این پرونده با شکایت دختر جوانی به دادسرای شهرری در دستور کار پلیس قرار گرفت.
این دختر جوان به قاضی دانشور، بازپرس شعبه 7 دادسرای شهرری گفت: عصر نهم مهرماه از محل کارم خارج شدم که به خانه بروم. برای همین حوالی متروی علی آباد سوار یک سمند سبزرنگ که مسافرکشی میکرد، شدم.
بعد از طی مسیری کوتاه، راننده مدعی شد که از من خوشش آمده و با دادن شماره تلفنش به من خواست با هم دوست شویم. اما ناگهان تغییر مسیر داد و زمانی که به او اعتراض کردم با خارج کردن چاقویی از زیر پیراهنش تهدیدم کرد که اگر حرفی بزنم، مرا خواهد کشت. او سپس با سرعت زیاد به راهش ادامه داد.
مرد راننده وقتی به محلی خلوت رسید، با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و دوباره شروع به حرکت کرد. من که از شدت ترس و وحشت بیحال شده بودم، وقتی بهخودم آمدم متوجه شدم به شهرری رسیدهایم.
در همان لحظه بود که مرد راننده به یکی از دوستانش تلفن کرد و به او گفت میخواهد مرا به خانه وی ببرد. در زمانی که این مرد مشغول حرف زدن با تلفن همراهش بود و سرعت ماشین کم شده بود، از فرصت استفاده کردم و خودم را به بیرون از ماشین پرتاب کردم.
همان لحظه راننده برای چند ثانیه توقف کرد و من که همه بدنم درد میکرد، خودم را به مردن زدم و زیر چشمی توانستم شماره پلاک خودروی او را به خاطر بسپارم.
مرد راننده وقتی از دور نگاهی به من انداخت و دید حرکت نمیکنم، با عجله سوار ماشینش شد و با سرعت زیاد از محل دور شد. من هم بعد از اینکه با کمک یک خودروی عبوری خودم را به خانه رساندم، تصمیم گرفتم هر طوری شده از این مرد انتقام بگیرم.
به همین خاطر با شماره تلفنی که به من داده بود تماس گرفتم اما یک زن گوشی را برداشت و گفت که همسر راننده است. من هم تلفن را قطع کردم و تصمیم گرفتم با مراجعه به دادسرا از این مرد شکایت کنم.
بعد از اظهارات دختر جوان، بازپرس دانشور دستور دستگیری راننده سمند را صادر کرد و تیمی از کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران، برای شناسایی این مرد وارد عمل شدند. آنها از طریق شماره پلاک و تلفنی که از متهم در اختیار داشتند به ردیابی او پرداختند و مدتی بعد موفق شدند وی را شناسایی و دستگیر کنند.
بعد از انتقال متهم به اداره آگاهی، وی منکر ربودن دختر جوان شد و این در حالی بود که شاکی پرونده در مواجهه حضوری با این مرد او را بهعنوان همان کسی که او را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، شناسایی کرد.
در حالی که تحقیقات در این خصوص ادامه داشت و راننده تبهکار همچنان مدعی بود که بیگناه است حضور یک زن در اداره آگاهی باعث شد که همه چیز برای پلیس روشن شود.
این زن جوان کسی نبود جز همسر صیغهای متهم که مدعی بود همسرش همان کسی است که دختر جوان را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده است.
این زن برای اثبات ادعایش گفت: روز بعد از حادثه وقتی این دختر با تلفن همسرم تماس گرفت، خیلی اتفاقی من تلفن را جواب دادم و از حادثه تلخی که برای دختر جوان رخ داده بود مطلع شدم.
از آنجایی که این مرد یک بار دیگر نیز دست به جرم مشابهی زده اما نتوانسته بود دختر جوان را مورد آزار و اذیت قرار دهد مطمئنم که اظهارات این دختر در مورد همسر صیغهایام کاملا صحت دارد.
با این اظهارات بود که مرد متهم به دستور بازپرس شعبه 7 دادسرای شهرری بازداشت شد و در جریان بازجوییها، به آزار و اذیت دختر جوان اعتراف کرد.
به این ترتیب بازپرس دانشور دستور چاپ تصویر چهرهنگاریشده این متهم را صادر کرد تا درصورتیکه افراد دیگری توسط این مرد ربوده شدهاند، برای طرح شکایت به دادسرای شهرری واقع در ضلع جنوبغربی متروی شهرری مراجعه کنند.