همشهری‌آنلاین- سید ابوالحسن مختاباد: برگزاری «دومین همایش مالکیت ادبی، هنری و حقوق مرتبط» بهانه‌ای شده است تا به وضعیت کپی‌رایت نگاهی بیندازیم که در سه سطح دولت،نهادهای مدنی و قضایی و شهروندان کسی به فکر اجرای آن نیست.

آغاز: می‌دانید که مهمترین دغدغه حامیان و مدافعان از حقوق مالکیت ادبی و هنری همانا جلوگیری و مقابله با سرقت‌های صورت گرفته در این عرصه است. اگر بخواهیم صریح‌تر بگوییم این هم نوعی دزدی است .

 درباره واژه «دزد»دو تعریف زیر را به نقل ازکتاب«فرهنگ فارسی دوجلدی معاصر» تالیف استاد  غلامحسین صدری‌افشار و خانم‌ها  نسرین و نسترن حکمی  که از سوی انتشارات فرهنگ معاصر به بازار کتاب عرضه شده است ،بخوانید:
دزد:کسی که مال دیگران را بدون میل و آگاهی آنان برای خود برمی‌دارد.
دزد سرگردنه:دزدی که آشکارا یا با بی‌پروایی دزدی می‌کند.

میانه:اگر یک دزد به منزل مسکونی و یا خودرو یا به جیب یک فرد دستبرد بزند او چه واکنشی از خود نشان می‌دهد؟اگر در همان لحظه بفهمد؛ احتمالا کار به زد و خورد و کتک‌کاری خواهد کشید و اگر بعدا بفهمد در اولین فرصت به کلانتری و نیروی انتظامی محل خود رفته و شکایتی تنظیم می‌کند.

حال اگر همین دزد در جلوی یک مامور دولت(پلیس و یا قاضی) دزدی کند چه خواهد شد؟قطعا با مداخله این دو تن روبرو می ‌شود. به همین دلیل است که شما خودرو یا منزل خود را قفل می‌کنید و می‌روید و اگر خدای نکرده سرقتی از منزل شما صورت بگیرد و یا خودروی شما را به سرقت ببرند ،برخی از این دزدان دستگیر شده و مجازات می‌شوند. دلیل تمامی این رفتارها این است که شما به عنوان یک شهروند آموخته اید چگونه از ملکیت خود حفاظت و حراست کنید. از سوی دیگر دزدی هم قباحت و فضاحتی در جامعه دارد که هیچ فردی نمی‌آید بگوید من دزدم و به همین دلیل یا در نبود صاحب‌خانه و مراقبی به سراغ اموال شما می رود. اما اگر بی‌پروا و شرمساری و جلوی همه دزدی کند می‌شود «دزد سرگردنه» که تقریبا چنین دزدی‌هایی کمتر و جلوی انظار رخ می‌دهد.

حال در نظر بگیرید شما علاوه بر این که مالک یک اموال منقول هستید، در کنار آن اموال غیرمنقول و معنوی هم دارید، یعنی یا یک موزیسینید،یک نویسنده ‌ید، یک مترجمید و یا یک سینماگر و تهیه کننده یک فیلم،تولید کننده یک آلبوم موسیقی و یا یک ناشر،که سرمایه‌های مادیی چون کتاب،آلبوم موسیقی و فیلم و نقاشی و .. . از آن شما است. اگر بشنوید که کسی هر روزه این اموال شما را بدون اطلاع شما استفاده می‌کند(یا صریح‌تر بگویم دزدی) و به روی مبارکش هم نمی‌آورد چه واکنشی نشان می‌دهید؟دولت و نیروی انتظامی چه واکنشی نشان می‌دهند؟ در ایران کمتر کسی چنین واکنشی نشان می‌دهد، چرا که به حقوق شهروندی خود آگاهی ندارد و یا دنبال کردن این ماجرا را بی‌فایده می‌بیند، چرا که معتقد است به این امورات رسیدگی نمی‌شود.

 فرهنگسازی مهمتر از قانونگذاری است

اما در غرب این گونه نیست و اگر این اتفاق در یک کشور غربی رخ می‌داد قطعا وضعیت تفاوت می‌کرد. در آنجا مجازات‌ها به قدری سنگین است که دزدی‌های منازل مسکونی و خودرو ،نوعی دله دزدی به حساب می‌آید. نمونه متاخر و چند روز اخیر آن شکایت یک شرکت آلمانی از یوتیوپ برای استفاده غیر مجاز از چند قطعه موسیقی است که مهلت استفاده آن طبق توافق به پایان رسیده بود.

«طبق تصمیم دادگاهی در شهر هامبورگ آلمان در روز جمعه ۲۰ آوریل(اول اردیبهشت) پخش هفت ویدئوکلیپ با محتوای موسیقی از پایگاه اینترنتی "یوتیوب" ممنوع اعلام شد. رای این دادگاه در پی شکایت سازمان "گما" (GEMA) صادر شد که کارش ارزیابی تولیدات موسیقی و نظارت بر حقوق تولیدکنندگان آن است.
شکایت این سازمان از یوتیوب پس از آن انجام شد که مهلت قرارداد "گما" با این پایگاه اینترنتی در سال ۲۰۰۹ منقضی شد. اقامه دعوی در سال ۲۰۱۰ انجام گرفت مبنی بر این‌که فیلم‌ها و کلیپ‌های مشمول این قرارداد، پس از انقضای زمان قرارداد همچنان از یوتیوب پخش شده‌اند. البته تلاش وکلای "گما" برای تشکیل دادگاهی خارج از نوبت در سال ۲۰۱۱ علیه یوتیوب ناکام ماند.» اما این وکلا دست از پی گیری نکشیدند و توانستند خاطی را سرجایش بنشانند تا دیگران  هوس چنین کارهایی به سرشان نزندو به قول معروف سرچشمه را با بیل گرفتند تا بعدها ماجرا آن نشود که با پیل هم نتوان جلوی چنین سیل‌هایی را گرفت.

 یوتویوپ دعوای حقوقی با یک نهاد آلمانی را باخت

انجام: نگارنده به عنوان روزنامه‌نگار یکی از دغدغه‌های شخصی وحرفه‌ای خود را پی‌گیری و انعکاس اتفاقات مربوط به «دفاع از حقوق مالکیت مادی و معنوی اهل ادب و هنر و فرهنگ» می‌داند و در این مسیر تجربه‌ای 15 ساله دارم و نگارش ده ها یادداشت،انواع گفت و گو‌ها و شاید صدها خبر، کارنامه حرفه‌ای‌ام در این حوزه است.

 سارق گرسنه

حتی به دوستی پیشنهاد دادم که یک نشریه هفتگی با عنوان«دزد» به ثبت برساند چرا که به قدری در ایران در این زمینه موضوع و سوژه هست که می‌توان برای آن ماهنامه یا هفته نامه‌ای پر و پیمان و خواندنی و جذاب انتشار داد.

در دوره‌ای هم که در خانه موسیقی ریاست کانون پژوهشگران را بر عهده داشتم طرح بسته عملی کپی‌رایت را به هیئت مدیره ارائه دادم که متاسفانه دوستانم در دور تازه هیئت مدیره کانون پژوهشگران سراغی از آن نگرفتند وهیئت مدیره خانه موسیقی هم در این زمینه تقریبا منفعل است و جز حرف چیزی ندارد.

حتی در دوره‌ای که بازرسی خانه موسیقی را بر عهده داشتم در نشست هئیت مدیره با شورای عالی خانه موسیقی  پیشنهاد تمرکز خانه موسیقی روی این مسئله و نامه‌نگاری به صدا و سیما از سوی اینجانب ارائه شد که مورد موافقت اعضاء و رئیس شورای عالی ،استاد محمدرضا شجریان هم قرار گرفت و در بیانیه نخست شورای عالی گنجانده شد.

 بیانیه شورای عالی و هئیت مدیره خانه موسیقی

این بیانیه تیرماه سال 87 انتشار عمومی پیدا کرد و در بخشی از آن آمده بود«شورای عالی و هیئت مدیره خانه موسیقی قصد دارد با رایزنی‌ها و تعامل جدی با دست‌اندرکاران صدا و سیما ،‌ارشاد و نیز مجلس شورای اسلامی و به خصوص کمیسیون فرهنگی مجلس، پی گیر مشکلات و موانعی شود که بر سر اجرای این قانون وجود دارد.»

اما نه هیئت مدیره خانه موسیقی پی‌گیر این کار شدو نه رئیس آن نهاد و نه شورای عالی این نهاد پرسید که پس چه شد و کی قرار است به مصوبات این جلسه رسیدگی کنیم.

در سمینار سه دهه موسیقی انقلاب که در جشنواره فجر سال 87 دبیری آن را عهده دار بودم یکی از جدی ترین مباحث همین بحث سرقت‌های فرهنگی در موسیقی بود .

 همایش بررسی سه دهه موسیقی در خانه هنرمندان

متاسفانه نماینده صدا و سیما به رغم قول اولیه در آخرین لحظات پا پس کشید تا بسیاری از مسائل درباره برخورد غیرفرهنگی وسرگردنه‌ای صدا و سیما با تولیدات هنرمندان و موسسات خارج از سازمان، همچنان بی پاسخ بماند.

 گزارش نشست بررسی خلاء های قانونی حقوق مالکیت‌های معنوی

جمع بست تجربه 15 ساله‌ام در این زمینه نشان می دهد که به جز در حوزه سینما و البته برخی ناشران همانند انتشارات فرهنگ معاصر و نشر مرکز و ققنوس ،و اتحادیه ناشران، در بقیه زمینه‌ها ، به خصوص موسیقی در سه حوزه فردی ،نهاد مدنی و حاکمیتی(دولت و قوه قضاییه) ، نه فرهنگ و منش دفاع از حقوق و مالکیت‌های مادی و معنوی وجود دارد و نه انگیزه‌ای برای پی گیری.

 ناشی‌ترین و بی‌سوادترین سارق فرهنگی

هنرمندان واهل فرهنگ فقط گله می‌کنند و حاضر نیستند شکایتی طرح کنند، دولت بعد از 4 دهه هنوز آیین‌نامه‌ای برای تدقیق قانون سال 48ننوشته و به جای پی‌گیری برای اجرای قانون مدام سمینار و همایش می‌گذارد(مثل همایشی که وزارت ارشاد روز سه شنبه ،٥اردیبهشت،در مرکز همایش‌های صدا و سیما ترتیب داده است) حتی به یاد دارم وقتی در سال 87 به اتفاق هیئت مدیره خانه موسیقی نزد وزیر وقت ارشاد رفتیم و مسئله را مطرح کردیم، ایشان هیچ استقبالی از این ماجرا نکرد و معاونت هنری وقت هم در پاسخ گفت که قانون ناقص است. در حالی که بندهایی از همان قانون سال ٤٨صراحت دارد و همین الان می تواند خاطیان را با مجازات‌های کیفری تا شش ماه زندان روبرو کند،چنانکه بر اساس همین قانون در حوزه سینما کارهای موثری صورت گرفته است. قوه قضاییه یا دادستان به عنوان مدعی العموم هم تا به امروز خود وارد این حوزه نشده است. در نتیجه ما همچنان تماشاگران بستان دزدی‌های سرگردنه‌ای در این زمینه هستیم که هر روز و شب از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی ، به خصوص سازمان صدا وسیما انجام می‌شود.

صدا و سیما بدون اجازه من «کجایید ای شهیدان خدایی» را پخش می‌کند

 شریفیان و حواشی موسیقی مختارنامه

حتی به یاد دارم که استاد شهرام ناظری در گفت وگویی که نگارنده با او در نشریه روزگار داشت،گفتند که صدا و سیما به سراغش آمدند که بیا بابت حقوق کارهایی که از شما پخش شد ،پولی بگیر که ایشان ضمن رد این تقاضا پیشنهاد می‌دهد که اگر حقوق بقیه اهل موسیقی را پرداخت کنید من هم به عنوان آ‌خرین نفر می‌آیم و حقم را می‌گیرم.

یا به یاد دارم که در جشنواره گذشته موسیقی فجر آقای حمید رضا دیبازر گفت اگر صدا و سیما بابت پخش آثارم( به خصوص آلبوم فوژان که آرم چندین برنامه است و روزانه صد بار هم شده پخش شود)به من حقوقی می‌داد قطعا الان با آن می‌‌توانستم خودم هزینة‌های ارکستر را بادستمزد‌های ماهانه بالا بپردازم.

شاید در سالی که نام حمایت از تولید و سرمایه ملی به خود گرفته است، صدا و سیما و قوه قضاییه و دولت  به این جمع‌بندی برسند که باید حقوق آفرینشگران فکری و معنوی را رعایت کرد و پرداخت.

 

 

 

 

 

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها