همشهریآنلاین: نشست رونمایی از کتابهای حجتالاسلام محمدرضا زائری (دوشنبه، چهارم اردیبهشتماه) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمدرضا زائری در سخنانی در این نشست با بیان اینکه قریب به 21 عنوان کتاب دارد و برای نخستینبار است که برای کتابهایش نشست رونمایی برگزار میشود، اظهار کرد:باید این توضیح را بدهم که اصلا وهم برم نداشته است که با انتشار این کتابها اتفاقی در عالم افتاده است؛ بلکه معتقدم هرکسی به اندازه روشن کردن شمعی باید کار کند و ضرورت دارد از موضع امیدواری رفتار کند؛ در فضایی که عوامل مختلفی دست به دست هم میدهند که فرد ناامید شود.
او در ادامه برای معرفی اجمالی کتابهایی که از آنها رونمایی میشود، مقدمه کتابهای «باید رفت»، «حجاب بی حجاب» و نمایندگی مجاز» را خواند.
در ادامه این مراسم، مظفر شجاعی یادداشت سیدمهدی شجاعی را برای این نشست خواند که در آغاز گفته بود، از اینکه علیرغم میلش در نشست رونمایی آثار زائری نیست، احساس شرم دارد.
در بخش دیگری از یادداشت شجاعی آمده بود: سه کتاب اخیر محمدرضا زائری آنقدر ارجمند هست که به خاطر تألیف آنها باید به وی دست مریزاد گفت. نه تنها این سه اثر؛ بلکه همه آثار محمدرضا زائری را تأثیرگذار میدانم. البته اینها را همه توان و قابلیتهای نویسنده این آثار نمیدانم؛ بلکه معتقدم بخشی از قابلیتهای زائری ظهور یافته است و امید که در ادامه شاهد تحقق توانمندیها و قابلیتهای بسیار زیاد او باشیم.
شجاعی در ادامه تأکید کرده بود: به اعتقاد من، محمدرضا زائری را باید 20 سال دیگر دید. آنچه امروز میبینیم، قلههای یک کوه یخ است که بخش زیادی از آن در اقیانوس پنهان شده است و این ادعا از جنس پیشگویی و پیشبینی نیست. تشخیص من این است که نویسنده در همین آثار و تألیفاتش نشان داده که چنین توانایی و قابلیتی را دارد و این محقق میشود به شرط اینکه با پشتکار، همت بلند و فعالیت بیوقفه و نلغزیدن و منحرف نشدن به کارهایی مانند وکالت و وزارت میتواند ظرفیتها و پتانسیلهای بالفعل را بالقوه کند.
شجاعی در پایان تأکید کرده بود: امیدوارم با هوشیاریای که از محمدرضا زائری سراغ داریم، به همین راهی برود که آمده است.
در ادامه این مراسم، علیاکبر اشعری به مرور خاطرات سالهای دهه 60 در مدرسه عالی شهید مطهری و معلمی در این مرکز پرداخت و خاطرنشان کرد: از همان سالها با محمدرضا زائری انس و الفت داشتم و از شاگردانم بود.
اشعری در ادامه به تجربه فعالیت و مدیریتش در وزارت ارشاد اشاره کرد و گفت: موقعی هم که به ارشاد رفتم، با توجه به شناختی که از توانمندیها و علایق محمدرضا زائری داشتم، بعد از اینکه پیشنهاد راهاندازی خانه روزنامهنگاران مطرح شد، از وی در این زمینه کمک گرفته شد و فعالیت خانه روزنامهنگاران جوان را آغاز و پیگیری کرد و موضوع دیگر، همکاری در مؤسسه همشهری بود که با ابتکار ایشان، همشهری محله راهاندازی شد.
در ادامه این نشست، یونس شکرخواه با تأکید بر قدرت و اهمیت کلمه و جملههایی که میتواند در مقطعی مسیر زندگی افراد را تغییر دهد و همچنین با اشاره به حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی در جلسه، اظهار کرد: اگر در آن سالهای دهه 60 متن و ترجمه و یادداشتی را که آماده کرده بودم، آقای دعایی نمیپذیرفت در روزنامه اطلاعات منتشر کند، شاید من هم معلم ارتباطات نمیشدم. بیشک همینطور معلمی جناب اشعری بر روی محمدرضا زائری تأثیر داشته است.
این روزنامهگار و استاد ارتباطات گفت: آدم مقتدر کسی است که جریان رویش واژهها را سد نمیکند. استمرار فضای نشر از نوشتن مهمتر است و باید بگذاریم فضا باز بماند و نشر فعالیت و حیاتش را ادامه دهد؛ اگرنه تعطیل کردن و لغو کردن مجوز فعالیتها ساده است. در عین حال باید یک جور نوشت که جریان نشر قطع نشود. ما اوایل فکر میکردیم هر کلامی و هر چیزی باید گفته شود. جایی میخواندم علمای قدیم حرفی را مینوشتند و دفن میکردند تا شاید سالها بعد بیل باغبانی بخورد و پیدا شود و مجالی برای طرح آن مطرح شود. بنابراین من معتقدم همیشه فرصت برای نشر هست و یک نویسنده و اهل قلم بیشتر از اینکه به واژههای خودش و خودش فکر کند، خوب است به جریان نشر و استمرار آن فکر کند. بیشک بیشتر ما تجربه دردناک توقیف شدن نشریهها یا اثرها را داریم؛ اما با این حال، معتقدم جریان نشر باید مستمر باشد.
او در ادامه افزود: نباید فرصتسوزی کنیم. به اعتقاد من، میشود حرف مؤثر را به بیانی گفت که حرکت و فعالیت نشر هم به خطر نیفتد. جایی خواندم که شعار یک ناشر ایتالیایی این بود: آهسته شتاب کن.
او معتقد است که اگر این خانه را دوست داریم و این زندگی را دوست داریم، باید به استمرار این حیات هم اهمیت دهیم.
در ادامه مراسم، رضا امیرخانی به بیان خاطرهای از دیدارش با محمدرضا زائری در یکی از خیابانهای لبنان پرداخت و به همکاری و همراهی او برای انتشار یکی از آثارش در لبنان اشاره کرد و گفت: همواره حقیقت و شریعت در فرهنگ ما یکی بوده و افتراقی بین آنها دیده نمیشده و من همواره در پی آن بودم که ببینم این افتراقها را کجا میتوان دید و یا کجا خودش را نشان میدهد؛ از اینرو به فاصله بین حسینیه و مسجد همواره توجه داشتم. در مسجد منبر میگذارند برای خطیبی که سخنرانی میکند؛ اما در هیأتها چهارپایه استفاده میکنند. منبر خود قرص است و اگر فرد سستی کند، منبر او را نگه میدارد؛ اما چهارپایه خودش سست است و اگر فرد قرص هم باشد، گاه ممکن است چهارپایه تکانش دهد. من در این مراسم به احترام کسی اینجا هستم که از منبر پایین آمد و بر چهارپایهای ایستاد تا صمیمیتر و بیتکلفتر با مخاطبانش حرف بزند.
در ادامه این نشست، حسامالدین آشنا با بیان اینکه محمدرضا زائری آثار قلمی متعددی در زمینههای داستان کوتاه، شعر، قطعه ادبی، مقاله، یادداشت و زمینههای دیگر تألیف کرده است، گفت: همواره محمدرضا زائری در آثار و نوشتههایش فردی دغدغهمند و دردمند است که رویکردی انتقادی به مسائل دارد. در یادداشتهای کتاب «نمایندگی مجاز» که پستنوشتههای وبلاگش است، میبینیم بسیار کم گله میکند و تا حد زیادی قدرشناس است.
آشنا با برشمردن نمونههایی از آثاری که نویسندگان آنها به سخن گفتن درباره استادان همنسل و بزرگترانشان پرداختهاند، از کتاب «نمایندگی مجاز» به عنوان یکی از معدود کتابهایی یاد کرد که بیش از اینکه از استادان و پیشکسوتان گله و انتقاد کند، از آنها قدرشناسی میکند.
او افزود: زائری در این کتاب سعی میکند به آنهایی که به نوعی بر گردن کتاب و فرهنگ ایران حقی دارند، ادای دینی داشته باشد و این قدرشناسی در کنار نگاه انتقادی است که از ویژگیهای مهم نگاه و قلم محمدرضا زائری است.
در پایان این مراسم، حجتالاسلام ذوعلم در سخنانی گفت: سه کتاب محمدرضا زائری را خواندم و برایم جذاب بود. قلم شیوایی دارد و نویسنده کتاب وارد عرصه و حوزهای شده که مورد نیاز جامعه ماست. گاهی بوده است که این عرصهها مورد نیاز جامعه بوده است؛ اما نبودهاند افرادی که جرأت ورود به آنها را داشته باشند و گاه هم دیدهایم که در حوزههای مربوط به حجاب، کسانی وارد شدهاند که صلاحیت نداشتهاند. در آثار زائری شاهد نویسندهای صاحب نگاه و قلم و زبانی نو هستیم که این اهمیت دارد.
او با تأکید بر این نکته که جامعه کنونی ایران با جامعه ولایی و دینی فاصله زیادی دارد، گفت: نسبت به آنچه که در آغاز بنای انقلاب اسلامی مد نظر بود و آنچه که محقق شده، میبینیم آن چیزی که میخواستیم، خیلی کمرنگ است و نگاههای منصف و صاحب صلاحیت مانند زائری با نقد اجتماعی بیپروا و صریح و آشکارش میتواند کاستیها را مطرح کند.
ذوعلم در پایان تأکید کرد: نگاه نویسنده، نگاهی توأم با امیدواری است و افق چشماندازی را که میبیند، انتظار این را دارد که ایران اسلامی بنیان نهادهشده به دست امام خمینی (ره) بتواند در عرصه جهانی راهی تازه نشان دهد و دغدغهها کاملا درست است. گاه راهحلهایی را مطرح میکند که میتواند اثرگذار و مفید باشد. محمدرضا زائری منتقد اجتماعی با نگاه دینی است و دغدغههای دینی و انقلابی دارد. علاوه بر خانواده ایشان که در پرورش و رشد او نقش داشتهاند، نباید از یاد ببریم که آدمهایی مانند محمدرضا زائری از رویشها و ثمرات انقلاب اسلامی هستند.