شهر یکباره شوکه شد. همه از خود میپرسیدند که آیا این یک زنگ خطر نیست؟ درست در همان روز دکتر عباسعلی تسنیمی، رئیس پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، گفت که گسل ورامین گسلی غیرفعال بود که با این زلزله غول خفته بیدار شدهاست.
درست در آستانه مانور سراسری زلزله دوباره آمدهاید به پژوهشگاه بینالمللی زلزله و روبهروی مردی نشستهاید که میتواند مثل یک معلم خوب خطرات زلزله را مهربانتر از هرکسی به شما گوشزد کند. گفتوگو به درازا میکشد و از زلزله تهران نیز سخن به میان میآید. از 20 سال فعالیت این مرکز که اتفاقا این روزها همزمان با سالگرد تأسیساش هم هست سخن به میان میآید.
اما دکتر عباسعلی تسنیمی اینبار خیلی جدی در چشمان حیرت زدهتان خیره میشود و میگوید که «ما هنوز به اهداف برنامههای کلان کشوری نرسیدهایم و در ضریب ایمنی نه تنها نمیتوانیم نمره قبولی بگیریم بلکه باید آماده یک فاجعه باشیم»؛ این سخن بهت زدهمیکند تو را، این جمله یعنی اینکه فاجعه سخت نزدیک است.
- با وجود نهادهایی مانند مؤسسه ژئوفیزیک تهران، لزوم پایهگذاری پژوهشگاه بینالمللی زلزله چیست؟
زلزله در ایران از دغدغههای متخصصان کشور است، چرا که خسارتهای جانی و مالی بسیاری در کشور بهوجود آوردهاست. نخستین گام برای شکلگیری پژوهشگاه، تدوین ضوابطی برای ساختمان بود. این احساس نیاز برآمده از تجارب متخصصان ایتالیایی، ژاپنی و بسیاری از کشورهای زلزله خیز دیگر بود. تردیدی نیست که ناشناختگیهای زلزله برای ما بسیار زیاد است. تصور ما این است که سالهای سال مطالعه و پژوهش در زلزله باید انجام شود تا به طراز ایمنی مناسب دست پیدا کنیم. بنابراین در کنار سازمانی مانند مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن وزارت مسکن و مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران که مسئولیت ثبت داده و ارائه اطلاعات مربوط به زلزله را داشته و دارد، پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله برای مطالعه و پژوهش در عرصه زلزله در آذر ماه سال 68 به پیشنهاد یونسکو و تصویب دولت تأسیس میشود. این مؤسسه در مسیر رشد در پاییز سال 78 و براساس مصوبه شورای گسترش آموزش عالی از مؤسسه بهپژوهشگاه تبدیل میشود.
اما علت اصلی وجود چنین سازمانی گستردگی کار است. در مساحت وسیع کشور تنها 2مؤسسه نمیتوانند موضوع زلزله را پوشش دهند. در 10 سال اخیر در حدود 130 زلزله در کشور اتفاق افتادهاست. در این مدت تعداد 15 تا 20 زلزله به بزرگای بالای 5/5 ریشتر رخ دادهاست. براساس مطالعات انجام شده حدودا هر 10 سال یکبار شاهد یک زلزله بالای 6 ریشتر در کشور بودیم. تعداد زلزلههای نزدیک به 5 ریشتر در طول سال نزدیک به 6 زلزله است؛ بنابراین دامنه کار خیلی وسیع است و هرچه تحقیقات بیشتر عملی صورت گیرد، بازهم جای کار دارد. به همین دلیل رشته زلزله در حدود 70سال پیش در سطوح کارشناسیارشد مورد توجه قرار گرفته است. فعالیتهای جدی در مورد زلزله به 15 یا 20 سال پیش برمیگردد.
- اما حضور تمامی نهادهای مرتبط با زلزله، پس از وقوع زلزله است. فعالیتهای پژوهشی این مرکز در زندگی مردم چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
اول،ا زلزله بارها و بارها آمده و نرفته بلکه بازهم خواهد آمد. نکته دوم اینکه باید بپرسیم که در این کشور زلزلهخیز ما چه کردهایم؟ آیا به جز راه علمی راه دیگری هم هست؟ تجربه نشان داده که بشر در مواجهه با حوادث طبیعی نباید فرار کند. بنابراین فرار از حوادث ما را مصون نخواهد کرد بلکه باید آنها را بپذیریم و علمی برخورد کنیم. فعالیتهای علمی نیز در زندگی مردم گاه اثر مستقیم دارد، گاه اثر غیرمستقیم. برخی از آثار مستقیم برای مردم مشهود است و برخی مشهود نیست و نیاز به زمان دارد؛ مثلا تأسیس رشته مهندسی زلزله در دانشگاهها، آموزشی برخی متخصصان را به همراه دارد و موضوع زلزله بهصورت جدیتر وارد خانوادهها میشود.
با این روش دانش کشور نیز در زمینه زلزله ارتقا مییابد و فارغالتحصیلان در دستگاههای اجرایی مختلف به کار گرفتهمیشوند. اما همچنان برای مردم این موضوع ملموس نیست، چرا که این کاری علمی است و مردم نباید انتظار داشته باشند که خیلی زود کار نتیجه دهد. اثر دیگر، این است که مسئولان سیاسی مانند 15 یا 20 سال قبل به زلزله نگاه نمیکنند. هماکنون زلزله و ایمنیسازی در برنامههای کلان کشور سرفصلی مجزا بهخود اختصاص دادهاست. در برنامههای کلان کشور بهصراحت ذکر شده که ایران در پایان سند چشمانداز، کشوری خواهد بود ایمن در برابر زلزله با مردمی آگاه نسبت به این بلای طبیعی.
- در واقع این تأثیر به خاطر فعالیتهای پژوهشگاه و نهادهای مرتبط با زلزله بودهاست؟
بله. توجه دادن و حساس کردن مسئولان و مردم یکی از اقدامات اساسی مراکز مرتبط با زلزله بوده است. خود زلزله یک نوع حساسیت بهوجود آورده و توجه دائمی آن کار سازمانهای مرتبط بودهاست، بهویژه اینکه مراکز باید مشخص کنند که دستگاههای متناسب روز برای مطالعه زلزله مورد نیاز است تا بتوانیم هشدارهای بهموقع را به جامعه ارائه دهیم.
- تنها مراکز علمی میتوانند این کار را بکنند.
تحقیقات صورت گرفته در موردزلزله از دیگر اقدامات در این باره بودهاست. وقتی ما قصد تهیه ضوابط و دستورالعمل داریم تا در فرایندهای ساخت و تهیه مصالح و دیگر فرایندهای تولیدی به کار گرفته شود، باید مبتنی بر دانش روز باشد. مسلما اگر همه کارهای علمی انجام شود و دستورالعملها به اجرا در نیاید، در واقع ما آب در هاون کوبیدهایم. ولی مسلما نتایج علمی ناشی از تحقیقات میتواند ما را در تدوین دستورالعملها و استانداردها یاری کند.
- آیا پژوهشها تا به امروز توانسته کشور را به این سمت یعنی تدوین آییننامهها و استانداردها پیش ببرد؟
در کشوری مثل ژاپن که خیلی پیشتر از ما شروع به کار کردند و از نظر علمی نیز جلوتر از ما هستند، هنوز خود را مستغنی از فعالیتهای پژوهشی نمیدانند. آنها هر روز مباحث علمیشان را بیشتر توسعه میدهند. اگر انتظار داریم که نتایج فعالیتهای پژوهشی را ببینیم مثال سادهای میزنیم. بسیاری از استانهای کشور برای فعالیتهای عمرانی نقشه پهنهبندی خطر و ریز پهنهبندی که در قالب پژوهش انجام میشود را برای طراحهای خود بهکار میگیرند، در کنار این پژوهشها یکسری تحقیقات بنیادین و کاربردی هم داریم، اما تحقیقات از جنس تولیدات کارخانهای نیست که محصولی خاص در مدت معین ارائه کند و در خدمت مردم بگذارد. نباید فراموش کنیم که ما در کشوری زندگی میکنیم که گسلهای فعال بسیاری دارد و این گسلها در مناطق مختلف کشور توزیع شدهاند.
- و عموما در پهنههای جمعیتی قرار دارند.
دقیقا همین طور است. اگر نقشه پهنهبندی خطرپذیری را با نقشه مراکز جمعیتی مورد مطالعه قرار دهیم متوجه میشویم که در بخشهایی از کشور که جمعیت بیشتری حضور دارد، در نقشه پهنهبندی خطرپذیری، مناطق با خطر زیاد و خیلی زیاد هستند.
- یافتههای پژوهشهای انجامشده در این مراکز بهطور کلی چه بودهاست؟
در مراکز پرجمعیت مسلما باید به بخشهای ویژهای توجه شود. بخشی از فعالیت ما در این مراکز فعالیت آگاهیدهی بود، سپس پژوهشهای مختلفی انجامشده است. اما نکته کلیدی و مهم این است که فعالان اقتصادی کمتر به پژوهشهای انجام شده اقبال نشان دادهاند. کار پژوهشگاه ارائه یافتههای علمی است، درصورتی که مراکز تولیدی و اقتصادی برای افزایش ضریب ایمنی به یافتهها توجه کنند و آن را به کار بندند؛ اما این اتفاق تا به امروز کمتر رخ داده است.
- اما بالاخره باید یافتههای مراکز پژوهشی جایی بروز و ظهور یابند.
فرایند به کارگیری یافتههای علمی و پژوهشی در کشور دیده شده است اما بازدهی این فرایند ما را به وضع مطلوب نرسانده است. امروز ساخت برخی بناها باعث نگرانی جدیماست. کنترل کیفیت و نظارت دقیق آنطور که باید انجام نمیشود. ممکن است برای خوشایند مردم حرفهای خوبی زده شود، اما واقعیت وجودی زلزله تعیینکنندهاست و راستنمای حرفهای ما خواهد بود.
- 20 سال از عمر پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی میگذرد. با توجه به سند چشمانداز توسعه امروزه ما در کجای راهیم؟ بهعنوان یک کارشناس چه نمرهای به اقدامات انجام شده در این باره میدهید؟
واقعیت ایناست که فعالیت ما برای جلوگیری از وقوع یک بحران خیلی کم بود. با توجه به اهداف سند چشمانداز اگر بخواهم نمرهای از 20 بدهم، متأسفانه نمره فعالیتهای انجامشده زیر عدد 10 است. و من نگرانم که حتی با تک ماده هم نتوانیم قبول شویم. ما نگرانیم. چندی پیش زلزلهای به بزرگای 4 ریشتر جنوب شرق تهران را لرزاند. همه نگران شدند. ستاد بحران کشور تشکیل شد و مانورهایی نیز قرار شد انجام شود اما متأسفم که بگویم ما هنوز نتوانستهایم که مطالعات عمیقی در این بخش انجام دهیم؛ البته چند مطالعه و پژوهش صورت گرفته اما کافی نبوده. این امر تجهیزات و امکانات و بودجه میخواهد و از همه مهمتر توجه جدی و عملی مسئولان را میطلبد.
- شاید نکته قابل توجه این باشد که در آن روزها شما گفتید که انتظار وقوع زلزله از آن گسل را نداشتید؟
درست است. اما اتفاق افتاد. درست مثل بم. در بم یک گسل شناخته شده وجود داشت به نام گسل بم که در کنار شهر قرار داشت. وقتی که زلزله بم اتفاق افتاد، آن گسل به ظاهر هیچ فعالیتی نداشت اما بعدا کشف کردند که گسل دیگری در عمق 7کیلومتری سطح زمین در مرکز شهر واقع شده که فعال شدهاست. پس از وقوع زلزله یکی از پژوهشگران ما روی گسل بم به مطالعه پرداخت. نتایج این تحقیقات حیرت انگیز بود. ما تصور میکردیم گسلی که باعث بروز زلزله شدهاست غیر از گسل بم است اما یافتهها نشان داد که این گسل که باعث زلزله شده همان گسل بم است. با این تفاوت که گسل بم که در کنار شهر قرار دارد بهصورت مورب تا زیر بخش مرکزی شهر کشیده شده و باعث بروز زلزله شدهاست.
زلزله چندی پیش تهران نیز اینگونه بود. ما اصلا انتظار فعالیت این گسل را نداشتیم اما زلزله رخ داد. این یک هشدار جدی بود اما ما حتی متناسب با هشدارهایی که دریافتمیکنیم نمیتوانیم اقدام کنیم. بگذارید بیپرده بگویم طبیعت و زمین با ما خیلی روراست و مهربان هستند اما ما مدام از این هشدارها غفلت میکنیم و از آنها درس نمیگیریم. واقعا نمیشود در دنیای امروز با توجه به تجهیزات پیچیده، بهعنوان مثال اتوبانها را با فانوس روشن کرد؛ مسلما نمیشود. برای مطالعه دقیق اتفاقاتی نظیر زلزله چندی پیش تهران به تجهیزات و ابزار به روزتر نیازمندیم.
- در واقع شما میگویید که امکانات و تجهیزات مناسب در اختیار ندارید.
منظورم این است که تجهیزات و امکانات ما با توجه به گستردگی کشور بسیار کم است. بهعنوان مثال هماکنون تنها 26 ایستگاه در کشور وجود دارد که تنها 24 ایستگاه فعال است. اما نیاز واقعی کشور در حال حاضر دست کم 50 ایستگاه است. برای تأسیس هر ایستگاه هم حدود 100 هزار دلار هزینه لازم است. اما چند سال دیگر قرار است به مقدار نیاز واقعی برسیم. رشد بودجهای ما بسیار اندک بوده و توانایی ساخت حتی یک ایستگاه را هم نداریم.
- رشد بودجهایتان چقدر بوده؟
چیزی در حدود 10 درصد. البته من نمیخواهم به این موضوعات بپردازم.
- 8آذر هر سال مانور سراسری زلزله در مدارس کشور برپا میشود؛ امسال نیز انجام شد. در این مورد توضیح دهید.
امسال یازدهمین مانور سراسری زلزله برگزار شد. در این عرصه حوزهای به نام آموزش همگانی وجود دارد که خیل عظیمی از نیروهای در حال رشد کشور را در کنار خانوادههایشان تحتتأثیر قرار میدهد. هنگامی که در سال اول این مانور شروع به کار کرد، این تصور وجود نداشت که روزی این اقدام به یک حرکت ملی تبدیل شود و بخش گستردهای از جامعه را تحتتأثیر قرار دهد. اما خیلی زود این اقدام به حرکتی ملی تبدیل شد و ستاد بحران کشور وارد شد و وزارت کشور و آموزش و پرورش در کنار سازمانهای دیگر به فعالیت پرداختند. این اقدام یک گام جدی در آمادهسازی افکار عمومی در برابر زلزله بود.
- فعالیتهای پژوهشگاه علاوه بر موارد ذکر شده دیگر چه بخشهایی را در بر دارد؟
یکی از دستاوردهای پژوهشگاه، فعالیتهای بینالمللی آن بودهاست. در واقع پژوهشگاه از نظر بینالمللی جایگاه بسیار خوبی دارد و با بسیاری از مراکز علمی جهانی ارتباط قابلقبولی دارد. پژوهشگاه مرکزی، شناختهشده در جهان است و دادههای آن قابل اتکاست. در کشورهای همسایه نیز تأثیرگذاری قابلتوجهی داشتهایم. کارهای علمی و پژوهشی بسیاری به سفارش این کشورها انجام دادهایم و حتی اساتیدی نیز در دانشگاههای معتبر کشورهای همسایه در حال تدریس هستند.
- و نکته آخر
دوست دارم در مورد ضریب ایمنی صحبت کنم. این مسئله طیفهای مختلفی را در برمیگیرد. ما وقتی از بحرانی به نام زلزله سخن میگوییم 3دوره در ذهن شکل میگیرد. قبل از بحران، هنگام بحران و بعد از بحران. اما این سؤال مطرح است که در کشور زلزلهخیزی مانند ایران ما الان در کدام دوره هستیم؟ ما همواره و توأمان در 2دوره قبل از بحران و بعد از بحران قرار داریم. هنگام بحران یک زمان کوتاه است و قبل از بحران و بعد از بحران نسبتا بلند. بحران در زمان کوتاهی شکل میگیرد.
- و ممکن است به فاجعه تبدیل شود.
آنوقت آثارش ما را تا مدتی تحتتأثیر قرار میدهد. این مدت زمانی که ما درگیر میشویم بسیار بسیار کوتاه است نسبت به دورهای که همه چیز را فراموش میکنیم. چرا باید اینطور باشد؟ عقل میگوید برای رفع چنین چیزی باید در عرصههای مختلف ایمنی را بهوجود آوریم. بیمارستانها و مراکز مخابراتی و پایگاههای بحران را باید مورد توجه قرار دهیم. ما در حوزههای مختلف باید ضریب ایمنی را افزایش دهیم. هنگامی که تمامی ضریبهای ایمنی در کنار هم قرار گرفتند و ما را به عددی رساندند ایمنی نسبی جامعه تأمین شدهاست. تازه آنوقت است که میتوانیم بگوییم که کشورما در برابر زلزله نسبتا ایمن است.
- بهنظر شما کی به این هدف میرسیم؟
هرگاه توجه مسئولان بهطور واقع بینانه و جدی بر این مسئله معطوف شود؛ هرگاه مردم به این موضوع توجه جدی کنند. ما اگر احساس کنیم که وظایفی حتی بهعنوان شهروند داریم آنوقت ایمنی نسبی یافتهایم. ما معمولا یک عدهای را مسئول میدانیم و آنها را بازخواست میکنیم. اما زلزله اینگونه نیست. زلزله بارها گفته است که همه باید با آن کنار بیایند؛ هم مردم هم مسئولان؛ این پیام زلزله است و معلوم نیست که ما کجای این دایره و میدان قرار گرفتهایم و چه کارکردهایم.