لکلکها عادت دارند آشیانههایشان را بر بلندی بسازند، چون دوست دارند که از ارتفاع دنیا را تماشا کنند. ما که در سالهای نه چندان دور عادت داشتیم روی زمین زندگی کنیم ولی امروز گاهی میخواهیم یا مجبور میشویم زندگی در ارتفاعات را تجربه کنیم. این ویژگی زندگی در برجهای بالابلند است که امروز به اقتضای اوضاع محیطی تهران رفته رفته دارد به یک قاعده غیرقابل تغییر تبدیل میشود.
برجها بخشی از معماری شهری محسوب میشوند که همیشه نقطه چالش بین معماران و شهرسازان بودهاند. بطوری که مخالفان و موافقان پر و پا قرصی دارد که به نظر میرسد تعداد مخالفان بیش از موافقان باشد. من در گفتوگو با مهندس «سهراب مشهودی» کارشناس ارشد معماری، استاد دانشگاه و جزو گروه تدوینکننده ضوابط ساخت ساختمانهای بلند مرتبه متوجه شدم که او جزو کسانی است که نظر مثبتی روی برجسازی دارند. خواندن این گفتوگو خالی از لطف نیست.
- من به عنوان یک شهروند تهرانی دارم در منطقهای زندگی میکنم که برجهای زیادی دارد. برجهایی که وقتی به آنها نگاه میکنم میبینم بیاینکه از قاعده مشخص پیروی کرده باشند ساخته شدهاند. آیا واقعاً اصول و ضوابطی برای ساخت برجها وجود ندارد؟
چرا، از سالها پیش این اصول وجود داشتهاند. به اضافه اینکه از سال 74 نیز قواعدی تنظیم شد که از آن به عنوان طرح جدید بلندمرتبهسازی یاد میشود... در این طرح مسائلی در نظر گرفته شده که رعایت حقوق همسایه یکی از آنهاست. یعنی ساختمان باید به گونهای جانمایی شود که مانع رسیدن اشعه خورشید به همسایه شمالیاش نباشد.
از سویی نسبت ارتفاعش با ساختمان همسایه طوری باشد که برای او مزاحمت ایجاد نکند. بد نیست بدانید اصل رعایت فضای باز اطراف ساختمان یکی دیگر از این اصول است. یعنی باید به اندازه کافی در اطراف ساختمان و در مجاورت بناهای اطراف فضای باز در نظر گرفته شود. بطوری که فاصله ساختمان با ساختمان کناری به اندازه نصف ارتفاعش باشد.
کنترل سیمای شهر نیز مسئله مهمی است. یعنی باید یک ارتباط منطقی بین ارتفاع بنا و عرض معابر وجود داشته باشد. مکانیابی و تعیین موقعیت مناسب در شهر نسبت به دید و منظر شهری، محل گسلها، درهها و شیب زمین شروط اساسی ساخت برجها هستند.
- تهران شهری است که روی گسلها بنا شده و در عین حال رفته رفته دارد به شهر برجها تبدیل میشود. آیا وجود برجها و جمعیت نسبتاً زیاد ساکن در آنها در هنگام وقوع احتمالی زلزله دردسرساز نیستند؟
در ضوابط ساختمانهای بلندمرتبه مکانیابی یکی از مهمترین شرایط است. در طرح مکانیابی تمام گسلها و حریم آنها مشخص شدهاند. بد نیست بدانید در مناطق زلزلهخیز بطور کامل ساخت برجها ممنوع شده، در حریمها نیز با رعایت اصول ایمنی در مواردی میتوان برجها را بالا برد. از طرفی باید پیش از ساخت برج با انجام آزمایش ایستایی خاک را تعیین کرد و براساس آن بنا را ساخت.
ضمناً تمام سازندگان برجها موظف هستند که ساختمانها را براساس اصول ضدزلزله بسازند. اما آنچه در این میان اهمیت دارد این است که اگر رابطه فضای باز با زیربنا رعایت نشود و اتفاقاً راه فراری که در اطراف این ساختمانها وجود خواهد داشت نسبت به ساختمانهای دیگر بخصوص ساختمانهای میان مرتبه مجهزتر خواهد بود.
وجود نماهای شیشهای هم یکی از معضلات پرمخاطره در این ساختمانها به شمار میرفت که خوشبختانه در ضوابط جدید استفاده از آن ممنوع شده است. اگر تمام این ضوابط رعایت شوند برجها جای خوبی برای زندگی خواهند بود. البته ناگفته نماند در سالهای گذشته برجهایی برخلاف این ضوابط در مناطق پرخطر ساخته شدهاند که نمیتوان وجود آنها را انکار کرد. اگر در حال حاضر نیز ساخت اینجور برجها ادامه داشته باشد برخلاف ضوابط است.
- مسئله دیگر پراکندگی و بینظمی برجهای تهران است. در بسیاری از کشورها برجها تنها در یک منطقه و بیشتر در مرکز شهر ساخته میشوند، اما توی تهران جانمایی برج معمولاً در شمال شهر است که در مواردی باعث کور شدن کوهها و مناظر طبیعی میشوند.
در ضوابط برجسازی روی این موضوع هم بحث و بررسیهایی انجام شد اما به این نتیجه رسیدند که در تهران همین پراکندگی مناسبتر است چون اگر قرار بود برجها در یک منطقه جمع شوند دیوارهای بوجود میآمد که باعث ایستایی هوا میشد و این امر باعث افزایش آلودگی شهر میشد.
از طرفی در صورت وقوع زلزله تراکم برجها در یک منطقه خطر بسته شدن معابر و عدم دسترسی به گلوگاههای شهر را به همراه داشت. این مسائل باعث شد تا از تمرکز برجها در یک منطقه جلوگیری شود. مثلاً در مناطقی مثل جنوب بزرگراه صدر و شرق مدرس به دلیل گودی زمین و ایستایی هوا، ساخت برج ممنوع است.
همچنین برجسازی در مناطقی از شمال تهران که مانع دیده شدن کوه میشود غیرقانونی است. مثل مناطقی در الهیه، درکه و ولنجک که البته شاهد هستیم برجهای زیادی در این مناطق قرار دارند. درباره منطقه یک باید بگویم به دلیل اینکه سقف جمعیت به حد در نظر گرفته شده رسیده است اصولاً نباید دیگر برجی ساخته شود.
همچنین در این منطقه به دلیل نزدیکی به کوه، عدم دسترسی به بزرگراهها و وجود کوچه باغهای قدیمی بهتر بود از ابتدا برجسازی صورت نمیگرفت یا به حداقل میرسید، اما ما شاهد هستیم که برجهای زیادی در این منطقه قرار دارند که شاید دلیل آن گرانی زمین و عدم صرفه اقتصادی در ساخت بناهای کوتاه باشد.
- به نظر میرسد در دوئل بین من و شما برنده و بازندهای نداشته باشیم. البته انگار بین مخالفتهای من و موافقتهای علمی شما با برجسازی کف ترازو به نفع شما سنگین شده است. میگویید چرا این همه به برجها امیدوارید؟
درست است که برجها از نظر عدهای معایب بسیاری دارند، اما با توجه به رشد جمعیت شهرها و کمبود و گرانی زمین ساخت آنها اجتناب ناپذیر است. از طرفی باید بدانیم رشد عمودی یعنی ساخت برجها یکی از عوامل رشد شهرها محسوب میشود. دیگر اینکه برجها مزایایی هم دارند؛ از جمله میتوان به امکان صرفهجویی در مصرف انرژی و جلوگیری از افزایش آلودگی هوای تهران اشاره کرد.
ما در تهران 800 هزار ساختمان 2 طبقه داریم که با یک حساب سرانگشتی اگر هر کدام از این خانهها دارای موتورخانه گرمایشی باشند حجم زیادی از آلودگی هوا به آنها وابسته است. در حالی که یک برج با تعداد زیادی واحد مسکونی دارای یک موتورخانه است که حتی در این ساختمان امکان بهینه کردن مصرف انرژی و ایمن کردن آنها کار سادهتری است.
نکته جالب دیگر برای کسانی که ساکن برجها هستند حس حضور در میان جمع است و شما وقتی از پنجره یک واحد بالای برج به منظره شهر نگاه میکنید حس بودن در اجتماع را به دست میآورید و از تنهایی میگریزید. این دقیقاً شیوه زندگی در شهرهای بزرگ است.
نگرشی به نکات مثبت و منفی ساخت و ساز برجها
بلندمرتبهها، خوب یا بد؟،
تهمینه درستکار بلندمرتبهسازی یا به عبارتی دیگر برجسازی یکی از پدیدههای نسبتاً جدید معماری و شهرسازی است که قدمت آن به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم باز میگردد. برجسازی در واقع به عنوان راه حلی در غرب برای ایجاد فضای بیشتر در مراکز شهرهایی که با تقاضای بالایی برای مراکز اداری و تجاری روبرو بودند بوجود آمد.
برای جلوگیری از رشد بیرویه افقی شهرها به رشد عمودی یا برجسازی روی آوردند. اما مسئله به همین جا ختم نشد و کم کم برجها از فضاهای اداری و تجاری فراتر رفتند و کاربردهای مسکونی پیدا کردند. امروزه هدف از برجسازی حل مسئله کمبود زمین برای جمعیت رو به رشد، صرفهجویی در مصرف زمین، کاهش هزینههای ساخت، تمرکز خدمات در مناطق مسکونی و اجتناب از آمد و شدهای بی دلیل، جلوگیری از رشد افقی شهرها و نابودی محیط زیست اطراف آنها است.
با ساخت و ساز بلند مرتبهها در واقع از پیشروی شهرها در مناطق اطراف شهر و از بین بردن زمینهای زراعی یا طبیعت آن میتوان جلوگیری کرد. اما متأسفانه در حال حاضر شاهد هستیم که برجسازی نه تنها از این اهداف دور شده است بلکه با بوجود آوردن مشکلاتی باعث بوجود آوردن مخالفان پرو پا قرصی برای خود شده است.
اما آنچه مخالفت عدهای را برانگیخته خود برجسازی به عنوان راه حلی ناگزیر برای شهرهای پرجمعیت نیست، بلکه عدم توجه به اهداف اولیه بلندمرتبهسازی و مشکلاتی است که ساخت و سازهای بیاصول و بی قاعده در شکل ظاهری شهر و اختلالاتی که در زندگی شهرنشینان بوجود آورده است.
به عنوان مثال یکی از مشکلات برجسازی کور کردن دید و منظر شهری است، در تهران ارتفاع زیاد برجها و عدم مکان یابی صحیح آنها باعث بسته شدن دید به ارتفاعات و چشماندازهای کوهستان البرزـ که در واقع نماد و زیبایی شمال شهر هستندـ شده است.
عدم ایمنسازی برجها و توجه نکردن به ایجاد راههای ورودی و خروجی صحیح و کافی در این ساختمانها و عدم وجود فضای باز کافی در اطراف آنها با توجه به جمعیت بالای ساکنان برجها در هنگام بروز حوادثی مثل آتش سوزی و زلزله میتواند خطرات بسیاری را در پی داشته باشد.
عدم توجه به محوطهسازی و ایجاد فضای سبز در اطراف برجها میتواند سبب نا بسامانی و بدشکلی مناطقی شود که برجهای متعددی در آن ساخته شدهاند. با وجود تمام این مسائل برجسازی و رشد عمودی شهرها با توجه به جمعیت رو به رشد و افزایش نیاز به مسکن و کمبود زمین چیزی نیست که بتوان آن را رد و یا از آن اجتناب کرد،
اما میتوان با توجه به نکاتی از جمله مکانیابی صحیح، رعایت ضوابط فنی در ساخت آنها، ایمنسازی، فاصله و جایگیری مناسب برجها نسبت به بافت پیرامونی، نحوه طراحی آنها از لحاظ بحثهای دید و منظر شهری و توجه به شکل ظاهری برجها از نکات منفی و مشکلات آنها کاست و جنبه مثبتی به این پدید نوین معماری و شهرسازی بخشید.
همشهری محله - 1