امسال تمامی روزهای ماه مبارک رمضان، در آخرین ماه تابستان تقریبا گرم تهران طی شد. البته گرمتر از آن، بازار گرانفروشان بود که ارزاق عمومی را از نان گرفته تا گوشت و برنج و خرما، دولاپهنا به خلقالله فروختند.به هر حال رمضان امسال هم تمام شد و حالا باید 10ماه و 23 روز دیگر برای آمدن رمضان سال 89 صبر کنیم.
راستی میدانید روزهای پایانی ماه رمضان و عید فطر در تهران قدیم چگونه بود. با هم سفری کوتاه با سالهای نه چندان دور تهران میکنیم...
زندهیاد سید اشرفالدین حسینی نسیم شمال در استقبال از عیدفطر سال 1333 هجری قمری ـ تقریباً 95 سال پیش ـ ابیات زیبایی را سروده است. ناگفته نگذاریم که او «... در ضلع شرقی مدرسه صدر، در جلو خان مسجد شاه غامام خمینیف، حجرهای تنگ و تاریک داشت.» و در همان جا اشعار ساده و همهفهم خود را میسرود و در هفتهنامه «نسیم شمال» که متعلق به خودش بود به چاپ میرساند.»
1 اگر سراغ پدربزرگتان بروید،شاید هنوز بخشی از این اشعار را به خاطر داشته باشد که : الوداع الوداع یا رمضان / از تو بوی بهشت بود وزان از تو مسرور روح بیغرضان / در تو شد شهر پر صدای اذان عید فطر است نور میبارد / رحمت حق وفور میبارد عید فطر است، وقت غفران است / مزد مخصوص روزهداران است2
کی عید میشود؟
در رؤیت هلال ماه شوال، از دیرباز گهگاه نظرات مختلفی ابراز میشد.در سالهای گذشته ـ البته به جز آغاز و پایان ماه رمضان سال 1387 ـ هم دیدهایم که ماه مبارک رمضان با «یومالشک» آغاز میشد و گاهی نیز اتفاق نظر بوجود نمیآمد و عید فطر نیز یک روز جا به جا میشد. این اتفاق مسئله جدید نیست و در گذشته هم مرسوم بوده است،به گونهای که محمدحسن خان اعتماد السلطنه مینویسد:
«شنبه غره شوال 1298 قمری: عید فطر است،... صبح برخاسته شنیدم دیروز حاجی ملاعلی کندی کنی مجتهد تنها افطار نکرده است.»4 در گذشته ملاک علما و مجتهدان،رؤیت هلال ماه شوال با چشم غیرمسلح بوده و با وجود آنکه منجمان زمان ـ همچون نجمالملک و نجمالدوله ـ بر اساس گردش کواکب، و همچنین محاسبات نجومی ـ براساس تقویم جلالی ـ آغاز و پایان ماه مبارک را نگاشته و در تقویمها به چاپ میرساندند، اما باید ماه دیده میشد و بس. مقلدان نیز پیرو مرجع تقلید خود چنین میکردند.
مرحوم حاجی ملاعلی کنی که تولیت مدرسه خان مروی را به عهده داشت، از مراجع بزرگ زمان خود و مورد توجه عامه مردم بود، حتی ناصرالدین شاه نیز از او حساب میبرد. اعتمادالسلطنه، در این باره مینویسد:«پنجشنبه غره شوال 1301 قمری: امروز یقین اول ماه است. با وجودی که در دو سه تقویم نوشته بودند که امروز غره غاولف است و تلگراف از تبریز و عراق غاراکف و قم و قزوین رسید که رؤیت هلال شده، باز شاه محض التفات به حاجی ملاعلی مجتهد به او تلگراف فرمودند که تکلیف چه است؟
حاجی مجتهد هم جواب عرض کرده بودند که باید در افق تهران رؤیت شود، آنوقت افطار کنند.»5 به هر حال،آن سالها هم با یک روز اختلاف در نوشته منجمین و رؤیت هلال ماه، عید فطر جشن گرفته میشد. علت احتیاط مردم و علما در آن بود که روزه گرفتن در این روز حرام است و مسلمانان باید این روز را روزه شکسته و جشن بگیرند.
در گذشته نیز برای مردم تهران از عید فطر جشن و سرور آغاز میشد و تا 3 ماه ـ شوال، ذیالقعده و ذیالحجه ـ یعنی تا رسیدن محرم و صفر ـ مردم این فرصت را داشتند که به امور مهمی همچون خواستگاری، عقد و ازدواج، خرید و فروش ملک و... بپردازند.
آداب عید
در گذشته رسم بود در طهران،مردم بعد از افطار به دید و بازدید میرفتند. کسانی که با هم قهر بودند به گونهای آشتی داده، صله رحم را بجا آورده، سفره اطعام گسترده و این و آن را دعوت کرده و مساکین را اطعام میکردند.اما یکی از کارهایی که مردم در شب آخر ماه مبارک رمضان از آن پرهیز میکردند، رفتن به خانه این و آن بود.آنها برای اینکه زکات فطریه شان به گردن صاحبخانه نیفتد، شب آخر و افطار واپسین را در خانه خود میماندند.
سعید نفیسی این باره میگوید: «چون جزو جمع کسانی که رئیس خانوادهای،میبایست شب عید فطر، فطریه برای او بدهد. مهمان دیگری شدن در این شبها کاری بود که سرشکستگی میآورد،چون رئیس خانواده مجبور بود که هر کس شب را در خانه او مانده است برای او این فطریه را بدهد.
مردم پرهیز میکردند که در شب عید فطر در خانه دیگری بمانند و نان خور او شمرده شوند. در سر سفره دیگری نمینشستند و فرزندان خود را هم از این کار منع میکردند.»6 به این ترتیب با گردهم آمدن اعضای خانواده به دور یکدیگر در آخرین افطار ماه مبارک رمضان، قبل از گشودن افطار و پس از ادای فریضه نماز ـ آنگاه که صدای توپ افطار از میدان توپخانه به گوش طهرانیهای روزهدار میرسید ـ بزرگ خانواده میزان فطریه را ـ که مجتهد اعلم زمان او اعلام کرده بود ـ دستگردان میکرد و به کناری میگذاشت.
اگر به همان میزان فطریه حاضر نبود، یک تکه از اثاث خانه را کناری نهاده،به گرو نزد خود مینهادند تا زکات فطریه را ادا کنند و تا لحظه ادا، از آن اثاث استفاده نمیکردند. صبح هنگام عید فطر، پس از شنیدن صدای اذان، روزهداران در محوطهای که مسقف نبود پشت سر امام اقامه بسته و نماز شکر بجا میآوردند. اللهاکبر، اللهاکبر، لا اله الاالله و الله اکبر، و لله الحمد علی ما هدانا و لهالشکر علی ما اولینا، صدای آشنایی بود که از گلدسته مساجد به گوش میرسید.
از آنجا که طهران وسعتی نداشت، با اندکی پیادهروی، امام میتوانست در فضای آزاد نماز را اقامه کند. پس از پایان نماز، مؤمنان با در آغوش کشیدن یکدیگر یک ماه تقرب به درگاه الهی را تبریک گفته و با دلی شاد رهسپار خانههای خود میشدند
همشهری محله - 12