خانواده، مشوقان اصلیاش در دوران کودکی بودند. «الناز صفیخانی» هنرمند ساکن چهارراه ولیعصر عج متولد سال 67 است و هنوز هم نیاز به تشویق از سوی والدین و استادانش را حس میکند. معتقد است تشویق، انگیزه را در ادامه راه و یادگیری، هر چه بیشتر میکند.
صفیخانی بیشتر به کشیدن مناظرطبیعی علاقه دارد. اتاقش را تابلوهایی احاطه کردند که تنها در نمایشگاهها در معرض دید قرار میدهد و حاضر نیست آنها را بفروشد. تابلوهایش اسم خاصی را یدک نمیکشند و تنها زیبایی آنها برای نقاش حایز اهمیت است. تاکنون در نمایشگاههای متعددی شرکت کرده و هریک را برای پیشرفت خود مؤثر میداند.
وقتی به تابلوهایش نگاه میکنم، یکی از آنها بیشتر خودنمایی میکند، منظره پلی بر روی یک رودخانه به تصویر کشیده شده، درخت، کوه، علفهای کنار رودخانه، فضایی رویایی را تداعی میکنند. اما نحوه آشنایی او با هنر نقاشی چگونه بوده است؟ «فرزند اول خانواده بودم و تقریباً همه چیز برایم مهیا بود.
کارهایم مورد تشویق والدین قرار میگرفت. از کودکی هم علاقه زیادی به کشیدن درخت و منظره داشتم. البته از کشیدن آدمک و به قولی چشم چشم دو ابرو غافل نبودم. اول یا دوم دبستان بودم که یکی از عکسهایم که مربوط به دوره نوزادی ¨7 ماهگی بود را به تصویر کشیدم. لباسی که بر تن داشتم، یقه ملوانی داشت و من حتی به لباس هم در کشیدن تصویر دقت کرده بودم.»
مدادهای شمعی از دست الناز در امان نبودند. او در کودکی آنها را میتراشید و خردههای پاستیل را روی کاغذی میریخت و با اتو به آنها شکل میداد: «همیشه اتاقم نامرتب بود. مادرم وقتی وارد اتاق میشد، همیشه نظم و انضباط را متذکر میشد اما من همیشه مشغول درست کردن کاردستی یا نقاشی کشیدن بودم. به خاطرم هست که علاقه زیادی به کارهای کولاژ داشتم.
مدادهایم را میتراشیدم و با آشغال تراش، شکلهای مختلف روی کاغذ ایجاد میکردم. پاستیلهایم را میتراشیدم و برروی کاغذ با اتو اشکال مختلفی خلق میکردم.» او حضورش در منطقه 11 را در پرورش استعداد نقاشی بسیار مؤثر میداند: «10 سال پیش از شهرک ژاندارمری به چهارراه ولیعصر ¨عج آمدیم.
منزل ما با نگارخانه شیث فاصله زیادی ندارد. مادرم متوجه شد که در نگارخانه، کلاسهای نقاشی هم دایر است، مرا در کلاسها ثبتنام کرد و اولین بار توانستم در این نگارخانه از محضر استادان استفاده کنم. اولین روز کلاسم را خوب به خاطر دارم. باید خطوطی را با فاصلهای مشخص و در اندازههای معلوم، میکشیدیم. براحتی این کار را انجام دادم و استادم آقای اسماعیلی، شی را پیش رویم قرار داد و من شروع به کشیدن آن کردم.»
حمایت از هنرمندان و علاقهمندان به هنر
او در مدرسه راهنمایی دخترانه عفاف که در گذشته در محل دبستان پسرانه امام رضا¨ع دایر بود، تحصیل میکرد: «از مدرسه تا خانه را به سرعت طی میکردم تا تکالیفم را انجام دهم و سر کلاس نقاشی حاضر شوم. یکی ـ2 ماه اول را به تمرین طراحی مشغول بودم و بعد با تکنیک رنگ روغن آشنا شدم و شروع به کشیدن منظره و طبیعت کردم.» هنرمند نقاش هم محلهای ما، در رشته مدیریت جهانگردی تحصیل میکند اما به رشته هنر، علاقه بیشتری دارد و از اینکه در دانشگاه این رشته را انتخاب نکرده ، افسوس میخورد:
«دوران دبیرستان را با حضور در رشته ریاضی سپری کردم. تنها به این امید که در دانشگاه، رشته معماری را ادامه بدهم که متاسفانه نتوانستم. در حال حاضر نقاشی را رها نکردم و هنوز هم از محضر اساتید مختلف بهره میبرم و نقاشی را ادامه میدهم.» صفیخانی علاقه زیادی به پیکر تراشی دارد و در فرصتی مناسب، این رشته هنری را دنبال خواهد کرد:
«برای این که بتوانم درپیکر تراشی موفق شوم، باید بتوانم چهره را به خوبی نقاشی کنم. تمریناتم را آغاز کردم و برای ترم جدید، حتماً در کلاس یکی از استادان ثبتنام خواهم کرد.» الناز صفیخانی ساعتها در اتاقش و در محیط آرامی که برای خود فراهم میکند، نقاشی میکشد و گذر زمان را احساس نمیکند.
او از کارهای استاد محسنی، لذت میبرد و بیشتر سعی میکند از کارهای او برای الگوبرداری در نقاشیهایش استفاده کند: «بیشتر نقاشیهایم را از روی مدل میکشم. کارهای استاد محسنی را بسیار دوست دارم. کارهای این هنرمند ساده است و در عین سادگی زیبایی را به مخاطب القا میکند.»
امکانات منطقه
تعداد مراکز هنری و فرهنگی منطقه را بسیار مناسب میداند و معتقد است: «منطقه ما به خصوص محله چهارراه ولیعصر ¨عج، مراکز فرهنگی و هنری بسیاری دارد اما متأسفانه در میان اهالی و شهروندان، هنوز فرهنگسازی درستی صورت نگرفته و برای دیدن آثار هنری و لذت بردن از آنها، به نگارخانهها و مراکز فرهنگی کمتر مراجعه میکنند.
اهالی، کودکان خود را برای آموزش هنر که میتواند در شکل گیری شخصیت آنها بسیار مفید و مؤثر باشد، به مراکز آموزش هنر برده و ثبت نام کنند.» او هزینه کلاسهای آموزش هنر نقاشی را زیاد میداند و برای اشاعه هنر در میان اهالی محله معتقد است: «خانههای فرهنگ و فرهنگسراها باید از استادان مجرب برای آموزش افراد استفاده کنند و هزینهها را به گونهای در نظر بگیرند تا علاقهمندان بتوانند در کلاسها شرکت کنند.
کلاسهای آموزش هنر، هزینه بالایی دارد و با توجه به لوازم مورد نیاز هنر نقاشی که بسیار گران است، باید شهرداری و مراکز فرهنگی تخفیفی برای علاقهمندان و هنرجویان قائل شوند. باید از علاقهمندان به هنر و هنرمندان حمایت شود.» او زیبا سازی محله که اکثر خانههایش قدیمی و فرسوده است را به شهرداری یادآور میشود و میگوید:
«خانههای محله، اکثراً قدیمی و فرسوده است که فضای محله و شهر را نازیبا کرده است. اگر طرح دیوارنگاریهایی که در سطح شهر به مرحله اجرا درآمده در محلههای قدیمی هم انجام دهیم، چهره محلهها زیبا و دیدنی میشود. حاضرم در این کار با کمک دوستانم به شهرداری منطقه کمک کنم تا چهره محله قدیمی ولیعصر عج با رنگهای متنوع و شاد، زیباتر شود.»
همشهری محله - 11