برای بهبود رفتار توجه، همه روشهای آموزشی بایستی در ارتباط با یک تکلیف خاص رشد کند. این یک اصل است که ما توجه را تعلیم نمیدهیم؛ توجه به برخی چیزها را تعلیم میدهیم.
از روشهای بهینه برای اصلاح کاستیهای توجه توسط مربی، بازیکردن با کودکان است. در این بازیها از کودکان میخواهیم که وضعیت جسمانی خاصی را در نظر بگیرند و در طولانیترین زمان ممکن آن حالت فیزیکی را حفظ کنند. کودکی که زمان طولانیتری را توانست حفظ کند پیروز محسوب میشود (توجه یک توانایی ساده و واحد نیست که بتوان آن را آموزش داد و بایستی آن را به سایر موقعیتها نیز تعمیم داد).
آنچه ضروری مینماید آموزش رفتار توجه در یک فعالیت خاص است؛ مانند توجه به خواندن یا هجیکردن یا توجه به حرکات موجود در یک ورزش یا توجه به تکالیف و یادگیری آنها.
راهکارهای لازم جهت بهبود و اصلاح توجه:
1- روی توجه انتخابی محرک مربوطه کار کنید: توجه به اینگونه کودکان ناشی از تمرکز بر طول یک کلمه و یا یک شکل به جای تمرکز بر توالی حروف و یا توجه به یک علامت غیرضروری است که حواسشان را پرت میکند.
2- به کودک بگویید که کدام محرک مهم است: به توالی و ترکیب حروف توجه کنید و به آنها هم بگویید تا توجه کنند. مثلاً میگوییم: «یادت باشه از اینجا شروع کن و بخون».
3- تعداد محرکها و پیچیدگی آنها را کم کنید: مثلاً برای ریاضی میتوانید تعداد و تنوع مسائل ریاضی را کاهش دهید تا دشواری تکلیف کمتر شود.
4- افزایش درجه شدت محرک مربوطه: صداهای ناگهانی، حرکت و رنگ محرکهایی هستند که میتوانند برای جلب توجه بینایی کودک مورد استفاده قرار بگیرند. مثلا اگر مشکل در یادگیری حروف یک مصوت است مربی میتواند حروف مصوت کوتاه را قرمزرنگ کند و سپس به مرور زمان، رنگ را از تکلیف مربوطه محو کند.
5- استفاده از تازگی و تنوع: استفاده از تازگی، شگفتانگیزبودن و خندهداربودن و معرفی چیزهای جدید، متفاوت یا غیرمعمول در یک موقعیت یادگیری، اغلب توجه کودک را جلب میکند. تازگی همراه با محرکی به کودک عرضه میشود که بهآسانی توسط او کشف شود بهطوریکه شکست را تجربه نکند. یک چرتکه، شمارشگر یا رایانه کوچک دستی بهجای کتاب حساب، نمونههایی از تازگی هستند.
6- بهکارگرفتن حس لامسه و حرکت:
الف- ردیابی کودک با چشم روی لغت و تکرار آن، گفتن نام لغت، سپس پاک کردن آن و استفاده از حافظه و نوشتن مجدد آن (تقویت حافظه بینایی).
ب- خواندن و نوشتن لغات با استفاده از حافظه. اگر کودک به این مرحله نرسید مرحله اول را آنقدر تکرار کند تا به این مرحله برسد.
ج- تکرار لغت چاپی از یک لغت به چند لغت بهطوری که کودک، خودش آن لغت را بنویسد و بدون نگاه کردن به مدل اصلی آن را پیدا کند.
د- تعلیم لغات، ایجاد و تکامل یک خزانه لغت، خواندن و درک و فهم معنی گروههای لغات هنگام خواندن هر متن جدید، از ویژگیهای این مرحله است.
7- موارد را در دستههای مشترک ارائه دهید (کلمات همخانواده، ارائه مجموعههای مشترک مثلاً حروف صدادار)
8- استفاده از تجارب معنادار قبلی: بیان احساسات، انگیزهها و اهداف در قالب داستان. این همانندسازی با ویژگیهای داستان باعث افزایش توجه و علاقه به آن تکلیف ادبی میشود.
9- طول مدت توجه را افزایش دهید.
10- در مورد آنچه باید انجام شود توضیح دقیق بدهید:
الف- مشخص کردن وسعت و حوزه کاری برای انجام تکالیف
ب- تقسیمکردن تکالیف به خردهتکالیف
این روش، خصوصاً برای کودکانی که در نگهداری و تداوم توجه در طول یک دوره زمانی مشکل دارند مفید است.
11- از یک زمانسنج استفاده کنید تا هنگامیکه کودک موفق شد در طول زمان توافقشده توجه خود را حفظ کند پاداشهای لازم به او ارائه شود.
12- زمان تکلیف مورد نظر را بهتدریج افزایش دهید (ازطریق تشویق و تقویت).
13- تعدادی کارهای متفرقه به کودک ارائه دهید: این کار زمان مجاز برای توجه نکردن را از پیش مشخص میکند و به کودک کمک میکند تا موقعیتهای توجهی را از بیتوجهی تشخیص دهد و بر همین مبنا میتوان کودک را بهدلیل انجام کارهای فهرستشده تشویق کرد.
14- افزایش طول مدت توجه را تقویت کنید: معلم میتواند منحنی مدت زمانی را که کودک قادر به حفظ توجه خویش است ترسیم کند و کودک آن را مشاهده و تثبیت کند.
15- انعطافپذیری تغییرات توجهی کنترلشده را افزایش دهید: مثلاً معلم در عینحال که مشغول صحبت کردن در کلاس است توجه دانشآموزان به مسئلهای را که روی تخته نوشته شده جلب میکند و توجه از محرک شنوایی به بینایی تغییر مییابد.
16- مدتزمانی را برای تغییرات توجهی در نظر بگیرید: کودکان را باید بهخاطر جابهجایی سریع توجه از یک حرکت به حرکتی دیگر تقویت کرد.
17- در یک زمان واحد فقط از یک کانال حسی درخواستهایی داشته باشید؛ مثلاً وقتی معلم صحبت میکند، به کانال شنوایی کودک نیاز است؛ چنانچه معلم بخواهد کودک به چیزهایی که او میگوید گوش کند باید از استفاده از هر هدف دیگری که نیاز به استفاده همزمان از کانالهای بینایی و شنوایی کودک داشته باشد خودداری کند.
18- مدت زمان لازم برای تغییرات توجهی را کاهش دهید: کودکان یاد بگیرند سرعت انعطافپذیری تغییرات توجهی خویش را از یک محرک به محرک دیگر افزایش دهند.
راهبردهای اضافی برای بهبود توجه:
1- به کودک در موقعیت انفرادی آموزش دهید.
2- دروس را در حد ظرفیت تمیزدهندگی کودک نگهدارید و از روش شرطیسازی استفاده کنید. تقویت و تعمیم محرک را تا جاییکه ظرفیت دارد افزایش داده و پس از آن کودک را در همان حالت نگهدارید زیرا افزایش بیشتر شرطیسازی باعث حواسپرتی کودک میشود.
پاولوف این آزمایش را روی پسربچهای 11ساله انجام داد و پسربچه شرطی شده بود که به یک زمانسنج آونگی که در دقیقه 140بار ضربه میزد پاسخ دهد. او به زمانسنجی که در هر دقیقه 90بار ضربه میزد پاسخ نمیداد. سپس 90 ضربه به 100ضربه در دقیقه افزایش یافت و بهتدریج به 140ضربه رسید. پسربچه به 90 تا 120 ضربه، پاسخهای صحیح میداد. اما در این نقطه یعنی 120ضربه قوه تمیزدهندگی پسربچه مختل شد و واکنشهای منفی نشان داده و بهشدت آشفته و حواسپرت میشد.
3- موفقیت کودک را افزایش دهید: اگر کراراً به کودکان تکالیف دشواری داده شود که نتوانند آنها را انجام دهند توجه به محرک مربوطه را متوقف میکنند و ناکامی مکرر، انتظار شکست را در کودک بهوجود میآورد. میتوان با ارائه تکالیفی که برای کودک موفقیتهایی را بهبار میآورد و با قراردادن تکالیف آسان در میان تکالیف مشکل از ایجاد احساس شکست در کودک جلوگیری کرد.
4- توجه به محرکهای مربوطه را تقویت کنید: چنانچه معلم از کودک بخواهد به محرکهای مربوطه پاسخ دهد این احتمال قوی وجود دارد که به محرکی پاسخ دهد که بهدنبال آن تقویت وجود دارد. تقویت میتواند از طریق عبارات کلامی، دادن ستاره و ژتونهای رنگی باعث حس موفقیت در کودک شود.
5- تکنیکهای خودنظارتی را تعلیم دهید:
الف) کودک و معلم تصمیم بگیرند که چه نوع رفتار توجهی باید رشد داده شود.
ب) به کودک آموزش دهید هنگامی که به محرک خاصی توجه نمیکند آن را بازبینی کرده و یادداشت کند.
ج) توافق بر یک تقویتکننده که میتواند برای پاداش رفتار توجه مفید باشد (با استفاده از نوار ضبطصوت و سپس با استفاده از خودتمجیدی).