این کلیدیترین جملهای است که همه ما بارها در باره آن شنیده و خواندهایم. دانشگاهها بهعنوان مراکز تولید علم باید پیشتاز ارتباط با متن جامعه باشند، ولی شواهد و قرائن نشان میدهد که دانشگاههای ما عمدتا درون حصاری از اطلاعات و آموختههای سنتی و قدیمی گرفتار شدهاند و از درک نیازهای روزمره و مشکلات عمومی جامعه و قشرهای مختلف مردم دور افتادهاند.
این ادعایی گزاف نیست و برای اثبات آن میتوان گزارش کاری از دانشگاهها خواست و در آن روشن ساخت که از میان انبوه تحقیقات و پژوهشهایی که دانشگاهها هر ساله در قالب طرحهای پژوهشی و رسالهها و پایان نامهها انجام میدهند چند مورد مستقیما مرتبط با مشکلات مردم و جامعه هستند و چند مورد صرفا بهمنظور تولید علم صورت گرفتهاند.
مشکل دیگری که وجود دارد منجمد شدن سر فصلها و دورههای آموزشی در سیستم دانشگاهی ایران است. این سرفصلها گاه آن قدر دیر به دیر به روز میشوند که بیشتر حالت تدریس تاریخ یک رشته یا موضوع علمی را پیدا میکنند.
مثلا در سر فصل رشته ارتباطات در تمام دانشگاههای ایران موضوعی به نام تکنولوژیهای نوین ارتباطی هست که به بررسی موضوع تلهتکست میپردازد و از چیزی به نام ویدئو نام میبرد که مشخصاتی غیرقابل هضم برای مخاطب امروز دارد. همین مسئله با درجاتی متفاوت برای سایر رشتههای علمی در دانشگاهها مصداق پیدا میکند.
تغییر و به روز شدن سر فصلهای مصوب، ایجاد دورهها و گرایشهای جدید بهخصوص رشتههای بین رشتهای و چندرشتهای لازمه تحول علمی در دانشگاههاست.
متأسفانه این فرایند در سیستم آموزش عالی ایران آنچنان کند و پیچیده انجام میشود که تا زمان به نتیجه رسیدن یک طرح جدید، زمان آن نیز منقضی شده و موارد جدیدتری جایگزین میشود. شاید راه حل ماجرا سپردن اختیارات کافی به گروههای تخصصی دانشگاهها باشد.
شورایعالی علوم، تحقیقات و فناوری باید در این زمینه تصمیمی جدی و سریع اتخاذ کرده و مکانیسمهای لازم برای تبدیل دانش به فناوری و محصول تجاری در محیط دانشگاهها را فراهم کند.
اگر قرار است ایران در افق 1404 کشور اول منطقه آسیای جنوب غربی در زمینه علم و فناوری باشد باید هر چه سریعتر برای رفع این مشکل فکری اندیشیده شود. سیستم علمی کشور باید چالاک و جسور باشد. تحقیقات کاربردی باید در دستور کار تمام دانشگاهها قرار گیرد، ارتباط بین صنعت و دانشگاه باید تقویت شود و تشکیل دفاتری به این نام در دانشگاهها نمیتواند چاره ساز نهایی باشد.
بدنه دانشگاهی کشور یعنی دانشجو باید بهعنوان قشر اصلی و موتور محرکه علم در کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. بوروکراسی اداری در دانشگاهها باید به حداقل ممکن کاهش یابد.
شاید باور کردنش سخت باشد ولی تولید مقاله علمی توسط دانشجویان در همین سیستم دانشگاهی به سختی صورت میگیرد، سیستم موجود او را به سمتی سوق میدهد که بهصورت صوری هم که شده اسم یک استاد یا مدرس دانشگاهی را کنار مقالهاش درج کند تا قابلیت انتشار در مجلات علمی را پیدا کند.
مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری ظرفیت بسیار بالاتر از این دارند که سالانه12 تا 13 هزار دانشجو جذب آنها شوند. نهضت تولید علم فقط با درک شرایط شتابان منطقه و جهان قابل تحقق است.