مسائل جزئی و کم اهمیت را مهم تلقی میکنیم، از تعادل خارج میشویم، سخت میگیریم و به جنبههای منفی زندگی توجه میکنیم. وقتی تحت تاثیر مسائل بیاهمیت، کاملا تواناییهای خود را از دست میدهیم و وقتی زودرنج و کم حوصله میشویم، واکنشهای شتابزدهمان نهتنها ما را ناراحت میکنند بلکه مانعی هم میشوند تا به هدف خود نرسیم.
در واقع طرز برخورد ما با مسائل روی چگونگی حل آنها تاثیر میگذارد. ما هرچقدر راحتتر با مسائل برخورد کنیم، حل آنها نیز راحتتر به نظرمیرسد اما طور دیگری نیز میتوان با مسائل زندگی روبهرو شد؛ روشی ملایمتر که زندگی را نیز سادهتر میکند؛ روشی که اشخاص را سازگارتر و خوشبینتر میکند.
هنگامی که سختگیری بیجهت را کنار میگذارید، زندگیتان کامل نمیشود اما از شدت مقاومت شما در برابر مشکلات زندگی کاسته میشود.
با مشکلات جزئی کنار بیایید
تاکنون با افرادی برخورد کردهاید که همیشه به دنبال مقام و موقعیت بهتری هستند و همین باعث میشود که هیچگاه نتوانند احساس آرامش کنند؟ اصولا نیازی نیست که همه چیز کامل و بدون نقص باشد؛ چون طبعا هیچگاه این شرایط میسر نخواهد شد. داشتن اندیشهای برای رسیدن به این موقعیت تنها باعث میشود که ما نتوانیم احساس آرامش و شادمانی داشته باشیم. در واقع هنگامی که اشکالات، فکر و ذهن ما را اشغال میکنند، نمیتوانیم احساس رضایت و خشنودی داشته باشیم.
توجه به عیب و ایراد و کاستیها، ما را از هدف آرام بودن و آرامش داشتن دور میکند.
سخت نگیرید
اغلب اوقات نسبت به کارهایی حساسیت نشان میدهیم که اگر خوب نگاه کنیم، متوجه میشویم موضوع آنقدرها هم مهم نیست، به مسائل جزئی و بیاهمیت بها میدهیم و دربارهآنها مبالغه میکنیم.
در واقع بسیاری از مردم، بخش قابل ملاحظهای از نیروی خود را صرف کارهایی میکنند که به راستی بیاهمیت هستند اما هنگامی که شما به موضوعات بیاهمیت بها نمیدهید، نیروی بیشتری در اخیتارتان قرار میگیرد که میتوانید از آن برای لذت بردن از زندگیتان استفاده کنید.
در زمان حال زندگی کنید
به دستآوردن آرامش تا حدود زیادی به این موضوع بستگی دارد که تا چه اندازه بتوانیم در لحظه «اکنون» زندگی کنیم: بدون توجه به اینکه دیروز یا سال قبل چه اتفاقی افتاده یا فردا ممکن است چه اتفاقی بیفتد؛ لحظه «اکنون» زمانی است که همیشه در آن قرار دارید. اغلب ما بخش قابل ملاحظهای از اوقات خود را نگران مسائل مختلفی مربوط به گذشته یا آینده هستیم.
بسیاری از مردم به گونهای زندگی میکنند که انگار همه کارهای امروز آنها تمرین و
آماده شدن برای رسیدن به فردایی بهتر است؛ در صورتی که اینطور نیست و در واقع هیچ تضمینی وجود ندارد که برای ما فردایی وجود داشته باشد و لحظه اکنون و زمان حال تنها زمانی است که در اختیار داریم. هنگامی که توجه ما به لحظه اکنون باشد، هراس را از ذهن خود دور میکنیم زیرا بیشتر نگرانیها مربوط به حوادثی است که هنوز اتفاق نیفتاده است و برای از بین بردن این نگرانیها، تنها کاری که باید بکنید این است که تنها به لحظه اکنون بیندیشید.
نمیتوانید همه را راضی کنید
یکی از درسهای مهم برای رسیدن به احساس بهتر، این است که بدانید شما نمیتوانید همیشه همه را راضی نگه دارید. مورد تایید افراد خانواده، دوستان و دیگران واقع شدن به معنای بالاتر قرارگرفتن ما نیست. واقعیت این است که هرکس به روش خود زندگی را ارزیابی میکند و عقاید ما همیشه با عقاید دیگران همخوانی ندارند اما به دلیلی اغلب ما علیه این حقیقت تلاش میکنیم، خشمگین میشویم و میرنجیم، آن هم به این دلیل که دیگران با عقاید ما مخالفت کردهاند.
هنگامی که بپذیریم نمیتوانیم مورد تایید و تصدیق همگان واقع شویم، زندگیمان سادهتر میشود به جای اینکه از تصدیقنشدن از سوی دیگران ناراحت شوید، فکر کنید هرکسی میتواند نظر خود را داشته باشد.
صبور باشید
داشتن صبر و شکیبایی بیشتر میتواند به برخورداری شما از احساس آرامش درونی کمک کند. در واقع هرچه صبورتر باشید، شرایط موجود را بهتر تحمل میکنید و بیجهت اصرار نمیکنید که حتما زندگی باید به شکلی که شما میخواهید باشد.
داشتن صبر و حوصله به این معناست که اجازه بدهید همه چیز روال عادی خود را طی کند؛ حتی اگر این لحظه را دوست نداشته باشید، نمیتوانید با آن مبارزه کنید. بهتر است در این مواقع نفس عمیقی بکشید و صبر کنید تا لحظات سپری شوند.
تغییر را بپذیرید
شادترین انسانها هم زمانی پیش میآید که شاد نیستند. در واقع شادمانی نمیتواند همیشه در وجود شما باشد اما مهم این است که وقتی ناراحت هستید با این احساس خود چه میکنید؟ اغلب اشخاص در این مواقع اقدامی برای بهبود یافتن خود میکنند.
اما هنگامی که اشخاص آرام و راحت را میبینید به این نتیجه میرسید که وقتی حالشان خوب است، احساس امنیت میکنند و میدانند که احساس خوب یا بد همیشه یکسان نیست؛ بنابراین تغییر احساسات را بپذیرید.
در واقع ما باید سعی کنیم با حالات بد روحی خود کنار بیاییم و آنها را بپذیریم. همچنین فراموش نکنیم همانگونه که طلوع و غروب خورشید به دنبال هم میآیند، روحیه خوب و بد هم به دنبال یکدیگر میآیند و میروند.
انعطاف داشته باشید
وقتی برنامهای درسر داریم، تغییر دادن آن دشوار به نظر میرسد. میخواهیم هرطور شده برنامه موردنظر خود را اجرا کنیم و آنگونه که انتظار داریم موفق شویم اما اغلب وقتی آنچه میخواهیم اتفاق نمیافتد، دچار استرس و اضطراب میشویم.
برای همه ما مواقعی پیش میآید که باید برنامهمان را تغییر دهیم و گاهی این تغییر خیلی برای ما سخت خواهد بود. گمان میکنیم هنگامی که برنامههایمان تغییر میکند، کاملا طبیعی است که ناراحت شویم اما این بستگی به طرز تفکر خود ما دارد.
مسلما برای رسیدن به آرامش بیشتر باید به اندازه کافی انعطاف داشته باشیم و به علاوه همیشه احتمال تغییر شرایط را نیز بدهیم؛ بدینترتیب در برخورد با شرایط جدید راحتتر میتوانیم آنها را بپذیریم بنابراین میتوانیم آرامش بیشتری داشته باشیم؛ حتی ممکن است کاراییمان هم افزایش پیدا کند زیرا نگرانیهایمان کمتر است.
شادمانی را به تأخیر نیندازید
متاسفانه بسیاری از ما شادی خود را به بعد موکول میکنیم؛ البته نه اینکه این کار را از روی عمد انجام دهیم؛ بلکه به جای آن به خود وعده میدهیم که بالاخره شرایطی پیش میآید که میتوانیم شاد باشیم. مثلا منتظر میمانیم حقوقمان افزایش یابد، تحصیلاتمان به اتمام برسد، فرزندانمان بزرگ شوند یا... تا احساس شادمانی کنیم اما بدانید اگر قرار باشد حالا شاد نباشید، پس چه زمانی احساس شادمانی خواهید کرد؟
زندگی همیشه پر از فراز و نشیب است. پس بهتر است که این را همیشه به خود یادآور شوید و تصمیم بگیرید که میتوانید در هر حال شادمانی را احساس کنید. موضوع مهم دیگر، آن است که بدانیم همه چیز- شادیها، لذتها، موفقیتها و شکستها و... - گذراست و احساسات شما عوض میشوند؛ بنابراین باید با صبر و حوصله تمام این مراحل را تحمل کرد.
آرامش داشته باشید
در حالی که همه ما هزاران بار در زندگی خود از آرامش میشنویم اما تنها تعداد معدودی از ما از مفهوم واقعی آن آگاهیم. اغلب اشخاص گمان میکنند آرامش، موضوعی مربوط به زمان آینده است. آرامش مخصوص دوران استراحت، تعطیلات، بازنشستگی یا مربوط به زمانی است که همه کارهایتان را کردهاید و حالا میخواهید به آرامش برسید.
در واقع آرامش و خلاقیت در ارتباط مستقیم با یکدیگر هستند. ما وقتی احساس نگرانی و اضطراب میکنیم، توانایی انجام کارهایمان را به نحواحسن از دست میدهیم.
شما باید همیشه به خود یادآوری کنید که در برابر واکنشهایتان در برابر حوادث مختلف زندگی امکان انتخاب دارید و میتوانید با مسائل زندگی برخوردی متفاوت داشته باشید. با تمرین و در صورت گرفتن تصمیم صحیح و درست، آرامش به زندگی شما راهمییابد. اغلب تمایل به داشتن بیشتر و بیشتر؛ تمایلی سیریناپذیر است زیرا تا زمانی که فکر کنید بیشتر داشتن بهتر است، هرگز سیر نمیشوید. به محض اینکه به هدف خود میرسید، هدفی دیگری در سر میپرورانید اما پس از مدتی از آن هم خسته میشوید.
راضی بودن به آنچه دارید بدان معنا نیست که هرگز نباید چیزهای بیشتری بخواهید و نمیتوانید چیزهای بیشتری داشته باشید اما خوشبختی و شادمانی شما زمانی کامل خواهدشد که بتوانید از آنچه اکنون هستید و دارید نیز خشنود باشید و از آن لذت ببرید.
کلام آخر
واقعیت آن است که هیچ کدام از ما نمیدانیم تا کی زندگی خواهیم کرد و متاسفانه هم بهگونهای رفتار میکنیم که انگار قرار است برای همیشه زنده بمانیم. کارهایی را که باید انجام دهیم، انجام نمیدهیم و آنها را به تعویق میاندازیم؛ میدانیم باید فرصتی را به خودمان اختصاص دهیم اما نمیدهیم؛ میدانیم باید دوست خوبمان را ملاقات کنیم اما نمیکنیم و... ما اینها و بسیاری از امور دیگر را میدانیم اما به آنها توجه نمیکنیم و بیتوجه از کنار آنها میگذریم و بعد در مقام توجیه خود برمیآییم.
بنابراین سعی کنید همیشه روزتان را به گونهای بگذرانید که انگار آخرین روز عمرتان است؛ البته منظور این نیست که بیتوجه باشید و از زیر بار مسئولیتهایتان شانه خالی کنید؛ بلکه فراموش نکنید که زندگی تا چه اندازه با ارزش و گرانبهاست و در واقع بهتر از آن است که خیلی جدی گرفته شود!
mhent.org