بر اینکه مناطق درگیر با کفار نیازمند یاری آنها باشند تا بدین وسیله، هر منطقه‌ای از سرزمین‌های اسلامی از وجود مجاهدین و مدافعان از حریم اسلام و مسلمین برخوردار شوند و در این صورت، کوچ بر دیگران که در مناطق دور زندگی می‌کنند، ساقط شود».

شهید ثانی نیز با صراحت اعلام می‌کند که «جهاد دفاعی تنها بر مسلمانانی واجب نیست که مورد هجوم دشمن اند، بلکه بر هر کسی که از وضعیت مسلمانان خبر دارد، واجب است».

کاشف الغطاء نیز دفاع را بر همگان واجب کفایی شمرده است و می‌افزاید: «جهاد در این وضعیت، نه تنها جایز و مشروع است، بلکه از واجب‌ترین فرایض دینی، ملی و اجتماعی است و از مقومّات و استوانه‌های کرامت و احترام وطن و ساکنان در آن است»

عمر احمد الفرجانی نیز چنین می‌نگارد: «اسلام قلمرو مکانی خاصی را برای دفاع از مظلوم معین نکرده است، هر جا که ظلمی رخ بدهد، حتی در داخل کشورهای غیراسلامی، جهاد برای رفع ظلم از مسلمانان یا غیرمسلمانان مشروع است».

شیخ ناصر الدین البانی نیز با صحه گذاشتن بر جهاد دفاعی علیه دشمنی که به برخی سرزمین‌های مسلمانان حمله کرده است، مصداق بارز آن را اسرائیل غاصب دانسته و می‌گوید: «تمام مسلمانان در قضیه فلسطین گناهکارند، تا آن زمان که اشغالگران صهیونیست را از سرزمین فلسطین بیرون برانند».

استاد شهید مطهری نیز در این زمینه می‌نویسد:« هر‌گاه گروهی با ما نخواهد بجنگد، ولی مرتکب یک ظلم فاحش نسبت به یک عده افراد  و انسان‌ها شده است و ما قدرت داریم آن انسان‌های دیگر را که تحت تجاوز قرار گرفته اند، نجات دهیم، اگر نجات ندهیم، در واقع به ظلم این ظالم نسبت به آن مظلوم کمک کرده‌ایم. ما در جایی که هستیم، کسی به ما تجاوزی نکرد، ولی یک عده از مردم دیگر که ممکن است مسلمان باشند و ممکن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند مثل جریان فلسطینی‌ها که اسرائیلی‌ها آنها را از خانه‌هایشان آواره کرده‌اند، اموالشان را برده‏اند، انواع ظلم‌ها را نسبت به آنها مرتکب شده اند، ولی فعلا به ما کاری ندارند، آیا برای ما جایز است که به کمک این مظلوم‌های مسلمان بشتابیم برای نجات دادن آنها ؟ بله این هم جایز است، بلکه واجب است این هم یک امر ابتدایی نیست، این هم به کمک مظلوم شتافتن است برای نجات دادن از دست ظلم بالخصوص که آن مظلوم مسلمان باشد.»

در تجاوز اسرائیل به کشورهای اسلامی، حضرات آیات سید محسن حکیم، سیدهادی میلانی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید علی موسوی بهبهانی، بهاء‌الدین محلاتی و بسیاری دیگر از مراجع با صدور اعلامیه‌هایی از عموم مسلمانان خواستند تا به یاری مسلمانان مظلوم فلسطین و کشورهای مورد تجاوز بشتابند. در بخشی از اطلاعیه آیت‌الله شیخ بهاء‌الدین محلاتی آمده است:« بر همه مسلمانان جهان واجب است که از هر گونه مساعدت مادی و معنوی نسبت به اعراب مسلمان دریغ ندارند و هر نوع معامله و ارتباطی که منشا تقویت اسرائیل بشود یا در آمادگی آنها برای مبارزه و پیکار با کشورهای عربی دخالت داشته باشد، حرام و در حکم مبارزه با اسلام است».

حضرت امام خمینی، در نهم اسفند سال 1366 طی سخنانی برای اعضای شورای مرکزی حزب‌الله لبنان فرمودند: «همه شیاطین مجتمع‌اند که نگذارند اسلام رشد کند و ما باید این معنا را در نظر داشته باشیم که با تمام قوا و تا آخرین نفرمان، مهیا شویم و در راه خدا جهاد کنیم. دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد اسلامی و دفاع از همه حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا کنیم و خصوصا در این شرایطی که فرزندان واقعی فلسطین اسلامی و لبنان، یعنی حزب‌الله و مسلمانان انقلابی سرزمین غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فریاد «یاللمسلمین» سر می‌دهند، با تمام قدرت معنوی و مادی در مقابل اسرائیل و متجاوزین بایستیم و در مقابل آن همه سفاکی‌ها و ددمنشی‌ها، مقاومت و پایمردی کنیم و به یاری آنان بشتابیم و سازشکاران را شناسایی و به مردم معرفی کنیم.

مقام معظم رهبری نیز فرمودند: قضیه فلسطین کلید رمزآلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلامی است و همه دنیای اسلام باید مسئله فلسطین را مسئله خود بدانند تا در سایه تحقق وعده‌های الهی، فلسطین به ملت فلسطین برگردد و دولت واحد فلسطینی به انتخاب همه فلسطینیان، سراسر کشور خود را اداره کند.

3- مبانی حقوقی دفاع از مقاومت اسلامی

علاوه بر مبانی فقهی، منابع حقوق بین‌الملل و حقوق اساسی کشورمان نیز حمایت از مقاومت اسلامی را امری مشروع و به‌عنوان یکی از وظایف خارجی کشورمان قلمداد می‌کند.

1-3- دفاع مشروع در حقوق بین‌الملل

منشور ملل متحد در ماده 51، دفاع مشروع را مطرح و به رسمیت شناخته است:«درصورت حمله مسلحانه علیه یک عضو سازمان ملل متحد، تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی به عمل آورد، هیچ‌یک از مقررات این منشور به حق دفاع مشروع انفرادی یا دسته جمعی اعضا لطمه‌ای وارد نخواهد کرد. اعضا باید اقداماتی را که در اعمال این حق دفاع از خود به عمل می‌آورند، فوری به شورای امنیت گزارش دهند. این اقدامات به هیچ وجه در اختیار و مسئولیتی که شورای امنیت طبق این منشور دارد و به موجب آن برای حفظ و اعاده صلح و امنیت بین‌المللی در هر موقع که ضروری تشخیص دهد اقدام لازم را به عمل خواهد آورد، تاثیری نخواهد داشت.» حقوقدانان با توجه به این ماده و اصول حقوق بین‌الملل، اجرای حق دفاع مشروع از خود را منوط به برخی شرایط کرده‌اند:
الف: وقوع تجاوز نظامی؛ طبق ماده 51 منشور ملل متحد در به‌کارگیری حق دفاع مشروع به وقوع تجاوز و حمله نظامی محدود شده است.

ب: تناسب؛ شرط دیگری که به هنگام انجام دفاع مشروع رعایت آن لازم است، وجود تناسب بین اقدامات دفاعی و عملیات تهاجمی است.

در این ماده، علاوه بر دفاع از خود فردی، نسبت به دفاع دسته جمعی نیز مجوز اعطا شده است؛ در واقع این ماده به هر یک از اعضای سازمان ملل متحد این حق را می‌دهد که در قالب دفاع، به تعداد کمی از کشورهای قربانی تجاوز بشتابند.

بر این اساس، با توجه به حقوق بین‌الملل، عملیات مقاومت جنوب لبنان و فلسطین علیه نیروهای اسرائیل، به هر شکل که صورت پذیرد (منتظره یا غیرمنتظره)، در قالب جنگ‌های منظم یا نامنظم، از مشروعیت دفاع از خود برخوردار است و مورد حمایت عرف و حقوق بین‌الملل قرار دارد و دفاع از آنها، قانونی و مشروع است.

2-3- حمایت از مقاومت در قانون اساسی

مهم‌ترین منبع و مأخذ برای شناخت اهداف و وظایف سیاست خارجی، قانون اساسی کشورمان است و مجموع اهداف سیاست خارجی ایران عبارت است از:
1 - تلاش در جهت تشکیل امت واحد جهانی.
2 - حمایت از مستضعفان در برابر مستکبران
3 - تامین منافع ملی و حفاظت از استقلال و حاکمیت ملی در عرصه بین‌المللی
4 - دفاع از سرزمین‌ها و حقوق مسلمانان
5 - دعوت به اسلام

از آنجا که اصول و قوانین نظام اسلامی، از آموزه‌های دین مبین اسلام سرچشمه می‌گیرد، جمهوری اسلامی ایران از بدو شکل‌گیری تاکنون، اهداف خود را بر برپایی حکومت اسلامی در ایران منحصر نکرده، بلکه خود را به آزادی و بیداری سایر ملل مظلوم جهان و حمایت از حقوق آنان موظف می‌داند. برای تحقق عملی حاکمیت ملی، دولت به نمایندگی از تمام افراد مردم، موظف به ایفای «تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان» است. به همین دلیل، ضمن آنکه «موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قراردهد».در اعمال سیاست خارجی، دفاع از همه مسلمانان را باید وجهه همت خود سازد.

4- منافع ملی و امنیت ملی

تامین منافع ملی کشور، از اهداف و وظایف مهم سیاست خارجی است؛ در بررسی نحوه تعامل و تاثیرگذاری وظایف ایدئولوژیک دولت اسلامی در قبال مقاومت اسلامی با منافع و امنیت ملی کشورمان، شناخت صحیح مفهوم و منافع ملی و امنیت ملی و چگونگی تامین آن در جهان کنونی نقش اساسی دارد:

یکم: مفهوم منافع ملی

در مورد مفهوم منافع ملی National Interest، تعاریف و نظریه‌های گوناگونی وجود دارد که در یک جمع بندی می‌توان گفت: «منافع ملی، هدف‌های عام و ماندگاری است که یک ملت برای دستیابی به آنها تلاش می‌کند». براساس این تعریف، منافع ملی، مفهوم وسیعی است که تنها به معنای حفظ استقلال ملی و تمامیت ارضی و اهداف صرفا مادی و منحصر در مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه حیطه وسیعی است که دستیابی به اهداف ایدئولوژیک، انرژی، منابع مواد خام، فناوری جدید، توسعه اقتصادی، منطقه نفوذ، دفاع از اتباع خود در خارج از مرزها، دفاع از هویت فرهنگی خویش و... را نیز در بر می‌گیرد.

دوم: جهانی شدن منافع ملی

در دوران جدید و روند فزاینده جهانی شدن در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اطلاعاتی و... ساختار نظام بین‌الملل، قواعد و فرایندهای بین‌المللی، دستخوش تحولات اساسی شده و مفهوم منافع ملی صرفا در برگیرنده مرزهای ملی نیست، بلکه دولت‌ها ناگزیرند برای تامین منافع ملی خویش، بیش از گذشته به محیط عملیاتی و متغیرهای مربوط به بستر جهانی شدن توجه کنند.

سوم: ارزش‌ها و منافع ملی

در کشور ما به‌دلیل وجود نظام سیاسی خاص مبتنی بر آموزه‌های دینی، منافع دینی با منافع ملی پیوندی تنگاتنگ دارند و اصولا نمی‌توان این دو را از هم تفکیک کرد. اینگونه نیست که منافع ملی فقط منافعی مادی و دنیایی باشند و در حوزه کاری سیاستمداران بگنجد؛ چراکه علاوه بر مسائل سیاسی و بین‌المللی، مسائلی معنوی چون ارزش‌ها، باورها و عقاید ملت، منافع ملی به حساب می‌آید. تلاش برای کسب استقلال سیاسی و فرهنگی در جریان انقلاب و پس از آن را می توان حوزه تعامل منافع ملی و منافع دینی دانست.
به‌صورت طبیعی، بسیاری از اهداف ملت‌ها به‌ویژه اهداف ایدئولوژیکی، در نظام‌های سوسیالیسم، لیبرالیسم و اسلامی در مرزهای خاصی محدود نمی‌شود، از این‌رو دایره منافع ملی آنان فراتر از مرزهای جغرافیایی تعریف می‌ شود.

چهارم: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران

از دیدگاه برخی متفکران روابط بین‌الملل، درصورت‌بندی منافع ملی باید متغیرهای متعددی را در نظر گرفت.«ویژگی‌ها، شخصیت و آرمان‌های تصمیم‌گیران، انواع فلسفه‌های حاکم بر ساختارها و فرایندهای حکومتی، آداب و رسوم و قالب‌های فرهنگی جوامع مختلف، محل ژئوپلتیک و توانایی‌های کشورهای گوناگون و...» نمونه‌ای از این متغیرها هستند.بر این اساس می‌توان محورهای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را چنین برشمرد: اسلامیت نظام، جمهوریت نظام، تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، وحدت ملی، معیشت ضروری مردم، نظام و امنیت عمومی جامعه، کیان اسلام و تشیع در جهان، استقلال سیاسی، پرستیژ و افتخارات ملی، تعمیم عدالت و رفاه، صلح و امنیت بین‌المللی، حفظ محیط‌زیست و...

پنجم: امنیت ملی

امنیت ملی Notional Securitr به مفهوم «مصونیت نسبی یا مطلق یک کشور از حمله مسلحانه یا خرابکارانه سیاسی یا اقتصادی احتمالی، همراه با وارد کردن ضربه کاری و مرگبار در صورت مورد حمله قرار گرفتن است». با بررسی تعاریف و نظریه‌های مختلفی که پیرامون امنیت ملی وجود دارد، می‌توان نتیجه گرفت که امنیت ملی به فرایندهای زیر اطلاق می‌شود:
1 - حفظ تمامیت ارضی، حفظ جان مردم، بقا و ادامه سیستم اجتماعی و حاکمیت کشور (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی)
2 - حفظ و ارتقای منابع حیاتی کشور
3 - فقدان تهدید جدی از خارج نسبت به منافع ملی و حیاتی کشور

ششم: تامین امنیت ملی

نکته مهمی که در چگونگی تامین امنیت ملی در جهان کنونی نیازمند توجه جدی است تقسیم‏بندی جنگ‌ها به  2دسته«جنگ‌های قلعه‌ای» و «جنگ‌های میدانی» است. از این‌رو غربی‌ها پس از فهم تاریخی تمایز جنگ میدانی و جنگ قلعه‌ای، در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با همین ترفند به سمت استعمار یعنی جا به جایی مرزهای امنیتی، اقتصادی و حکومتی از مرزهای جغرافیایی که نهایت صرفه و بهره برداری را برای استعمارگران داشت، روی آوردند.

یعنی عملا جنگ را در میدانی خارج از خانه طراحی و تعقیب کردند،  بر همین اساس است که امروزه آمریکا، امنیت داخلی و منافع ملی خود را در خارج از مرزهای جغرافیایی خویش تعریف کرده، جنگ را از قاره‌ای به قاره دیگر می‌کشاند و ویتنام، فلسطین، افغانستان و عراق و لبنان را میدانی برای جنگ در راستای تامین امنیت و منافع ملی خویش می‌سازد؛ اما هیچگاه حاضر نشده است با کوبا وارد درگیری نظامی شود و عملا قلعه‌‌اش را در معرض حمله قرار دهد، اما در عوض رژیم صهیونیستی رقم هنگفتی بالغ بر 3 میلیارد دلار در سال به‌عنوان کمک خارجی از آمریکا دریافت می‌کند تا جهان اسلام را در هم بکوبد. از این گذشته، آمریکا 20درصد از یارانه مورد نیاز ارتش رژیم صهیونیستی را نیز تامین می‌کند. درواقع اسرائیل در قبال تحمل بسیاری تهدیدات علیه آمریکا و انگلیس به‌عنوان مزدوران انگلیسی و آمریکایی طلب مزد می‌کند.

هفتم: دستاورد مقاومت در تامین منافع و امنیت ملی

اکنون با توجه به شناخت صحیح مفهوم منافع ملی و امنیت ملی و چگونگی تامین آنها، به نقش مقاومت اسلامی در تامین منافع و امنیت ملی کشورمان پی می‌بریم؛ هر چند نگاه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی خویش در قبال مقاومت اسلامی و نهضت‌های آزادیبخش، نگاهی کاملا انسان دوستانه و در راستای انجام وظایف دینی و عقیدتی و بنا به فرمایش شهید رجایی مکتبی است؛ اما این موضوع، بی‌ارتباط با تامین امنیت و منافع ملی کشورمان و همچنین سایر کشورهای اسلامی و منطقه در قبال این حمایت‌ها توسط مقاومت اسلامی نیست.

به عبارت دیگر، نه تنها میان وظایف مکتبی دولت اسلامی با منافع ملی کشورمان تعارضی نیست، بلکه این دو می‌توانند در تعامل و هماهنگی با یکدیگر عمل کنند. ایران از سال‌ها پیش با یک نگاه راهبردی، حین جنگ عراق علیه ایران، به این حقیقت دست یافت که حرکت به سمت جنگ میدانی و با دست‌های بلند در عقبه دشمن از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، پس در حمایت غیرقابل انکار معنوی ایران از مبارزان حزب‌الله جنوب لبنان و مقاومت اسلامی فلسطین، تامین منافع ملی نیز می‌تواند ملحوظ باشد و این دقیقا یکی از جنبه‌های مهم بازدارندگی در قبال تهدیدات آمریکا و اسرائیل غاصب برای حمله نظامی به ایران است؛ موضوعی که بارها به صراحت توسط سیاستمداران و کارشناسان مسائل نظامی آمریکا و اسرائیل غاصب مطرح شده است و آن را به‌عنوان مانع بزرگ در حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران بر شمرده اند، پس حمایت از مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان حتی با نگاه منفعت‌گرایانه نیز قابل توجیه است.بر این اساس، منافع ملی و امنیت ملی یک کشور و تامین آنها، فقط در مرزهای جغرافیایی آن محدود نمی‌شود.

تعاملات منطقه‌ای امروز از لوازم اقدامات راهبردی برای حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور و از عناصر کلیدی و حیاتی تشکیل‌دهنده منافع ملی است که نیازمند صرف چنین هزینه‌ها و کمک به ملت‌هایی است که در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند. که پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «من اصبح ولا یتهم بالامور المسلمین فلیس بمسلم» و نیز فرمودند: من سمع منادیا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم.
واقعیت آن است که مردم مظلوم و مبارزه فلسطین و مقاومت اسلامی لبنان، از منافع و امنیت ملی ما نیز دفاع می‌کنند و ما کمترین وظیفه خود (حمایت معنوی از آنان) را انجام می‌دهیم.

کد خبر 90506

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز