یکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۸ - ۰۶:۵۹
۰ نفر

مجتبی اردشیری: مانیا یا شیدایی، مکانیزمی درونی است که طی آن فرد دچار خود بزرگ‌بینی مفرط می‌شود.

در این حالت فرد با منطق سر و کار ندارد و تماماً در رویا به سر می‌برد. شاید تنها حس این اختلال را باید در مثبت اندیشیدن فرد مبتلا دانست، زیرا کسی که دچار این اختلال می‌شود، فارغ از قرارگیری در هر مدت دوره، در رویاهای بی‌حدوحصر خود، تنها به موفقیت‌ها می‌اندیشد و بدین ترتیب از خود اسطوره می‌سازد!

مبتلایان سعی می‌کنند در خلوت، به رویاهای بلندپروازانه‌ای چون پول‌دار‌شدن، مشهورشدن به‌عنوان یک مربی بزرگ فوتبال یا ستاره سینما و حتی رئیس‌جمهور  شدن بیندیشند و در این تصورات، هیچگاه فرض را بر آن نمی‌نهند که حتی یک درصد ناکامی برای آنها به وقوع بپیوندد.

اما در جمع نیز این انسان‌ها رویکرد دیگری از خود به نمایش می‌گذارند. آنها با اعتماد به نفس بالا، صحبت از موفقیت‌هایی می‌کنند که تا به حال داشته‌اند و یا در آینده به دست می‌آورند که اساساً اکثر آنها با توجه به چشم و هم‌چشمی که در گروه همسالان وجود دارد، دروغ از آب درمی‌آید؛ به همین دلیل هشدار روان‌‌شناسان به خانواده‌ها در حوزه مسائل کودک و نوجوان، بیشتر بر این محور می‌چرخد که مراقب سخنان فرزندان خود در جمع دوستان باشند چراکه در بیشتر اوقات نخستین جرقه شیدایی در همین گروه‌ها زده می‌شود.

اگرچه این اختلال، یک بیماری محسوب نمی‌شود و طول مدت زیادی را شامل نمی‌شود اما از آنجایی که در دوران حساس زندگی یک فرد (نوجوانی و اوایل جوانی) رخ می‌دهد می‌تواند سبب بروز ناملایمات رفتاری و اخلاقی وی را در طول زندگی فراهم آورد. بدین ترتیب که فرد در برابر کاستی‌ها و مشکلات اطراف خود، می‌تواند به راحتی به رویا متوسل شده و از زیر بار فشار حقیقی خارج شود.

پر واضح است که چنین انسانی جهان را همان‌گونه که با محاسبات خود انجام می‌دهد می‌پذیرد بنابراین حتی زندگی با چنین افرادی می‌تواند خطرآفرین باشد. بررسی‌ها نشان داده که برخی از همین مبتلایان در اثر رویاپردازی‌ها به تصوری دست می‌یابند که گمان می‌برند باید انسان‌های دیگر را زجر داده و یا بکشند و حتی برای رهایی از این زندگی خاکی و رسیدن به سعادتی که در آن سوی ابرها وجود دارد، خود را می‌کشند.

علائم افراد مبتلا به مانیا

از آنجا که این اختلال جنبه‌ای وراثتی نداشته و نمی‌تواند از بدو تولد به همراه فرد باشد، مطمئناً علائمی را از زمان ظهور به همراه دارد. بارزترین این نشانه‌ها را می‌توان در پرحرفی، انزوا، دروغگویی، بی‌قراری، انرژیک‌بودن، هوایی شدن در جمع و ولخرجی به وضوح مشاهده کرد.

پرحرفی: شخص مبتلا به شیدایی برای بروز تصورات خود، نیاز به آن دارد که پیوسته آنها را مطرح کند. این افراد نیاز به پررنگ دیده شدن را همواره احساس می‌کنند و سعی می‌کنند نسبت به بقیه افراد حاضر در مجلسی، از برجستگی خاصی برخوردار باشند، بنابراین از اهرم حرف زدن استفاده کرده و به متکلم وحده جمعی تبدیل می‌شوند. آنها در صحبت‌هایشان از اموراتی سخن می‌رانند که در تصوراتشان بدان دست یافته و باورش برای افراد عادی سخت می‌نماید.

انزوا: این عزلت‌نشینی سبب می‌شود فرد ساعاتی از زمان خواب شب خود را به خیالبافی‌های بلندپروازانه‌ بگذراند. طبق بررسی‌های به‌عمل آمده، حدود 90درصد از این خیال‌پردازی‌ها، شب هنگام به سراغ مبتلایان می‌آید. این مبتلایان، انزوا را از آن جهت دوست می‌دارند چون در پناه آن، روح آنها ارضا شده و به‌مراتب کمال کاذب می‌رسد. آنها در این گوشه‌نشینی‌ها خود را در هیبت رئیس‌جمهوری، سوپر استار سینما، خواننده پرطرفدار، فوتبالیست مشهور و یا بزرگ‌ترین نمایشگاه‌دار ماشین می‌بینند و همواره از اینکه انسان‌ها در خیالشان، دور و بر آنها تجمع می‌کنند ابراز لذت می‌کنند. تصوراتی که در خلوت یک نوجوان و جوان به وی دیکته می‌شود سبب‌ساز نطق‌هایی است که بعدها در گروه دوستان می‌کند و به همین راحتی چرخه ابتلا به مانیا در فرد به گردش درمی‌آید.

دروغگویی: مبتلایان به شیدایی در حالت عادی، متوجه برخی سخنان غیرمنطقی خود می‌شوند لذا از آن‌جایی که شیفته خودبزرگ‌بینی و تحقیر دیگران هستند به‌شدت از ابزاری به نام دروغ استفاده کرده و با تحمیل این سخنان به دیگران، جنبه‌های کاذب درون خویش را می‌پرورانند. دروغگویی از آن حیث به عنوان یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های مانیا مطرح است که به‌صورت کژدار و مریز در اکثر نوجوانان (با توجه به شرایط سنی حساسشان) دیده می‌شود و خانواده‌ها باید به‌صورت کاملاً جدی نسبت به این پروسه مذموم در فرزندشان، پیگیری نشان دهند تا دروغگویی به عنوان حالتی درونی در فرزندانشان تبدیل نشده و سیستم داخلی‌شان مختل نشود.

بی‌قراری: بی‌قراری از جمله نشانه‌های شیدایی است که در آن فرد مبتلا همواره با نوعی استرس و هیجان بیهوده همراه است که در نهایت به وسواس می‌کشد. چنین فردی در مجامعی که قدرت عرض اندام ندارد به‌شدت بی‌قرار است و سعی در ورود به مجالس خودمانی و یا انزوای خویش دارد. بزرگ‌ترین کمکی که والدین می‌توانند از این حیث به فرزندان خود بکنند این است که آنها را به همراه خود در مجالس آورده و نسبت به آمد و شد آنها آگاهی پیدا کرده و درصورت کثرت رفت‌وآمد، به آنها تذکر داده یا آنها را تنبیه کنند. اجباری ماندن در فضایی ناسازگار با روحیه بلندپروازانه، بسیار بهتر از قرار گرفتن مشتاقانه در گروه دوستان یا جولان در انزوای شخصی است.

انرژیک بودن: فرد مبتلا، به دلیل احساسات خوش‌بینانه‌ای که در تصورات خود به دست می‌آورد، خواه ناخواه دچار ازدیاد انرژی در تمام اندام‌های گلبول‌ساز بدن و در نتیجه بالارفتن روحیه می‌شود. چنین فردی وقتی در خیال خود در موقعیت یک خواننده یا بازیگر سرشناس قرار می‌گیرد، در پوست خود نمی‌گنجد و این شادی و احساس خوشبختی، بسته به نوع خیال و تصور، به‌خودآگاه وی نیز منتقل شده و سبب می‌شود وی به هنگام صحبت، انجام کار روزانه و حتی قدم زدن‌های معمولی خود، انرژیک باشد.

هوایی شدن در جمع: از آنجا که میل به مشهور شدن و بزرگ شدن در فرد مبتلا به مانیا موج می‌زند، این افراد از هر اقدامی که سبب به چشم‌آمدنشان می‌شود استفاده می‌کنند: در امورات مختلف کارشناسی می‌کنند، در جمع خانوادگی دوستانشان دخالت می‌کنند، برای دیده شدن به ورزش‌هایی می‌پردازند که شاید کوچک‌ترین علاقه‌ای به آن نداشته باشند، ولخرجی‌های پی‌درپی انجام می‌دهند و در نهایت از دری وارد می‌شوند که به عنوان هواخواه و محبوب دیگران شناخته می‌شوند. در بحث هوایی شدن 2مقوله بزرگ وجود دارد: نخست ولخرجی‌های شدیدی است که این افراد از خود نشان می‌دهند و دوم اقداماتی است که آنها در جمع برای نشان دادن بزرگی خود انجام می‌دهند.

دیگر نشانه‌های درونی- رفتاری

بیماران مبتلا به این اختلال ممکن است ناگهان از اوج شادی و خوشحالی به اوج غم و اندوه فروروند و ارتباطی بین خلق بیمار و آنچه واقعاً در زندگی بیمار رخ می‌دهد وجود ندارد. در حالت شیدایی، به دست آوردن موقعیت‌های بالاتر برای فرد مبتلا مهم‌تر از هر چیز دیگری است. افراد مبتلا به این بیماری معمولاً خیلی سریع دچار تغییر حالات روانی و خلقی می‌شوند و همان‌گونه که گفته شد این اختلال در اواخر دوره نوجوانی و اوایل دوره جوانی تظاهر پیدا می‌کند. دوره‌های شیدایی از چند روز تا چند ماه (درصورت عادی بودن) طول می‌کشد و معمولاً به طور ناگهانی به پایان می‌رسد و پس از آن جریان برعکس می‌شود، به طوری که فرد به افسردگی گرایش پیدا می‌کند و این دوره از آنجا نگران‌کننده است که میزان افسردگی سه برابر طول دوران شیدایی طول می‌کشد.

راه‌های خلاصی از مانیا

بزرگ‌ترین راه، پیشگیری است آن هم از سوی والدین. تمام نشانه‌های این بیماری در این مقاله به‌صورت واضح و صریح عنوان شد لذا خانواده‌ها می‌بایست به‌گونه‌ای دقیق، رفتار نوجوان و جوان خود را زیرذره‌بین نظارت، بررسی کنند تا بتوانند درصورت بروز این اختلال در فرزندشان نسبت به مهار آن اقدام کنند. در این نظارت، آگاهی از نحوه تعامل فرزند با دوستان و مجامعی که وی بدان‌جا رفت‌وآمد کرده و سخنانی که در آنجا رد و بدل می‌شود، امری حیاتی است، هر چند که بسیار دشوار است.

خانواده‌ها باید قبل از هر اقدامی متوجه این مسئله باشند که در درجه اول دوست فرزندشان هستند نه والدین آنها. القای این ایدئولوژی از سوی والدین به فرزندان، در زیر نظر گرفتن بهینه آنها تاثیر بسزایی دارد. اگر هم خانواده‌ها متوجه علائم ذکر‌شده در فرزندشان شدند و پذیرفتند که اقدامات پیشگیرانه غیرعملی است و به نوعی این اختلال در حال پیشرفت است باید هر چه سریع‌تر فرزند خود را به یک متخصص و روان‌شناس معرفی کرده تا با توجه به توصیه‌های دکتر، این بیماری از وجود فرزند رخت بربندد.

کد خبر 95227

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز