کشور گل و گلاب، قالی و زعفران، با مردمانی توانمند، کوشا، صبور و قانع که حاصل تلاششان نعمتهای فراوان است که علاوه بر بینیاز شدن مردم کشور، این محصولات را به دیگر کشورهای همجوار نیز صادر میکند. بهرغم این توصیف، از چند دهه گذشته تاکنون با وجود معادن و ذخایر غنی و فراوان که در این کشور چهار فصل وجود دارد، بهعلت نبود برنامههای اصولی و دقیق، ضعف مدیریت، بیتوجه به نسلهای آینده و با دست و دلبازی و ولع فراوان و تاراجگونه به دور از هر گونه تفکر در مورد فردایی که نیامده، معادن گوناگون را بیرویه تخلیه و بهفروش رسانده و در قبال آنها اجناس و کالاهای مختلف را از هرگوشه جهان وارد کشور کردهایم. این روند موجب شده تا امروز همه مراکز خرید و فروش در سراسر کشور، حتی در تعاونی مصرف سازمانهای دولتی، انبوهی از اجناس و کالاهای گوناگون و نامرغوب خارجی بهویژه اجناس یک بار مصرف چینی انباشته شود. اما روی دیگر سکه واردات بیرویه، افزایش قیمت کالاهای وارداتی است.
اکنون در دو استان مازندران و گیلان که بیش از ۸۰ درصد برنج کشور را تولید میکنند، برنجهای تایلندی، هندی و... بهوفور یافت شده و زیتون عراق و اسپانیا هم جولان میدهد. مرکبات مازندران روی درختان باقی مانده اما انواع مرکبات خارجی به راحتی وارد میشود. انبارها پر از چای داخلی است اما چای خارجی و تقلبی با قیمتی بسیار بالا در فروشگاههای وابسته به سازمانهای دولتی و غیردولتی به فروش میرسند.
با این روند انواع میوهها، پیاز، سیب زمینی و... در تمامی میدانهای میوه و تره بار سراسر کشور به وفور و با قیمتی سرسام آور وجود دارند. از سوی دیگر مصرفکنندگان حیرت میکنند که با وجود این همه واردات چرا و چگونه، کالا و اجناس ضروری خانواده، برقآسا نردبان ترقی قیمت را میپیمایند!! چرا سال گذشته یک شبه قیمت برنج درجه یک ایرانی از کیلویی ۱۰۰۰ تومان توسط از ما بهتران به ۴۰۰۰ تومان و یا انواع خارجی آن از کیلویی ۵۰۰ تومان به ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان رسید.
چرا قیمت سیب از کیلویی ۷۰۰ تومان در سال گذشته اکنون به3هزارو 700 تومان رسیده است؟! این شرایط موجب شد تا مصرفکننده بیچاره به هر جا که چشم میاندازد انواع اجناس و کالاهای خارجی اعم از خوراکی، پوشاک و... را رویت میکند، اما با چه قیمتی، خدا میداند؟!
متأسفانه امروزه آشفتگی واردات بیرویه به مرحلهای رسیده که بسیاری از تولیدکنندگان کفش و لباس، سازندگان وسایل خانگی، کشاورزان و حتی صنعتگران بسیار مهمی مانند قالیبافان بهشدت متضررشدهاند بهگونهای که جمع زیادی از تولیدکنندگان دچار ورشکستگی کامل شده و بسیاری از کشاورزان زمینهای زراعی و باغها را یا به بسازوبفروشها برای ویلاسازی واگذار کرده و یا به امان خدا رها کرده و برای کار راهی شهرها شدهاند.
تاسفبارتر آنکه ایران که تولیدکننده و صادرکننده دیروز بود امروز یکی از مهمترین واردکنندگان جهان و از جمله مصرفیترین کشورهای دنیا محسوب میشود. در چنین آشفته بازاری از اغنیا و توانگران انتظار تغییر الگوی مصرف نیست، چرا که از توانایی مالی لازم برخوردار بوده و هرگونه که بخواهند، عمل میکنند.
با این روند مخاطب اصلی اصلاح الگوی مصرف قشر متوسط جامعه ( کارگران، کارمندان یا مردم زیر خط فقر) که نه تنها قادر به زیادهروی در مصرف نبوده، بلکه غالباً برای تامین مایحتاج ضروری و روزانه خود نیز با مشکل مواجه هستند. نگاهی به برخی از ضروریترین، اساسیترین و هزینهبرترین محصولات و کالاهایی که بهصورت غیرمعقول و بیرویه وارد و مصرف میشوند خود گواهی بر این ادعا محسوب میشود.
مدیرکل دفتر محصولات اساسی وزارت جهاد کشاورزی معتقد است، تولید گندم در کشور امسال به مرز ۱۳ میلیونتن خواهد رسید که تقریباً معادل مصرف سالانه کشور است. با این وجود امسال وزارت جهاد کشاورزی با صدور مجوز برای واردات ۵/۷ میلیون تن گندم، ایران را در رده سومین واردکننده گندم جهان در آورده و پیشبینی میشود که این رقم به ۱۲ میلیون تن هم برسد. با این روند مقام اولی واردات گندم در دنیا پس از سالها مجدداً نصیب ایران خواهد شد. همچنین در این سال مجوز ورود ۵/۱ میلیون تن برنج، یکمیلیون تن جو، 3 میلیون تن روغن و دانههای روغنی و ۳میلیون تن ذرت، شکر، حبوبات و... نیز صادر شد که با این رویه امسال در مجموع بیش از ۱۶ میلیون تن محصولات کشاورزی وارد کشور خواهد شد.
برنج
آمارهای رسمی کشور از رشد واردات ۳۶۸ هزار تنی برنج به ارزش ۳۱۰ میلیون دلار در 3ماهه اول سالجاری حکایت دارد که این مقدار واردات نسبت به سال قبل از نظر وزنی ۸۹/۴۶ و از نظر ارزش ۳۵/۲۱۹درصد افزایش را نشان میدهد که البته با این میزان واردات، کشور تا 3 سال آینده به واردات برنج نیازی ندارد. مصرف سرانه برنج کشور بین ۳۵ تا ۴۲ کیلو گرم است و با توجه به اینکه تولید داخلی این محصول حدود ۲/۲ میلیون تن تخمین زده میشود، نظر به اینکه مجموع مصرف سالانه کشور نیز بین ۶/۲ تا ۳ میلیون تن است، پرسش مطرح آن است که مجوز واردات ۵/۱میلیون تنی برنج با کدام هدف صورت گرفته است.
گوشت قرمز
تازهترین آمار گمرک کشور حاکی از افزایش واردات گوشت قرمز در ۴ ماهه نخست امسال و همزمان با فصل عرضه گوشت قرمز تولید داخلی به بازار است. طبق آمار در این مدت ۲۸هزار تن گوشت به ارزش ۱۱۳میلیون دلار وارد کشور شده که این مقدار در مدت مشابه سال گذشته 19/943تن به ارزش ۶۶میلیون و ۹۰۳هزار ریال بوده و حکایت از واردات بیرویه و افزایش ۴۰درصدی ورود گوشت قرمز به کشور دارد.
میوه
تغییر شغل صادرکنندگان میوه به واردکننده، واقعیت تلخی است که در سالهای اخیر دامنگیر کشور شده است. رئیس اتحادیه صادرکنندگان میوه کشور که قبلاً خود نیز یک صادرکننده میوه بوده و امروز به یک واردکننده تبدیل شده، در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود تولید ۴ برابری مرکبات کشور نسبت به مصرف داخلی هنوز واردات این محصول صورت میگیرد، میگوید: تنظیم بازار میوه امری است که به خوبی صورت نمیگیرد.
مسعود درویش میافزاید: از ۴سال گذشته تاکنون درهای بازار کشور به روی میوههای خارجی کاملاً باز شده است، بهگونهای که در این مدت بیش از یک میلیارد دلار میوه وارد کشور شد. امروزه در میدانهای میوه و تره بار و میوهفروشیهای سطح شهرها، انواع میوههای لوکس مانند سیب قرمز چینی و آمریکایی، سیب سبز شیلی، فرانسه و پرو، پرتقال مصری و اسرائیلی، نارنگی پاکستانی، موز اکوادور، آناناس فیلیپین، انبه پاکستان، نارگیل مالزی و... زینتبخش پیشخوان میوه فروشیهاست.
میوههایی که به لطف دلارهای باد آورده نفتی وارد سبد خانوار شده است، گرچه موجب خرابی و تبدیل باغهای دلگشای ایران به ویلاهای زیبای دلالان، واردکنندگان و محتکران شده اما باغهای کشورهای صادرکننده را کاملاً آباد کرده است. رئیس اتحادیه صادرکنندگان میوه میگوید: روزی خودم صادرکننده سیر ایران بودم اما در سالهای اخیر نه تنها صادراتی از این محصول صورت نمیگیرد، بلکه سیر چینی به وفور در بازارهای ایران وجود دارد.
آخرین آمار گمرک ایران در ۴ماهه نخست امسال نیز از واردات بیش از ۳۰۸ هزار تن میوه به ارزش حدود ۱۴۶میلیون دلار حکایت دارد که از این مقدار ۴هزار تن آن سیب درختی است که به قولی از کشور آمریکا وارد شده است. این میزان واردات میوه نسبت بهمدت مشابه سال گذشته که حدود ۲۸۰ هزار تن و به ارزش بیش از ۹۴ میلیون دلار بود که ۲۸ هزار تن افزایش وزنی و ۵۲میلیون دلار افزایش قیمت را نشان میدهد.
این آمار در حالی از واردات ۴هزار تن سیب خبر میدهد که بسیاری از باغداران و تولیدکنندگان این محصول در کشور از نبود بازار مناسب برای عرضه محصولات خود بهشدت نگران هستند، بهنحوی که باغداران خراسان شمالی اعلام کردهاند، امسال بهدلیل نبود بازار فروش، نیمی از محصولشان در حال نابود شدن است. در واقع واردات سیب پس از قضیه پرتقالهای مشکوک و مباحثی که پیش از این در زمینه واردات گندم و برخی دیگر از محصولات کشاورزی که توسط یک شرکت خصوصی واردکننده میوه از آمریکا از طریق بندر شهید رجایی انجام شده است، چالشهایی را بهوجود آورد اما مسئولان وزارت بازرگانی در این رابطه واکنش خاصی را از خود نشان ندادند.
روغن
متوسط مصرف سرانه روغن در کشور در حدود ۱۷ کیلوگرم و میانگین مصرف جهانی ۵/۱۲کیلوگرم است. نیاز کشور به این کالا نیز با توجه به جمعیت ۷۵میلیونی کشور، حدود یک میلیون و ۲۷۵هزار تن برآورد میشود. جالب توجه اینکه بیش از ۸۰درصد روغن مورد نیاز کشور یعنی یک میلیون و ۲۰ هزار تن از طریق واردات تامین میشود.
شکر
ایران دومین واردکننده شکر (پس از روسیه) در جهان است و سرانه مصرف داخلی حدود ۳۰کیلوگرمی یعنی ۳کیلوگرم بیشتر از میانگین مصرف جهانی را دارد.
نان
بالاترین مصرف نان جهان به ایران اختصاص دارد چرا که مصرف سرانه نان در ایران بین ۱۶۰ تا ۱۶۳ کیلوگرم است درصورتی که این نسبت در کشورهای اروپایی برای مثال فرانسه و آلمان بهترتیب ۵۶ و ۷۰ کیلوگرم است. با این وجود به گفته برخی مسئولین آرد و نان کشور، حدود
۳۰ تا ۳۵درصد نانهایی که توسط ۵۵ هزار نانوا در سراسر کشور به دست مصرفکنندگان میرسد به ضایعات تبدیل میشود.
این در حالی است که سالانه حدود ۳ هزار میلیارد تومان یارانه نان توسط دولت پرداخت و در واقع از این مبلغ یک هزار میلیارد تومان به ضایعات تبدیل میشود.
انرژی
به برکت چاههای پر نفت و گاز، در مصرف غیراصولی و بیرویه انرژی نیز همواره گوی سبقت را از دیگر کشورها ربودهایم. میزان مصرف انرژی در ایران هر ۱۰سال یک بار به 2برابر میرسد، درصورتی که در دیگر کشورهای جهان هر ۵۰ سال یک بار 2برابر میشود. بر این اساس در مقایسه با میانگین جهانی مصرف سوخت در ایران ۴ تا ۵ برابر بیشتر از میانگین جهانی است.به عبارتی هماکنون ۹درصد سوخت جهان در ایران توسط یک درصد جمعیت جهان مصرف میشود.
در زمینه برق نیز دولت سالانه بیش از۴۲میلیارد دلار (معادل صادرات نفت کشور) به بخش انرژی یارانه پرداخت میکند که از مجموع آن ۲۳درصد به برق، ۲۴درصد به گاز، ۲۲درصد به نفت، ۱۷درصد به بنزین و ۱۴درصد هم به سایر حاملهای انرژی اختصاص دارد.
مصرف بنزین هر اتومبیل در ایران روزانه ۱۱ لیتر اما در اروپا هر اتومبیل ۲لیتر و در آمریکا ۴لیتر مصرف دارد. ایران در مصرف گاز رتبه سوم جهان را دارد. مصرف سرانه انرژی در ایران ۵ برابر اندونزی، 2برابر چین و ۴ برابر هند است.
آب
مصرف آب ایرانیها ۷۰درصد بیشتر از الگوی جهانی است. متوسط سهم سرانه آب ایران ۲۰۰۰ متر مکعب در سال بوده و میانگین مصرف سرانه بخش کشاورزی هم حدود ۱۳۰۰ متر مکعب است (چون بیش از ۹۰درصد بخش کشاورزی ایران آبی است). متوسط مصرف سرانه خانگی نیز بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ لیتر در روز است. در حالیکه سهم سرانه آب جهان سالانه ۷۴۰۰متر مکعب بوده و میانگین سرانه بخش کشاورزی ۵۸۰متر مکعب است. همچنین کشت آبی در جهان هم حدود ۶۰درصد بخش کشاورزی را تشکیل میدهد اما مصرف سرانه خانگی در شهرهای اروپایی روزانه بین ۱۴۰ تا ۱۴۵لیتر در روز است.
جای حیرت و تأسف است کشوری که همیشه مولد و صادرکننده بود از چند دهه گذشته تاکنون به کشوری تبدیل شده که از نزدیکترین تا دورترین کشورهای جهان وارداتی همه جانبه و بیرویه دارد!! کشوری که تنها یک استان سیستان و بلوچستان آن عنوان انبار غله ایران را دارا بود، امروز با وجود فناوری و ابزار پیشرفته بهدلیل بیتوجهی و ناکارآمدی مسئولان ذیربط حتی قادر به تامین نیاز خود استان هم نیست.
متأسفانه ناکارآمدی و بیدقتیها کار را به جایی رسانده است که وزیر بازرگانی در جدیدترین رویکرد خود نسبت به اعتراضهای انجام شده در زمینه واردات غیرمعقول برنج و انباشت برنجهای داخلی در کارخانههای شالیکوبی و انبارها و نیز ضرر و زیانی که در این رابطه به برنجکاران کشور خصوصاً استانهای مازندران و گیلان تحمیل شده است، میگوید: کارشناس وزارتخانه سرانه ۳۷کیلویی برای هر ایرانی را ۴۷کیلوگرم محاسبه کرده بود که نتیجه آن موجب واردات بیرویه این محصول در سال۸۷ شد! حال جای شکرش باقی است که کارشناس خیالی آقای وزیر بازرگانی تنها ۱۰کیلوگرم در محاسبه سرانه اشتباه کرده و اگر به جای ۴۷کیلوگرم فقط یک صفر ناقابل جلوی عدد ۳۷ میگذاشت چه میشد؟!! حتماً مسئولان بخش بازرگانی خارجی کشور مجوز حدود۲۴میلیون تن برنج خارجی را صادر میکردند!! تا کام آقایان واردکننده و محتکرین محترم بسیار شیرینتر شده و در پی آن درصورتی که حتی برنجکاران بیشتری به خاک سیاه مینشستند نیز چه باک!
به قول آقای هندویی، رئیس خانه صنعت و معدن استان مازندران، برخی از واردات حلاوتی دارند که میتوان عدد۳۷ را به آسانی ۴۷ دید تا به جای ۵۰۰ هزار تن، یک میلیون و ۲۰۰هزار تن برنج خارجی وارد کشور شود. شگفتآورتر اینکه بعضی از مسئولین به جای اینکه خطای خویش را پذیرفته و برای جبران آن تلاش کنند، سعی در معرفی مقصری دارند تا کوتاهی خود را به گردن آن بیاندازند. در این گیر و دار، تبلیغات وسیع و لحظه به لحظه شبکههای متعدد صدا و سیمای جمهوری اسلامی درخصوص مرغوبیت برنجهای خارجی، خود عالمی دارد. تبلیغاتی که خواسته یا ناخواسته، تنها به نفع دلالان، محتکرین و مفسدین اقتصادی بوده و خواسته و یا ناخواسته تیشه به ریشه کشاورزی ایران میزند.