دکتر اعظم لطفی در این سخنرانی که با حضور مدیر گروه مطالعات هند در سالن ایران دانشکده مطالعات جهان و دانشجویان برگزار شد، در توضیح اسطوره گفت: اسطوره همان مذاهب منسوخ ملت های کهن است که شاید دیگر کسی به صورت خود آگاه بدان اعتقاد نداشته باشد اما در رفتارهای نا خودآگاه فردی و جمعی ملت ها آشکار و جلوه گر است بدین معنی که آنچه در خود آگاه مردم از گذشته وجود دارد تاریخ آنهاست اما آنچه از تاریخ در ناخودآگاه مردم بازمانده اسطوره است.
وی افزود: اساطیر بیشتر به جای توجیه طبیعت به توصیف و تعریف مافوق طبیعت تمرکز دارند. در اسطوره، دنیا و دین از یکدیگر بهره می گیرند مثلاً در آنجا که انسان بدون هیچ گونه امکاناتی پرواز می کند و از آب می گذرد و به آب حیات جاودانه می رسد و با فرشتگان دیدار می کند و دیوان و ددگان را از میان بر می دارد و همگی در اصل، خالق اثر انسان کهن است.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات اردو دانشکده زبان های خارجه ایرانیان و هندیان را از تیره های دیگر هند و اروپایی به هم نزدیک تر دانست و گفت : اشتراک تقدس عناصری چون آب و کوه در ایران و هند زیاد بوده است
وی اظهار داشت : کوه البرز در ایران و هیمالیا درهند، کوه های مقدس بوده اند اما در هند تقدس کوه باقی مانده ولی در ایران تنها فقط کوه باقی مانده است والهه آب های ایران ادری سور آناهید (اردی سور یعنی رودی پر برکت و حاصل خیز و آناهیتا به معنای پاکیزه و مطهر) و الهه آب های هند سرسوتی که در اوستا بدان هرخوتی گویند و سرسوتی در زبان ایران و هند به معنی روان بودن و بلند بودن اطلاق می شود.
دکتر اعظم لطفی در پایان تاکید کرد : آب در ایران نماد پاکی و پاکیزگی و کوه نماد استواری و سر افرازی است و این دو تنها در قالب اسطوره و در صفحات تاریخ اساطیر ایران باقی مانده ولیکن در هند آب و کوه هنوز پرستش می شوند