مجموع نظرات: ۰
چهارشنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۸ - ۱۶:۴۳
۰ نفر

گپی با حمیدرضا ناصرنصیر، معمار و مدرس دانشگاه درباره طراحی فضاهای مربوط به کودکان

این جمله را بی‌شک بارها شنیده‌ایم که کودکان مانند لوح‌های سفیدی هستند که نقش‌های پذیرفته شده را ماندگار می‌کنند. ولی واقعاً چقدر به این موضوع توجه می‌کنیم؟ شهر و فضاهای شهری از خانه مسکونی تا خیابان‌ها و مراکز آموزشی، مکان‌هایی هستند که هر فردی از ابتدای زندگی با آنها درگیر است و هر کدام از این فضاها خواه‌ناخواه اثرات زیادی روی فرد و زندگی آینده او می‌گذارد.

فضاهای زندگی کودکان جزو مقولاتی هستند که تا امروز در کشور ما آن‌طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته‌اند. در حالی که کودک در یک محیط آموزشی با درک و دریافت خود از فضا می‌تواند حس احترام به خود، احترام به دیگران و بسیاری از مسائل عمده زندگی را بیاموزد و آن را با خود به خانه و محیط زندگی ببرد.

بنابراین توجه به معماری فضاهای مختص کودکان و اماکن عمومی که کودکان هم از آن سهم عمده‌ای دارند، امری لازم و ضروری است. با مهندس «حمیدرضا ناصرنصیر» معمار و استاد دانشگاه که سال‌هاست در زمینه معماری برای کودکان و آموزش معماری به آنها فعالیت دارد، درباره معماری اماکن مرتبط با کودکان گفت‌وگو کردیم. 

  • در معماری شهری فضاهای کودکانه چگونه تعریف می‌شوند؟

در نگاه اول به نظر می‌رسد این اماکن فقط شامل مدارس و مهدهای کودک می‌شود. اما کودکان به خاطر اینکه مثل همه جزو شهروندان این شهر محسوب می‌شوند، تجربه حضور در هر فضاهای شهری را دارند. بعضی از این فضاها ویژه کودکان است مثل مهدها و مدارس، بعضی هم اماکن عمومی هستند که کودک نیز خواه ناخواه با آنها سروکار دارد.

مهم‌ترین فضایی که هر کودکی در وهله اول تجربه می‌کند خانه است. خانه فضایی است که در آن اصلی‌ترین دریافت‌های هر کودکی به شکل طبیعی به دست می‌آید. شهر به عنوان یک فضای عمومی مرحله بعدی تجربه‌پذیری کودکان را شکل می‌دهد. بنابراین باید به خاطر داشته باشیم که نباید از فضاهای عمومی غافل بمانیم چرا که کودک هم مثل هر شهروند دیگری حق دارد در شهری زندگی کند که به علائق او بی‌توجه نباشد. او حق دارد نیازهایش در این شهر برطرف شود، احساس امنیت، شادابی و تعلق‌خاطر داشته باشد و در عین حال زیستن در فضاهای عمومی برایش لذتبخش باشد. 

  • معماری اماکن مرتبط با کودکان از الگوی خاصی پیروی می‌کند؟

معماری برای کودکان الزاماتی به همراه دارد. الزاماتی که طبیعتاً با دریافت‌های کودکانه نسبت مستقیمی دارد. الزاماتی که به «ارگونومی» یا ویژگی‌های جسمی کودکان تعبیر می‌شود. مسائلی نظیر مقیاس فیزیکی کودک و اینکه از چه ارتفاعی به دنیا و محیط پیرامونش نگاه می‌کند.

موضوعاتی مانند توانایی و توانایی‌های جسمی کودکان، میزان دقت و تمرکز او و مخاطراتی که او را تهدید می‌کند. بد نیست بدانید که امنیت کودک در محیط‌های مرتبط با کودکان از بالاترین میزان اهمیت برخوردار است. هنگامی که کودکان روی مسئله‌ای متمرکز می‌شوند ممکن است متوجه خطراتی که در اطراف او وجود دارد، نباشد.

بنابراین استفاده از مصالح مناسب و کاستن موانع و خطرات محیطی مثل لبه‌ها، دست‌اندازها،‌ پیشامدگی‌ها و موانعی که در کف، دیواره‌ها یا سقف‌ها ممکن است وجود داشته باشد از مهم‌ترین کارهایی است که باید در معماری فضاهای کودکانه انجام شود. مسئله دیگر مسئله مقیاس و ابعاد فضاهاست.

کودکان ابعاد را به گونه‌ای متفاوت با بزرگسالان می‌بینند. ابعاد باید در همه فضاها به گونه‌ای باشد که کودک در آن احساس بیگانگی نکند در غیر این صورت کودک شدیداً دچار ناامنی روحی می‌شود. این استانداردها حتماً باید در طراحی غذاخوری‌ها و دستشویی‌ها و... لحاظ شوند.  

  • غیر از اینها نکات دیگر هم هستند که لازم‌الاجرا باشند؟

بله، یکی از آنها موضوع گفت‌وگو با فضا و محیط است. شرط لازم این گفت‌وگو این است که ما به فضا به مثابه یک پدیده زبان‌شناسی یا نشانه‌شناسی نگاه کنیم. عناصری که فضا را می‌سازند مانند فرم، حجم، شکل، رنگ،‌ بافت، مصالح و مقیاس هر کدام ویژگی‌های نشانه‌شناسی به شمار می‌آیند که مبنای آنها دریافت‌ها و عادت‌های فرهنگی و فردی ما است.

بنابراین عناصر و اجزای فضا در ادراک و دریافت کودکان بسیار مؤثرند. ازجمله می‌توان به رنگ‌ها اشاره کرد؛ هر رنگی حسی را القا می‌کند. به همین خاطر انتخاب درست رنگ‌ها در ایجاد فضاهای اصولی برای کودکان اهمیت بسزایی دارد. 

  • با توجه به اینکه هر شهری باید متناسب با روحیات تمام شهروندان آن شهر طراحی شود، معماری چه تأثیری روی پرورش کودکان دارد؟

معماری ما آینه تفکر و شیوه زندگی ما هستند. اگر فضاهای موجود مغشوشند دلیلش نابسامانی نظام فکری و به تبع آن زندگی ما است. آنچه امروز به غلط آمیزه‌ای از سنت‌ها و مدرنیته گفته می‌شود، تنها ملغمه‌ای از بی‌سامانی و بی‌انسجامی است. این بی‌سلیقگی در حوزه زیبایی‌شناسی و معماری باعث عدم امنیت روانی در شهرنشینان می‌شود که تبعاً این مشکلات در کودکان بازتاب بیشتری دارد.

طراحی نمادی از زندگی جمعی است که برای برقراری روابط درست باید مبتنی بر قراردادهایی باشد. محیط شهری در صورتی می‌تواند مفاهیم صلح و زندگی مشارکت‌جویانه را به شهروندان منتقل کند که خود از این خصلت‌ها برخوردار باشد به این معنی که کودک بداند چرا ساختمان‌ها با انضباط خاصی در کنار هم قرار گرفته‌اند و چرا در ساخت خانه‌ها به حریم همسایه‌ها توجه شده است. در این صورت هر ساختمانی می‌تواند مربی کودکان در احترام به دیگران باشد، به شرطی که از ساز بناهای قدیمی و جدید آهنگی گوش‌نوازی به کودکان برسد. 

  • لازم است که در طراحی فضاهای کودکان تفاوت‌های طبقاتی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال مهدکودک‌های شمال تهران با جنوب شهر متفاوت باشند؟

خیر، اتفاقاً برعکس، ما باید برخی از اثرات سو  زندگی طبقاتی را در فضاهای عمومی تبدیل کنیم. کودکان باید یاد بگیرند که شادی، برابری و احترام متقابل به همسالان ربطی به طبقه اجتماعی آنها ندارد. آنها باید در محیط‌های اجتماعی و عمومی مشارکت با دیگران را بیاموزند.

با طراحی فضاهای مناسب می‌توان بر این امر صحه گذاشت و کودکان را به سمت مشارکت‌های اجتماعی با هر قشر و طبقه‌ای سوق داد. کودکان شهروندان کوچک امروز و سازندگان فردای جامعه ما هستند. باید به آنها آموخت که شادابی سلامت و اعتماد به نفس آنها جامعه‌ای سالم‌تر و بهتر را برای فردا رقم خواهد زد و معماری صحیح می‌تواند این رسیدن به این دورنما را تسهیل کند. 

  • در مناطقی مثل شمال تهران که خانواده‌ها هزینه‌های بالایی را برای فرزندانشان متحمل می‌‌شوند فضاهای مرتبط با کودکان به استاندارد‌ها نزدیکند؟

خیر، زیرا تنها سرمایه‌گذاری کافی نیست بلکه دانش تخصصی معماری و دید کارشناسی برای این امر لازم و ضروری است. متأسفانه با وجود معماری پدر و مادردار گذشته ما، اکثریت مردم از معماری دورند و آموزش همگانی در این حوزه وجود ندارد. ممکن است یک خانواده مرفه هزینه بالایی را صرف خرید اسباب‌بازی برای کودکش بکند اما عدم آگاهی نسبت به تأثیرات عمیق فضاها و محیط‌های زیستی کودک باعث می‌شود که توجه چندانی به این موضوع نشود.  

همشهری محله - 1

کد خبر 92564

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز