سه‌شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۸:۲۸
۰ نفر

بهروز بیک علیزاده: اخیراً مقامات نفتی اوپک دراظهارات خود براین نکته تاکید کرده‌اند که این سازمان برای تغییر تولید خود به سطح ذخیره‌سازی‌های تجاری نفت در کشورهای عضو OECD توجه خواهد کرد و چنانچه این ذخیره‌سازی‌ها تا سطح مطلوب کاهش نیافته باشند اوپک از افزایش تولید خود خودداری خواهد کرد.

آنها تاکید کرده‌اند آنچه در این تصمیم‌گیری اهمیت خواهد داشت سطح قیمت‌های نفت نیست بلکه برای تصمیم‌گیری درباره تولید، سطح ذخیره‌سازی‌های نفتی دارای اهمیت خواهد بود. معمولاً این مقامات از میانگین 5‌سال گذشته به‌عنوان سطح مطلوب یاد می‌کنند؛ یعنی معتقدند تا زمانی که سطح ذخیره‌سازی‌های نفتی در کشورهای عضو OECD به 52‌الی 54 روز مصرف آتی این کشورها تنزل نیابد،  اوپک همچنان سیاست کنترل تولید خود را ادامه خواهد داد  و به تغییر سطح تولید خود مبادرت نخواهد کرد.

ترجمه انگلیسی مقاله حاضر در شماره 31 آگوست نشریه معتبر (Middle East Economic Survey  MEES )تحت عنوان OPEC’s New Criterion منتشر شده است.مطالب مندرج در این مقاله نظرات شخصی نویسنده  را دربر دارد که کارشناس بازار نفت وزارت نفت کشورمان است.

براساس گزارش اوپک، سطح ذخیره‌سازی‌های نفتی روی خشکی در کشورهای عضوOECD در پایان 3ماهه اول معادل 61‌روز مصرف آتی این کشورها است. آژانس بین‌المللی انرژی نیز این رقم را در سطح 62 روز برآورد کرده است. براساس آمار ارائه شده توسط اوپک میانگین 5 سال گذشته ذخیره‌سازی‌های تجاری درکشورهای OECD معادل 54 روز است و براساس آمار ارائه شده از سوی آژانس بین‌المللی انرژی این میانگین به 7/52 روز بالغ شده است.
در این میان برخی از تحلیل‌گران نفتی معتقدند قاعده عمومی ‌این است که وجود 50‌روز ذخیره‌سازی برای مصارف آتی باعث رونق شدید قیمت‌ها، 53 روز باعث تقویت قیمت‌ها، 57 روز باعث کسادی قیمت‌ها و 60 روز باعث کسادی شدید قیمت‌ها خواهد شد.

استفاده از معیار تعداد روزهای کفاف ذخیره‌سازی‌ها برای تصمیم‌گیری در باره تولید نفت برای اوپک این منفعت را نیز به همراه دارد که دیگر این سازمان از سوی مصرف‌کنندگان متهم نمی‌شود که قواعد بازار آزاد را رعایت نکرده و به تعیین قیمت پرداخته است، بنابراین تا حدودی فشارهای سیاسی بر تولیدکنندگان اوپک کاهش پیدا می‌کند. اما در عین حال به‌کارگیری این معیار جدید به جای معیار قیمت در بحث کنترل تولید، ناکارآمدی‌هایی دارد که شایسته است از سوی مقامات اوپک به آن توجه شود.

براساس جدول تراز عرضه و تقاضای اوپک، در سه ماهه اول سال‌2009 بازار فقط با 100‌هزار بشکه در روز مازاد عرضه نفت مواجه بوده است. امابراساس گزارش سازمان اوپک مجموع ذخیره‌سازی نفت در کشورهای عضو OECD در سه ماهه اول سال‌2009 نسبت به پایان سال‌2008 به میزان 65‌میلیون بشکه افزایش یافته است(شامل تقریباً افزایش ذخیره‌سازی‌های تجاری به میزان 43‌میلیون بشکه و افزایش ذخیره‌سازی‌های استراتژیک به میزان 21‌میلیون بشکه). تنها نفت روی آب به میزان 41‌میلیون بشکه کاهش داشته است. در زمانی که تصور می‌رفت قیمت‌ها در ماه‌های آینده افزایش خواهد یافت برداشت از ذخیره‌سازی‌ها منطقی نبوده است. برای درک بهتر تحولات ذخیره‌سازی در کشورهای غیرOECD توجه به ذخیره‌سازی در کشور چین بسیار مفید خواهد بود.

مازاد عرضه نفت

از سوی دیگر آژانس بین‌المللی انرژی نیز در جدول عرضه و تقاضای نفت خود اعلام کرده است در سه ماهه اول سال‌2009 بازار با 100‌هزار بشکه در روز مازاد عرضه روبه‌رو بوده است. در عین حال آژانس بین‌المللی انرژی معتقد است مجموع ذخیره‌سازی‌های نفتی درکشورهای OECD به میزان 58 میلیون بشکه افزایش یافته است(شامل38 میلیون بشکه ذخیره‌سازی تجاری و 20‌‌‌میلیون بشکه ذخیره‌سازی استراتژیک). علاوه بر آن 500‌هزار بشکه در روز، نیز نفت‌های در حال انتقال و ذخیره‌سازی‌های شناور افزایش یافته است. بنابراین آژانس بین‌المللی انرژی ناچار شده است اعلام کند 1/1‌میلیون بشکه در روز که شامل ذخیره‌سازی گزارش نشده درکشورهای OECD و ذخیره‌سازی در کشورهای غیرOECD است، کاهش یافته است.

البته آمار آژانس بین‌المللی انرژی نیز نمی‌تواند برداشت از ذخیره‌سازی‌ها در زمانی که انتظار می‌رود قیمت‌ها افزایش یابند را توجیه کند. به هرحال؛ طبق گزارش اوپک به‌رغم اینکه این سازمان تولید خود را در سه ماهه اول سال‌2009 براساس گزارش منابع ثانویه به میزان 2‌میلیون بشکه در روز نسبت به سه ماهه چهارم2008 کاهش داده است اما ذخیره‌سازی‌های نفتی در کشورهای OECD همچنان در حال افزایش بوده است. آمار آژانس بین‌المللی انرژی نیز از افزایش ذخیره‌سازی‌های یاد شده حکایت دارد. به عبارت دیگر این آمار نشان می‌دهد ارتباط ذخیره‌سازی‌ها با برنامه تولید اوپک قطع شده است. 

در تئوری کاهش تولید، اوپک می‌تواند باعث کمبود فیزیکی نفت در بازار شود و قیمت‌های فعلی را افزایش داده و شدت پیش بهینی کاهش دهد و به این ترتیب انگیزه برای ذخیره‌سازی کمتر شود. براساس آنچه گفته شد باید تاثیر اقدام اوپک با معیار سطح ذخیره‌سازی‌ها قابل لمس باشد و تغییر سطح ذخیره‌سازی بتواند نشان دهد اوپک تولید خود را کاهش داده و یا افزایش داده است. اما عملاً در بازار نفت چنین اتفاقی نیفتاده است زیرا تعیین قیمت‌های ماه‌های بعدی در بازار آتی فقط در اختیار اوپک نیست و به عوامل دیگری نیز بستگی دارد که در اختیار اوپک قرار ندارد.

تحولات سیاسی، چشم‌انداز اقتصاد جهانی، پیش‌بینی تغییرات فصلی تقاضا، پیش‌بینی قطع احتمالی عرضه به‌دلیل نوسانات فصلی آب و هوا، تلقی بورس‌بازان از وضعیت قیمت‌ها برای ماه‌های آینده و واکنش آنها و عوامل بسیار دیگری می‌توانند بر سطح قیمت‌های نفت در ماه‌های آینده تاثیر بگذارند و باعث تشدید و یا ضعف حالت پیش بهینی یا پس بهینی شوند. دراین میان نرخ بهره و هزینه ذخیره‌سازی نیز در اقتصادی بودن ذخیره نفت تاثیر می‌گذارد. سود پالایشی و عملیات پالایشگاهی نیز بر سطح ذخیره‌سازی‌های نفت خام و فراورده تاثیر خود را آشکار می‌سازد.

نکته قابل توجه که باید بر آن تاکید شود این است که قیمت‌ها و ساختار قیمت‌ها برای چند ماه آینده در بازار آتی رفتار ذخیره‌سازی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؛ درحالی‌که این قیمت‌ها تنها تحت‌تأثیر عوامل بنیادین بازار قرار ندارند بلکه در این میان بورس‌بازان و مؤسسات مالی تاثیر اساسی در شکل‌گیری قیمت‌ها دارندو می‌توانند وضعیت پیش بهینی و پس بهینی را ایجاد کنند و یا آن را تشدید و یا تضعیف نمایند. انتظارات بورس‌بازان درباره آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد رفتار آنها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد ؛ هرچند این انتظارات ممکن است هیچ‌گاه تحقق نیابد. در عین حال مؤسسات مالی از بازار آتی برای حفظ ارزش دارایی‌های خود نیز استفاده می‌کنند.

هنگامی‌که ارزش دلار در مقابل سایر ارزها کاهش می‌یابد و یا هنگامی‌که نرخ تورم افزایش پیدا می‌کند آنها به بازارهای آتی هجوم می‌برند و باعث تغییر قیمت‌ها می‌شوند  و قیمت‌هایی که به این صورت در بازار‌های آتی شکل گرفته است، رفتار ذخیره‌سازی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد (نمودار). در این میان پدیده دیگری به نام ذخیره‌سازی‌های شناور نیز وجود دارد که به نوبه‌خود پیچیدگی معیار سطح ذخیره‌سازی برای کنترل تولید را بیشتر می‌سازد.

شرکت‌ها و معامله گران نفتی که از بین آنها می‌توان به شرکت‌های گلنکور، ویتول، شل، کوچ و بی.پی اشاره کرد به ذخیره‌کردن نفت در نفتکش‌های بسیار بزرگ در نزدیکی مناطق مصرفی مبادرت می‌کنند و  هنگامی‌که قیمت‌های نفت به‌اندازه کافی برایشان جذاب شد نفت خود را به بازار عرضه می‌کنند. آنها برای حفظ ذخیره خود ناچار هستند علاوه بر شیب وضعیت پیش بهینی به عواملی نظیر نرخ بهره و نرخ کرایه نفتکش‌ها نیز توجه کنند.

براساس اطلاعات منتشر شده در اواخر ماه ژوئن2009 در حدود 70‌میلیون بشکه نفت روی آب‌ها ذخیره شده که نسبت به ماه می 2009در حدود 20 میلیون بشکه افزایش داشت. با افزایش قیمت‌های فعلی نفت خام، ذخیره‌سازی نفت روی آب چندان اقتصادی به‌نظر نمی‌رسد. تفاوت قیمت 8‌دلار در بشکه بین قیمت ماه اول و دوم در اوایل ماه فوریه2009، در حال حاضر به 8‌سنت در بشکه رسیده است که کمتر از هزینه نگهداری یک بشکه نفت خام در دریا است.

درحال حاضر هزینه نگهداری یک بشکه نفت خام در دریا تقریباً معادل یک دلار در بشکه در هر ماه است. بنابراین شرکت‌های یاد شده تلاش می‌کنند تا نفت خود را به بازار عرضه کنند ‌و ممکن است اقدام آنها تاثیر برنامه کنترل تولید اوپک را کاهش دهد.به‌نظر می‌رسد ابهامات و پیچیدگی‌هایی که معیار تعداد روزهای ذخیره‌سازی نفت در کشورهای OECD به همراه دارد اجازه ندهد از این معیار برای تنظیم و یا تثبیت بازار استفاده کرد.

 البته این نکته نیز بدیهی است که قیمت‌های بازار تک محموله نیز در زمان حاضر از عواملی غیر از بنیادهای بازار فیزیکی متاثر می‌شوند و فقط تحت‌تأثیر رفتار اوپک قرار ندارند. بنابراین جای این سؤال خالی است که تا زمانی که جانشین مناسبی برای هدف قیمت و یا محدوده قیمت به دست نیامده، آیا شایسته است تصمیمات سازمان اوپک را برای تعیین سطح تولید به معیاری مرتبط ساخت که آن هم از ابهامات و پیچیدگی‌های بسیاری رنج می‌برد؟

کد خبر 90514

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز