وی از ۷ سالگی شروع به آموزش ادبیات فارسی و زبان فرانسه کرد.
عشقی در جریان جنگ جهانی اول به ترکیه رفت و چند سالی در استانبول ماندگار شد و مدتی بطور مستمع آزاد با رشته علوماجتماعی و فلسفه در دارالفنون آشناشد.
عشقی علاوه بر سرودن اشعار جالب با مضامین تازه مقاله نیز مینوشت و شخصاً روزنامه قرن بیستم را منتشر کرد اما بیش از ۱۷ شماره از این جریده چاپ نشد.
عشقی در استانبول در شعبه علوم اجتماعی و فلسفه دارالفنون باب عالی جزء مستمعین آزاد بود و اپرای رستاخیز شهریاران ایران را در آنجا نوشت.
اپرای رستاخیز شهریاران ایران، ایدهآل یا سه تابلوی عشقی (شب مهتاب، روز مرگ مریم و سرگذشت پدر مریم) و اشعار مختلف و مقالات متعدد برخی از آثار این شاعر و نویسنده است.
عشقی، زبانی آتشین و نیشدار داشت و به همین دلیل در سال ۱۳۰۳ بوسیله چند نفر ناشناس هدف گلوله قرار گرفت و چند ساعت بعد در بیمارستان نظمیه درگذشت.