موافقان معتقدند که ترانهها و آهنگهای قدیمی موسیقی ایران با این روش زنده شده و از آنجا که بسیاری از آنها برای نسلهای مختلف شنیدنی هستند میتوان آنها را بیش از گذشته حفظ کرد. از سوی دیگر عدمتکرار این ترانهها باعث فراموشی آنها شده و به این ترتیب ممکن است بخشی از تاریخ موسیقی ایران از دست برود.
اما مخالفان نیز معتقدند بازسازیها ممکن است به اصل اثر لطمه وارد کرده و از ارزش آنها کاسته شود. آنها همچنین معتقدند که بازسازی آهنگها و تصنیفهای قدیمی نشاندهنده عدمخلاقیت موسیقیدانان امروز است، گویی آنها از سر ناچاری دستی به سر و روی این ترانهها و تصنیفها کشیده و شکل جدیدی از آنها ارائه میدهند که نه امضای تنظیمکننده امروز را دارد و نه خاطره گذشته را زنده میکند. حتی ممکن است باعث دلزدگی شنوندگان امروز موسیقی شود.
صرفنظر از موافقت و مخالفت با بازسازی ترانهها و آهنگهای قدیمی، باید این نکته را نیز درنظر گرفت که همه این آثار پدیدآورندگانی دارند که باید حقوقشان رعایت شود؛ یعنی همان چیزی که با عنوان کپی رایت در جهان شناخته شده است.
البته براساس قانون کپیرایت اگر 30سال از تولید اثر گذشته باشد میتوان از آن بدون اجازه صاحب اثر استفاده کرد. با اینکه برخی از تصنیفهای قدیمی شامل این قانون میشوند اما تعداد بسیار زیادی از آنها هنوز صاحبانی دارند که باید رضایت آنها برای بازسازی جلب شود.
به هر حال موضوع بازسازی ترانهها و آهنگهای قدیمی جنبههای دیگری هم دارد که باید به هر کدام از آنها پرداخته شود. مسئله تاثیر این بازسازی، روش تنظیم مجدد و تغییرات آنها و مهمتر از همه رضایت صاحب اثر تنها بخشی از این جنبههاست.