همه این موفقیت را به فال نیک گرفتند و تحلیلگران اقتصادی سینما براساس آن سخن از یک موج و تحول تازه به میان آورده و پیشبینی کردند که صنعت سینمای آرژانتین طی چند سال آینده با شکوفایی بیشتری روبهرو خواهد شد. دلایل زیادی برای ارائه چنین پیشبینی خوشبینانهای وجود دارد. برای اولین بار در 5دهه اخیر، یک فیلم داخلی توانسته انبوه تماشاگران را به داخل سالنهای سینما بکشاند. در سینمایی که به صورت معمول محصولات هالیوودی وجه غالب هستند و حرف اول را در گیشه نمایش میزنند، فروش 35میلیون دلاری «راز چشمهای آنها» یک حرکت امیدبخش و سرنوشتساز است.
فروش35 میلیون دلاری طی 15 هفته نمایش نصیب «راز چشمهای آنها» شده و هنوز هم استقبال تماشاگران داخلی از آن ادامه دارد. فیلم که چندین هفته پیدرپی صدرنشین جدول هفتگی فروش سینماهای کشور شد، با کنارزدن رقبای سرسخت هالیوودی خود همچون «تغییر شکلدهندگان2» و «هریپاتر و شاهزاده نیمهاصیل» تبدیل به پرفروشترین محصول سال سینمای کشور شده است.
زمانی که فیلم در اواسط ماه آگوست به روی پرده سینماها رفت کمتر کسی فکر میکرد که چنین موفقیت عظیمی در انتظارش است. در صنعت سینمایی که چنین فروشی حکم یک موفقیت خیرهکننده و سرسامآور را دارد، طبیعی است که راز چشمهای آنها لقب یک پدیده نادر را بگیرد و در همه جا صحبت آن باشد. مشابه چنین موفقیتی در دهه70 میلادی برای فیلم «مارتین فیهرو» پدید آمد و پس از آن دیگر چنین وضعیتی تکرار نشد.
منتقدان و تحلیلگران سینمایی در ارتباط با موفقیت کلان فیلم تحلیلهای متعدد و متفاوتی دادهاند و براین باورند که کالبدشکافی علل موفقیت آن، میتواند به احیای صنعت سینمای آرژانتین کمک کند و باعث شود تا سینمای آرژانتین در آینده محصولات بهتر و موفقتری خلق کند. اما راز چشمهای آنها که توسط خوآنخوزه کامپانلا کارگردانی شده، چیز خاصی در درون خود ندارد و مثل خیلی از فیلمهای دیگری است که هر سال در آرژانتین ساخته میشود. با اینکه این فیلم خوشساخت است و قصه پررمز و راز خود را به شکل جذابی تعریف میکند ولی با همه اینها چیزهای جدیدی را در دل قصه و ساخت خود ندارد.
خط اصلی قصه فیلم درباره وکیل جوانی است که باید روی یک پرونده جنایی قدیمی کار کند، پروندهای که مربوط به قتلی است که 30سال قبل رخ داده است. خیلیها این پرونده را- که هنوز باز است و کسی نتوانسته آن را حل کند- از یاد بردهاند و کمتر کسی مایل است آن را پیگیری کرده یا توجهی به آن نشان دهد. به زودی وکیل جوان ارتباطی عجیب و غریب با این پرنده و زندگی خود پیدا میکند.
بسیاری عقیده دارند پررمز و راز بودن قصه فیلم یکی از عوامل اصلی موفقیت آن است. اما به قول یک منتقد داخلی: « مگر چند فیلم در طول سال میتوان تولید کرد که قصهای پررمز و راز دارد؟ بعد از مدتی تماشاچی از دیدن آنها خسته میشود و از همان ابتدای فیلمها میتواند پایان آنها را حدس بزند. این همان وضعیتی است که برای فیلمهای ژانر ترسناک سینمای قاره آسیا به وجود آمد. تماشاگران سینما از فیلمهایی مثل «کینه» و «حلقه/ زنگ تلفن» استقبال کردند. ولی محصولات بعدی این سینما، نتوانستند موفقیت این دو فیلم را تکرار کنند. حالا هم که خبری از تولید این نوع فیلمهای ارواحی نیست.»
راز چشمهای آنها از سوی آرژانتین نامزد حضور در رقابتهای اسکار بهترین فیلم خارجی سال شده است. اما نتیجه آرای انجمنهای مختلف منتقدان سینمایی (که طی روزهای اخیر بهترینهای یک سال سینمای آمریکا را انتخاب کردهاند) بیانگر آن است که نه این فیلم، بلکه کارهایی مثل «روبان سفید» شانس بیشتری برای دریافت جایزه اسکار و موفقیت احتمالی در آن دارند. این در حالی است که هالیوود اعلام کرده قصد دوبارهسازی فیلم راز چشمهای آنها به زبان انگلیسی را دارد.
شاید یکی از رازهای پنهانی که در این فیلم وجود دارد، این است که باید برای موفقیت بیشتر و بهتر دست به تولید فیلمهای متفاوت زد و خود را در یک حصار تنگ محصور نکرد. اقدام جدید کامپانلا تأییدی عملی براین نکته است. در حالی که بسیاری از تهیه و تولیدکنندگان آرژانتینی میخواهند فیلمهایی شبیه راز چشمهای آنها تولید کنند- و حتی به خود کامپانلا هم پیشنهاد شده که برخی از آنها را کارگردانی کند- ولی این فیلمساز میخواهد کارهای متنوع انجام دهد و عقیده دارد موفقیت بیشتر سینمای کشور در گرو تولید محصولات متعدد متنوع است.
در حقیقت، زمانی که کامپانلا اعلام کرد فیلم بعدی او یک محصول انیمیشن خواهد بود، بسیاری در آرژانتین شگفتزده شدند و در آغاز حرف او را باور نکردند. برعکس راز چشمهای آنها که حالوهوایی اجتماعی داشت، انیمیشن «فوسبال» یک کمدی ورزشی است. فیلم، اولین کار انیمیشنی کامپانلاست که با هزینهای 9میلیون دلاری تهیه خواهد شد، رقمی که برای یک محصول آرژانتینی بالاست. هزینه متوسط تولید یک فیلم در آرژانتین بین یک تا حداکثر 2میلیون دلار است. فیلمی که با هزینهای 6میلیون دلاری ساخته میشود، فیلمی گرانقیمت و پرهزینه لقب میگیرد. اما تهیهکنندگان فیلم به دو دلیل با دست و دلبازی تمام، رقم 9میلیون دلار را در اختیار کامپانلا میگذارند.
دلیل اول موقعیت خوب و ویژه این فیلمساز در بین کارگردانان کشور (رسانههای گروهی از وی به عنوان هنرمندی اسم میبرند که قابل سرمایهگذاری است) و دلیل دوم رشد و گسترش صنعت انیمیشنسازی در کشور آرژانتین است. قصه فیلم «فوسبال»درباره اعضای یک تیم ورزشی است که پس از مدتی دوری از فعالیتهای ورزشی، دوباره دور هم جمع میشوند تا قهرمان مسابقات سالانه شوند. اما این جمعشدن با دردسرهای زیادی همراه است و پس از آن هم، اعضای تیم متوجه میشوند کسب عنوان قهرمانی کار سادهای نیست و با رقبای سرسختی باید مبارزه کنند.
این انیمیشن برای نمایش عمومی در سال2012 یا2013 آماده نمایش خواهد شد و منتقدان سینمایی بیصبرانه منتظر هستند تا دستپخت جدید فیلمسازی که فیلمی مثل «پسرعروس»- که چند سال نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود- را ساخته بود، تماشا کنند. فوسبال با نگاهی به قصه مصور روبرتو فونتاناروسا نویسنده و کارتونیست فقید آرژانتینی ساخته میشود. فیلمنامه فیلم را کامپانلا با همکاری دوست نویسنده خود ادواردو ساچری مینویسد. ساچری سال قبل فیلمنامه راز چشمهای آنها را براساس نوول خود با کمک کامپانلا نوشت.
اهل فن و رسانههای گروهی آرژانتین خبر از ظهور مجدد فیلمهای انیمیشن در کشور میدهند و میگویند طی چند سال اخیر انیمیشنسازی رونق ویژهای در آرژانتین پیدا کرده است. این موفقیت هم شامل فروش خوب محصولات انیمیشن داخلی در خود آرژانتین میشود و هم موفقیت بینالمللی این محصولات را دربر میگیرد.
در چند سال اخیر انیمیشنهای «مانوئلیتا» و «پاتو ریزتو» فروش بالایی در جدول گیشه نمایش سینماهای آرژانتین داشتهاند. اما آنچه باعث تعجب و حیرت بیشتر تحلیلگران شده، قرارگرفتن نام این دو انیمیشن در فهرست 10فیلم پرفروش کل تاریخ سینمای کشور است. «مانوئلیتا» با آن لاکپشت کوچولوی مهربان خود در نقش کاراکتر اصلی ماجراها، بیش از 2میلیون نفر را در سال1999 به داخل سالنهای سینما کشاند. تا قبل از آن تصور عمومی براین بود که فقط انیمیشنهای کمپانی والتدیزنی یا فیلمی مثل «شرک» میتواند این تعداد بیننده را جذب خود کند.
مانوئل گارسیافره، کارگردان فیلم که تا آن زمان فقط 5فیلم سینمایی کارگردانی کرده بود (و پس از آن هم فقط یک فیلم را جلوی دوربین برده) در آن زمان اعلام کرد فیلمش رکورد 4/2میلیون نفر تماشاچی «مارتین فیهرو»در سال 1970 را میشکند. اما این اتفاق نیفتاد. حدود 2/2میلیون نفر انیمیشن «مانوئلیتا» را تماشا کردند. اما به گفته منتقدان سینمایی، همین تعداد بیننده هم برای یک فیلم انیمیشن رقم عظیمی است. این فیلم سنت انیمیشنسازی را در کشور آرژانتین رونق داد و توجه عمومی را به سمت این ژانر سینمایی جلب کرد. بسیاری از تماشاگران فیلم، دوباره و سهباره به تماشای آن نشستند تا ببینند بر سر لاکپشت نوجوانی که در جریان یک سفر هیجانانگیز با بالن گم میشود، چه میآید و چه سرنوشتی پیدا میکند.
«پاتو ریزتو» هم در سال2004 موفقیتی شبیه «مانوئلیتا» را تکرار کرد و این در حالی بود که بسیاری از تحلیلگران اقتصادی سینما پیشبینی موفقیت بیشتری را برای آن میکردند. دلیل این پیشبینی هم مشخص بود؛ خوزه لوئیس ماسا، کارگردان فیلم برای قصه آن به سراغ یک مجموعه داستان کمیک استریپی معروف و محبوب رفته بود که بسیاری از کودکان و نوجوانان آرژانتینی با خواندن آنها بزرگ شده بودند.
این افسانه ماجراجویانه درباره پسری نوجوان است که همراه خانوادهاش در یک منطقه معمولی زندگی میکند. اما ماجراها و حوادثی که برای این پسربچه به وجود میآید، دست کمی از ماجراجوییهای هریپاتر یا کاراکترهای رنگارنگ انیمیشنهای والتدیزنی و شرکت کامپیوتری پیکسار ندارد.
هر دو انیمیشن در دو قاره آمریکای جنوبی و مرکزی هم نمایشهای موفقیتآمیزی داشتند. اما تماشاگران آمریکایی و دیگر کشورهای جهان امکان دیدن آنها را نداشتهاند. اتفاقا این نکتهای است که منتقدان آرژانتینی بر آن انگشت گذاشته و روی آن تأکید میکنند. آنها میگویندکمپانی والتدیزنی که همیشه معرف و حامی انیمیشنهای خوب خارجی در سطح بینالمللی بوده، هیچ تلاشی برای معرفی و نمایش انیمیشنهای آرژانتینی در خاک آمریکا نکرده است. انیمیشنهای فرانسوی یا ساختههای هایائو میازاکی، انیماتور ژاپنی- که به والت دیزنی ژاپن معروف است- توسط کمپانی والت دیزنی پخش و توزیع آمریکایی و بینالمللی داشتهاند. اما چنین اتفاقی برای محصولات انیمیشن آرژانتین رخ نداده است.
انیمیشن «شهر ارواح» میازاکی چند سال قبل موفق به دریافت اسکار بهترین انیمیشن سال شد.در شرایطی که منتقدان سینمایی روی همکاری هنرمندان آرژانتینی با همتایان آمریکای لاتینی خود تأکید دارند، صنعت سینمای این کشور چشم به اروپا و آمریکا دوخته است و قصد گسترش همهجانبه فعالیتهای سینمایی خود را دارد. با این حال، اکثریت فیلمسازان و تهیهکنندگان آرژانتینی بر استقلال عمل خود تأکید میکنند. انستیتو فیلم اینکا که دفتر آن در پایتخت آرژانتین است، اخیرا همکاری نزدیکی را با جشنواره بینالمللی فیلم کن آغاز کرده است. مسئولان این انستیتو امیدوارند بتوانند سرمایههای خارجی را جذب کار هنری در سرزمین خود کنند.
خوآن پابلو گوگلیو تا، یکی از تهیهکنندگان بخش خصوصی سینمای آرژانتین میگوید: «مشکل آمریکای لاتین این است که نمیتواند به خوبی با دنیای خارج ارتباط برقرار کند. اگر در این زمینه موفق شویم، به راحتی میتوانیم فیلمهای خود را در بسیاری از کشورهای جهان به نمایش عمومی بگذاریم.»
وی در همین حال چنین اظهارنظر میکند که آیا قصههای بومی فیلمهای آرژانتینی میتوانند جذابیتی برای تماشاگران کشورهای خارجی زبان داشته باشند یا خیر.
این نکته مهمی است که بسیاری از منتقدان سینمایی هم با آن موافق هستند. برای مثال درام تاریخی «تلاتلولکو» که به صورت مشترک با کشور مکزیک ساخته میشود، یکی از انبوه فیلمهایی است که مضمونی محلی دارد و شاید تماشاگران خارجی نتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. این فیلم که توسط کارلوس بولاندو کارگردانی میشود، در یک پسزمینه تند سیاسی قصهای عاشقانه را تعریف میکند. چنین مضمونی برای تماشاگران آمریکای لاتین مضمونی آشناست. اما پرسشی که مطرح میشود این است که آیا تماشاچی معمولی سینمایی در آسیا یا اروپا، چقدر میتواند با این قصه همدلی کند؟ این نوع فیلمها در آرژانتین با استقبال تماشاگران روبهرو میشوند و شاید این مسئله مهمترین نکته برای سازندگان این فیلمها باشد.
ورایتی