این اثر اگر در حوزه سینما باشد با توجه به بضاعت تصویری و نمایشی و تاثیرآفرینی بیشتر این رسانه نسبت به دیگر رسانهها، تاثیری بهمراتب فراتر و طولانیتر بر مخاطب میگذارد.
این مقدمه آمد تا به فیلم کتاب قانون برسیم. آخرین ساخته سینمایی مازیار میری یک اثر سینمایی دقیق و تاثیرگذار است که سعی دارد با بیانی دیگر (و شاید سالها فراموش شده)، بیانگر ناگفتههایی باشد. گرچه در متن فیلم، نسبت به ضعفهای فرهنگی جامعه امروز ایران اغراق فراوان و بزرگنمایی صورت گرفته است،اما فیلم با این رویه و تاکید بر جزئیات فراوان، میخواهد روشن کندکه تمامی مشکلات جامعه ما از اسلام نیست بلکه از مسلمانی ماست.
کتاب قانون با مقدمهای شبیه به حاجی واشنگتن آغاز میشود؛ یک گروه ایرانی برای مذاکراتی که محتوای آن شاید تاثیرچندانی در درام ندارد عازم لبنان میشوند. این مقدمه ابتدا باعث پیش داوری میشود که شاید با اثری با درونمایه کمدی موقعیت از تقابل دو فرهنگ متفاوت روبهرو هستیم اما فیلم در این سطح متوقف نمیماند و شخصیتی واقعی به نام ژولیت را میآفریند که با رفتارهای خود و بهرهگیری از کتاب قانون (قرآن کریم) ما را به فکر وامیدارد.
فیلم از واقعیت بهرهای نمادین و سمبلیک میگیرد و شخصیتی نمادین که شاید فطرت پاک درون همگی ما انسانهاست در یک سیر و سلوک بیرونی که از تحول درونی نشأت گرفته، توجه ما را به مفاهیمی جلب میکند که سالها از آن غافل ماندهایم و این چنین است که تاثیری فرامتنی میآفریند و شاید لازمه سینمای دینی نیز همین نگرش غیرمستقیم به مفاهیم است و از این رو میتوان گفت کتاب قانون میخواهد در حوزه سینمای دینی الگوسازی کند، اما نمیتوان مطمئن بود که این شیوه الگوسازی، پیامدهایی منفی در شکلگیری ذهنیت منفی نسبت به فرهنگ خودی در مخاطب ایجاد نکند، به ویژه اینکه به وجوه مثبت و ارزشمند فرهنگ جامعه ایران امروز نپرداخته است.
فیلم، داستان مردی به نام رحمان با بازی پرویز پرستویی را به تصویر میکشد که در جریان یک سفر به کشور لبنان عاشق دختری به نام ژولیت میشود. وی به ایران بازمیگردد اما در ادامه با مراجعت به لبنان درک میکند که این دختر مسلمان شده و به آمنه تغییر نام داده است. آن دو ازدواج کرده و به ایران میآیند اما تاکید این دختر بر مفاهیم قرآن در جامعه فعلی ایران، با عکسالعملهایی روبهرو میشود.
کتاب قانون، فیلم جزئیات است و برای پلان به پلان آن و تاثیر این معادلات در پازل نهایی فکر شده و این جزئینگری حاصل حضور یکی از کارگردانان و نویسندههای برجسته تئاتر کشور یعنی محمد رحمانیان در نگارش فیلمنامه است. رحمانیان همه نشانههای این درام را برای تحول شخصیتها فراهم کرده است و در نهایت وقتی ژولیت با آن سادگی فطری گم میشود، مخاطب به همراه دیگر شخصیتها بهدنبال گمشده خود میگردد و شاید این گمشده همان کتاب قانون باشد.
فیلم با بیانی اجتماعی میخواهد به ما بفهماند که چقدر از شریعتمان فاصله گرفتهایم و برای مثال کم فروشی و غیبت لازمه زندگی ما شده و وقتی قبح آنها از طریق رجوع ژولیت به قرآن برای ما روشن میشود، بسیار هراسناک و غیرقابلقبول است و شاید آن را پس زنیم. اما با وجدان خود چه میتوان کرد؟فیلم انسانها را بهصورت عریان در مقابل وجدانشان قرار میدهد.
شاید نتوان در یک نقد و یادداشت کوتاه همه خوب و بد مطلب را درخصوص کتاب قانون بیان کرد اما میتوان بخشی از خصوصیات مثبت و منفی این فیلم را بازگو کرد. فیلم موقعیتی گروتسک دارد (یعنی طنزی زهردار) و کلانشهر سیاهی را نشان میدهد که به اندازه نفر به نفر آنها تعبیر از شریعت وجود دارد اما تعابیر اصلی در پس زمینه ماندهاند. فیلم فارغ از جنبههای روایی، یعنی با روایت دانای کل با دو شخصیتمحوری (رحمان و ژولیت) تاثیری فرامتنی میآفریند. گاه با روایت خطی خود، گاهی نیز در ساختار معنا میآفریند. از گمگشتگی شخصیت در دنیای بیرحم پیرامون در غزه یا گریه شبانه در کنار درخت حیاط یا دیگر نشانهها همه تاثیری فرامتنی دارند و همه اینها بر کارگردانی خوب مازیار میری که پیش از این نیز تبحر خود را در فیلمهای «به سادگی» و «پاداش سکوت» نشان داده بود تاکید میکند.
در واقع فیلم برای ارائه محتوا دچار لکنت نمیشود بلکه ابتدا داستان خود را روایت میکند تا مخاطب از طریق این داستان به محتوای اثر پی ببرد و ریتم سریع حوادث و چینش مناسب آنها، در نهایت فیلم را به هدف نهایی خود یعنی مراجعه به فطرت میرساند و دلیل مهم بودن این فیلم نیز همین است؛ یعنی برخلاف بسیاری از فیلمهای مذهبی و معناگرا، سعی ندارد بهصورت گل درشت خود را معناگرا بنمایاند بلکه این اتفاق از طریق درام افتاده است.کتاب قانون اگر چه همانطوریکه تاکید شد ساختار منسجمی دارد یعنی بهخوبی تمییز شخصیت ژولیت با دیگران و تفاوت فضای فکری و ذهنی این دو بخش دیده میشود اما بیشترین لطمه روایت خود را از تاکید ویژه بر سمبلیک بودن خورده و این شاید در میزان باورپذیری مخاطب نقش داشته باشد.
اینکه همه مردان ایرانی شبیه به رحمان باشند و نقش همه را پرویز پرستویی بازی کند شاید ایده جدیدی باشد اما همراستا با بطن دراماتیک تقریبا واقعیت گرای فیلم نیست یا تاکیدی غلوآمیز بر طنز رنگ و رو رفته اهدای هدایای هیات ایرانی به گروه خارجی، بیشتر فانتری مینماید تا واقعی و این دو بخش از میزان تاثیرگذاری روایت بسیار خوب کتاب قانون میکاهد. در واقع کتاب قانون اگر این دو رویه را در روایت خود تزریق نمیکرد و بر همان موقعیت محوری خود تاکید داشت میتوانست آن را گونهای موثر از فیلم دینی دانست، اما فارغ از این مشکلات باز هم کتاب قانون فیلم قابل تامل و تاثیرگذاری است.