14 روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران جمهوریهای روسیه، اوکراین و بلاروس در یک محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس مبنی بر انحلال اتحاد جماهیرشوروی، سران 11 جمهوری از اعضای این اتحادیه در نشست خود در پایتخت قزاقستان بر تصمیم آن 3 نفر صحه گذاردند و 22 دسامبر 1991 تصمیم خود را اعلام داشتند.
25 دسامبر یلتسین رئیسجمهور روسیه در کاخ کرملین با گورباچف رهبر وقت شوروی ملاقات کرد و او را از این تصمیم آگاه ساخت و گفت که دیگر سمتی ندارد. اندکی بعد گورباچف در یک نطق کوتاه تلویزیونی گفت که با انحلال شوروی به این صورت نمیتواند موافق باشد ولی چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره دیگری ندارد.
به این ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ با آن همه سلاحهایاتمی، دهها هزار تانک، صدها زیردریایی و پیشرفتهای فضایی همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و از میان رفت، بدون اینکه رفراندوم برگزارشود و نظر مردم اتحادیه استعلام شده باشد. با فروپاشی شوروی که معمای آن هنوز حل نشده است، در جهان، نظمی دیگر برقرار شد که در طول تاریخ مشابه آن مشاهده نشده بود.
قفل بر در مجلس
در اوج مرافعات مشروطهخواهان و مخالفان حکومت پارلمانی و قهر و آشتی ناصرالملک (نایبالسلطنه) با مجلس و لشکر کشی سالارالدوله پسر مظفرالدین شاه و مدعی سلطنت به کرمانشاه، روسها رقیب استعماری سرسخت انگلیسیها از خرابی اوضاع سوءاستفاده کردند و از 22 دسامبر سال 1911 (یکم دی ماه 1290) در بسیاری از شهرهای منطقه تحت نفوذ شان به قلع و قمع مخالفان خود و هواداران انگلستان دست زدند؛ در تبریز عدهای را به دار کشیدند و چند نفر دیگر را به تنور افکندند بهگونهای که معاون والی ایالت (معاون استاندار) و فرمانده پادگان تبریز از ترس جان به کنسولگری انگلستان پناهنده شدند.
در مشهد و رشت هم روسها زمام امور را خود به دست گرفتند. در این گیر و دار، در تهران نیز ناصر الملک مجلس را منحل کرد و چون نمایندگان، حاضر به خروج از ساختمان بهارستان نبودند به نظمیه (پلیس تهران) متوسل شد و رئیس پلیس پس از اخراج نمایندگان از ساختمان، بر در ورودی مجلس (در میدان بهارستان) یک قفل بزرگ زد.
«تیرداد» یکم در زادروز خورشید بر تخت پادشاهی نشست
22 دسامبر سال 247 میلادی در«خور روز»، زادروز خورشید و روز نویدهای بزرگ، تیرداد یکم، دومین شاه ایران از دودمان اشکانیان در شهر صد دروازه (دامغان) بر تخت پادشاهی نشست و به مردمی که در این مراسم شرکت کرده بودند اطمینان داد که تا روزی که همه عوامل بیگانه (سلوکیها - جانشینان اسکندر) را به دریای مرکزی (مدیترانه) نریزد آرام نخواهد گرفت. پس از این مراسم، تیرداد در همان روز نیرو به هیرکانیا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را که شنیده بود با سلوکیها تماس گرفته تنبیه کنند.
فرستادن نیم میلیون نظامی آمریکایی به ویتنام و درسی که از آن باید گرفت
22 دسامبر 1967 اعلام شد که شمار نظامیان آمریکایی در جنوب ویتنام به 474 هزارنفر رسیده و بهزودی از نیم میلیون نفر تجاوز خواهد کرد و برنامه بمباران هوایی شمال (ویتنام شمالی وقت) به اجرا درخواهد آمد.
برای فرستادن نیروی اضافی به ویتنام، دولت آمریکا مجبور به احضار جوانان این کشور از طریق قرعه کشی شده بود که این کار ابراز مخالفت و تظاهرات وسیع آمریکاییان را بهدنبال داشت. مرور زمان نشان داد که از نیم میلیون نظامی آمریکایی و نیز بمباران هانوی با بمب افکنهای سنگین «B-52» کاری برنیامد و آمریکا شکست تمام عیار خورد و ویتنام را ترک گفت.