در همین راستا، کمیتهای به نام وینوگراد به ریاست الیاهو وینوگراد تشکیل شد. این کمیته با بررسی چند ماهه جنگ لبنان و گفتوگو با بسیاری از افسران و فرماندهان ارتش و سرویسهای امنیتی اسرائیل، گزارشی 600 صفحهای را به ایهود اولمرت، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی تحویل داد.
گزارش شامل 2 بخش اصلی چرایی شکست و راهکاری برای جبران شکست بود. در بخش چرایی شکست ناکارآمدی رهبران سیاسی، قدرت پیشبینی نشده عملیاتی حزبالله و شکست اطلاعاتی و دست برتر حزبالله در نبرد اطلاعاتی مورد اشاره قرار گرفته بود.
اما در بخش دوم که بسیار مهمتر از بخش اول بود و ابتدا بهصورت محرمانه و پس از یک سال بهصورت علنی در رسانههای صهیونیستی منتشر شد، الیاهو وینوگراد به بررسی راههای جبران شکست در برابر حزبالله و به عبارتی بازگرداندن افسانه شکستناپذیری ارتش صهیونیستی پرداخت. حمله به اهداف بیدفاع یا نسبتا بیدفاع (بهطوری که اسرائیل به هر حال از نظر نظامی دست برتر را داشته باشد)و حملهای دوباره به لبنان مهمترین راهبرد ارائهشده از سوی الیاهو وینوگراد برای بازگرداندن آنچه هیمنه ارتش اسرائیل خوانده شد، بود.
پس از انتشار این گزارش اولمرت مرحله اول توصیههای وینوگراد را به مرحله اجرا درآورد. حمله به غزه و بمباران گسترده مواضع دولت حماس اگر چه توانست خسارات سنگینی را به حماس وارد آورد اما از نگاه تحلیلگران نظامی حمله به غزه به واسطه برخوردار نبودن حماس از حداقلهای لازم برای دفاع از خود، نتوانست گزینه مناسبی برای حتی حداقلهایی از آنچه گزارش وینوگراد بهدنبالش بود، باشد.
از همان وقت زمزمههای حمله دوباره به حزبالله و انتقام شکست 2006 در میان تحلیلگران امنیتی اسرائیل به راه افتاد و بخشی هرچند کوچک از این تحلیلها به رسانهها درز کرد.
پس از سقوط دولت اولمرت و روی کارآمدن نتانیاهو، تاکید صهیونیستهای افراطی بر لزوم انتقام شکست جنگ 33 روزه شدت یافت. در چند ماه گذشته تلآویو از لزوم اعزام 5 لشکر اسرائیلی به مرزهای شمالی (مرز لبنان) سخن گفته است. کشف گسترده شبکههای جاسوسی اسرائیل در لبنان بهخصوص در مناطق جنوبی این کشور که نیروهای حزبالله نفوذ گستردهای در آن دارند هم خبر از واقعهای بزرگ میدهند.
درروزهای اخیر آنگونه که از لابهلای سخنان رهبران حزبالله استنباط میشود، رهبران حزبالله احتمال وقوع جنگی دوباره با اسرائیل را بسیار محتمل میدانند. به باور آنها اسرائیل بر خلاف گذشته حملات خود را روی حملات زمینی و نه هوایی متمرکز خواهد کرد. منابع اطلاعاتی حزبالله معتقدند اسرائیل در جنگ آتی لبنان به احتمال فراوان تصمیم به پیشروی تا صیدا را دارد. تحلیلگران صهیونیستی معتقدند پیشروی نظامی تا صیدا اگرچه از لحاظ نظامی امری بسیار سخت است اما سبب خواهد شد تا قدرت موشکی حزبالله متوقف شود.
منابع اطلاعاتی روسیه هم در روزهای گذشته از تصمیم صهیونیستها برای حمله به لبنان در سال 2010 خبر دادهاند. یک منبع اطلاعاتی فرانسه هم در گفتوگو با رسانههای کشورش از جلسهای در اکتبر امسال با حضور کارشناسان امنیتی اسرائیل، آمریکا و فرانسه در پاریس خبر داد که در آن از نقشه حمله به لبنان در بهار 2010 رونمایی شده است.
برخی منابع هم از فعالیت شدید شرکتهای تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر خبر میدهند. به گفته این منابع، شرکتهای تسلیحاتی اسرائیل بهشدت سرگرم کار روی پروژهای هستند که بمباران هوایی جنگندهها را به وسیله کامپیوتر تحت کنترل خود درخواهد آورد. نگاهی به تحولات و رفــتوآمــدهــای دیپلماتهای اسرائیل و اخباری که از دیدارهای آنها درز میکند هم نشان از تصمیم جدی رهبران نظامی و سیاسی این رژیم برای حملهای دوباره به لبنان دارد.
در روزهای گذشته دیداری میان پروفسور عوزی آراد، رئیس شورای امنیت رژیم صهیونیستی با رئیس بخش خاورمیانه شورای امنیت ملی این رژیم انجام شده است. آنگونه که رسانههای صهیونیستی گزارش دادهاند آراد در این دیدار بر 2 مسئله تکیه کرده است؛ اول آنکه یونیفل کارایی لازم را در جنوب لبنان ندارد و دیگر آنکه در ازای تحرک دوبارهای در پرونده صلح، اسرائیل موافقت آمریکا برای حمله دوباره به لبنان را خواستار است.
حدود 2 هفته پیش بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی روانه آمریکا شد. آنچه در دیدار 3 ساعته وی با باراک اوباما گذشت، جایی در رسانهها نیافت و کاخ سفید تنها به انتشار بیانیهای اکتفا کرد که در آن به نقل از اوباما آمده بود که امنیت اسرائیل از مهمترین اولویتهای آمریکا بوده و هست. هفتهای پس از این دیدار بود که منابع اروپایی یکی از مباحث جدی دیدار اوباما و نتانیاهو را حمله به لبنان ذکر کردند. به گفته این منابع اوباما با عملیات محدود اسرائیل در لبنان یا در مرزهای سوریه و لبنان موافقت کرده است.
شواهد اطلاعاتی و دیپلماتیک همه از آغاز شمارش معکوس دیگری برای حمله رژیم صهیونیستی به لبنان و انتقام شکست 3 سال پیش در سال آینده میلادی خبر میدهند. در جبهه مقابل هم حزبالله از افزایش 3 برابری توان رزمی خود و برطرف کردن نقاط ضعف جنگ 33 روزه و البته برتری اطلاعاتی خود در برابر صهیونیستها سخن میگوید. هر دو سوی ماجرا خود را آماده جنگی نفسگیر میکنند؛ اگر چه فعلا پوششهای دیپلماتیک و جنگ اطلاعاتی مانع از کنار رفتن شمشیر زیر لباسشده است.